نوعی سازماندهی اطلاعات روی واسطهها که میتوان به یک رکورد از مجموعه رکوردها مستقیماً دسترسی پیدا کرد.
نوعی اتصال حلقوی چهارشاخه در هدایت کننده امواج بطوری که انرژی ازهر شاخه به دو شاخه دیگر منتقل و معمولاً بطور مساوی بین آنها تقسیم میشود.
تبدیلی آثار ثبت شده در حافظه کامپیوتر به علائم و آثار خروجی. خواندن و کسب اطلاعات از یک دستگاه حافظه مغناطیسی یا الکتریکی.
دو پلاتین بسیار کوچکی که در محفظهای شیشهای در خلاء کار گذاشته شده است و یکی از پلاتینها دارای خاصیت آهنربائی است که با حرکت یک میدان مغناطیسی نزدیک شیشه کنتاکت ها را قطع و وصل میکند.
نوعی استفاده از کامپیوتر که طی آن اطلاعات همان زمان که بوجود میآید بی درنگ اجراء میشود.. این روش هنگامی به کار می رود که حساسیت زمانی اطلاعات بسیار زیاد است.
1- دستگاه گیرنده امواج رادیوئی.
2- دستگاهی که در آن جریانهای الکتریکی به امواج قابل شنوائی تبدیل میشوند.