واژه‌نامه مخابرات و ارتباطات راه دور





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 427
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 2976
Alpha counter

یک سیستم الکترونی جهت شمارش تعداد شعاع‌های آلفا، شامل یک لامپ مخصوص با محفظه شمارش.


Alpha particle

ذره بسیار کوچکی با بار مثبت که شبیه به هسته اتم هلیوم است و در اثر تشعشع عناصر رادیو اکتیو پرتاب می‌شود.


Alpha ray

اشعه آلفا که از پرتاب ذراتی با بار مثبت بوجود می‌آید.


Alpha- numeric

نمایش بوسیله اعداد و حروف (در اصطلاح کامپیوتر)


Alternating current

جریانی که از حیث شدت و از لحاظ جهت متناوباً تغییر می‌کند.


Alternating current generator

ژنراتوری است که قدرت جریان متناوب تولید می‌کند و در مراکز مخابراتی به عنوان تغذیه نیروی کمکی استفاده می‌شود.


Altimeter

دستگاه سنجش ارتفاع هواپیما از سطح زمین که با استفاده از تغییر ظرفیت الکتریکی آن با زمین کار می‌کند.


کسانی که به عنوان سرگرمی با فرستنده‌های رادیوئی کار می‌کنند. یک دسته امواج رادیوئی به کار آماتورها اختصاص داده شده و این افراد با کسب اجازه می‌توانند بوسیله فرستنده‌های خود با سایرین ارتباط برقرار کنند.


Amateur station

ایستگاه آماتوری (مرکز مخابراتی آماتوری)


Ambient noise (Room noise)

همهمه‌ای که در یک اطاق یا مکانهای دیگر وجود دارد و مقدار قدر مطلق آن را می توان بدست آورد. اصطلاح اطاق همهمه مربوط به ایستگاه تلفن می‌باشد.


Ambient temperature

درجه حرارت محیط و هوای اطراف یک ماشین و یا درجه حرارت اطراف محیط مانند گاز هوا،‌ مایع.


Ambiguity

شرطی برای جستجوی بیش از یک نقطه صفر


American Morse code

الفبای مرس آمریکائی جهت مخابراه مطالب تلگرافی


American Radio Relay League (A. R. R. L.)

موسسه رادیویی آماتورها که جنبه مخابراتی ندارد. این موسسه در مواقع ضروری منشاء خدماتی شده و در تحقیقات رادیوئی مورد استفاده قرار می‌گیرد.


American wire gage (B. S. G.)

اندازه‌های استاندارد که برای قطر سیمها و ضخامت ورقه‌های فلزی در ایالات متحده انتخاب شده است.


دستگاه اندازه‌گیری شدت جریان الکتریکی برحسب آمپر


Ampere

واحد سنجش جریان الکتریکی و معادل عبور یک کولن الکتریسیته (1018 × 6/02 الکترون) در یک ثانیه. به عبارت دیگر، با عبور یک ولت از مقاومت یک اهم جریانی برابر یک آمپر عبور می‌کند.


1- عبور یک آمپر جریان به مدت یک ساعت. معمولاً برای تعیین ظرفیت باتری به کار می‌رود.

2- واحد سنجش مقدار الکتریسیته که معادل عبور 3600 کولن (1022 × 2/2 الکترون) است.


Ampere hour meter

دستگاه شمارش تعداد آمپر ساعتهای الکتریسیته که از یک مصرف کننده گذشته است و نوعی کنتور برق.


Ampere turn

1- اندازه‌گیری نیروی محرکه مغناطیسی.

2- آمپردور یا نیروی محرکه مغناطیسی که برحسب حاصل ضرب تعداد حلقه یک سیم پیچ در شدت جریان آن سنجیده می شود و معادل   ............... ژیلبرت است.


Ampere turn per meter

آمپردور بر متر یا نیروی مغناطیس کننده که برای سنجش شدت میدان مغناطیسی در هر نقطه به کار می‌رود و معادل ....... اورستد است.


دیناموی کوچکی است که برای تنظیم و کنترل سرعت گردش ولتاژ و شدت جریان ژنراتورهای بزرگ به کار می‌رود.


Amplification

یک اصطلاح کلی برای توسعه دامنه سیگنالهای الکترونی و هرگونه نوسان الکتریکی، مغناطیسی یا مکانیکی.


Amplification factor

ضریب تقویت (در لامپهای الکترونی) نسبت تغییر ولتاژ آند به تغییر ولتاژ شبکه در صورتی که شدت جریان آند ثابت بماند.


1- دستگاهی برای افزایش بزرگی یک سینگنال.

2- هر نوع دستگاهی که سیگنالهای الکترونی را با استفاده از یک منبع انرژی تقویت کند.