واژه‌نامه مخابرات و ارتباطات راه دور





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 35
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 2976
Q. demodulator

تجزیه کننده موج حامل رنگ در تلویزیون رنگی.


Q. dielectric

ضریب مرغوبیت دی الکتریک، نسبت تراکم جریان جابجائی که براثر تغییر شدت میدان، به جریان ناشی از خاصیت هدایت الکتریکی است.


Q. reactor

نسبت مقاومت القائی یا خازنی به مقاومت اهمی در "رآکتور" برحسب فرکانس جریان.


Q. selectivity

اندازه‌ای برای سنجش قدرت انتخاب مدار رزونانس سری که معمولاً بر حسب نسبت نصف توان مصرفی برای دو فرکانس معین بیان می‌شود.


Q.Damping factor

ضریب کاهش نوسانها براثر اتلاف انرژی در مقاومتها.


Q.Signals

علائم اختصاری بین‌المللی برای مخابره پیامهای رادیوئی.


Qsl.card

کارت پستی مخصوص رادیوآماتورها.


گروه چهارسیم ترکیب شده از دو جفت سیم تابیده.


Quad, multiple twin

یک گروه چهار سیمه که جفت به جفت ترکیب و بهم تابیده شده‌اند.


Quadrature

دو موج، ولتاژ یا جریانهائی که جداگانه در فاز 90 درجه هستند یا در ..... سیکل.


Quanticon

نوعی لامپ دوربین تلویزیونی.


Quantization

تقسیم‌بندی امواج برحسب ارزش آنها در مخابرات.


دستگاهی که کمیتهای قیاسی (کمیت‌های جاری در کامپیوترهای قیاسی) را به کمیت‌های رقمی (کمیت‌های جاری در کامپیوتر رقمی تبدیل می کند.


Quantizing

متد (روش) کار استفاده شده در پالس مدولاسیون که در آن تمام دامنه‌های سیگنال ممکن توسط یکی از حالتهای 128 است.


Quantizing noise

اعوجاج ناشی از روش کار کد مدولاسیون به دلیل منطبق نبودن دقیق کد منشعب شده فاکسی مایل برشکل موج اصلی پیغام.


Quantum

کوچکترین جزء انرژی موجود در یک تشعشع


Quantum number

تعداد "کوآنتوم" انرژی موجود در یک تشعشع که عموماً با یک عدد صحیح نمایش داده می‌شود.


Quantum theory

فرضیه‌ای که به موجب آن در هر تشعشع، انرژی بصورت اجزاء کوچکی وجود دارد و مقدار انرژی هر جزء مساوی حاصل ضرب عدد ثابت "پلانک" در فرکانس تشعشع است.


Quantum yield

نسبت تعداد الکترونهای صادره از یک جسم حساس در برابر نور، به تعداد فوتونهائی که به آن برخورد می‌کنند.


Quarter wave line

قسمتی از خط انتقال یا انتشار که طول آن .... طول موج است.


Quasars

منابع انتشار امواج رادیوئی کیهانی که به تازگی در نجوم کشف شده‌اند.


Quench frequency

تعداد دفعاتی که نوسانهای یک مدار در یک ثانیه قطع و وصل می‌شوند.


Quenching circuit

مداری که تخلیه‌های الکتریکی متوالی در یک لامپ شمارش تولید می‌کند.


Queue

1- یک سری مکالمات در حال انتظار خدمات.

2- یک سری پیغامها در حال انتظار برای مسیرهای انتقال خروجی.


Queuing

1- تنظیم در یک خط جهت ورودی.

2- نگهداشتن مکالمات برای یک اپراتور و سپس بطور متوالی برای اپراتور ظاهر شدن.


Quick-motion picture

حرکت فیلم با دور تند. عکس سریع‌الحرکت.


Quiescent

!- غیر فعال.

2- بدون سیگنال ورودی.


Quiescent

1- غیر فعال.

2- بدون سیگنال.


موج ناقل تضعیف کننده.


Quiescent carrier telephony

سیستم تلفنی کاریر که در زمان فقدان سیگنال، موج حامل تولید نمی کند.