واژه‌نامه مخابرات و ارتباطات راه دور





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 427
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 2976
Attenuation voltage

نسبت کاهش ولتاژ خروجی به ولتاژ ورودی در ترانسدوکتورها


Attenuator

وسیله‌ای قابل تنظیم برای کاهش قدرت امواج صوتی (کاهش سیگنال) بدون اینکه آنها را تغییر شکل دهد.


Attoampere

واحد بسیار کوچکی برای اندازه‌گیری شدت جریان معادل 18- 10 آمپربا عبور 6 الکترون در ثانیه.


Attraction

نیروئی که دو جرم هادی، دو بار الکتریکی مخالف، یا دو قطب مغناطیسی غیر همنام را بر یکدیگر وارد می‌کنند (قانون کولن).


Attraction

نیروئی که دو جرم هادی، دو بار الکتریکی مخالف، یا دو قطب مغناطیسی غیر همنام را بر یکدیگر وارد می‌کنند (قانون کولن).


Audibility

قابلیت شنوائی امواج صوتی با فرکانسهای 20 تا 20000 سیکل بر ثانیه بر حسب شدت آنها در گوش انسان تأثیر می‌کنند و شنیده می‌شوند که قدرت یک سیگنال الکتریکی بر حسب db معادل 0/001 وات است سنجیده می‌شود 1mw=1dbm 


Audibility threshold

حداقل شدت صوتی که در یک محل آرام بوسیله گوش انسان قابل شنیدن است که میزان آن به فرکانس موج و عوامل دیگر بستگی دارد.


Audible

قابل شنیدن، امواج صوتی تشخیص بوسیله حس شنوائی طبیعی


تنی است که به تلفن کننده ارسال می‌شود جهت آگاه نمودن از زنگ تلفن شنونده.


Audio choke

اندوکتانسی که مانع عبور امواجی با فرکانس صوتی می‌شود.


Audio frequency

سیگنالهای صوتی قابل شنیده شدن (حدود فرکانس صوتی معمولاً از 20 الی 20000 سیکل در ثانیه است).


Audio oscillator

نوسان ساز مدار امواج با فرکانسهای صوتی


Audio signal

علائم صوتی. سیگنالهای الکتریکی که در وسایلی مانند گوشی و بلند گو تولید صدا می‌کنند. امواجی که در گیرنده‌های رادیو و تلویزیون صداها را بوجود می‌آورند.


Audiogram

منحنی نمایش قدرت شنوائی برحسب تغییر فرکانس امواج صوتی


Audiometer

وسیله اندازه‌گیری قدرت یا شدت امواج صوتی


Audit

یک برنامه مخصوص کامپیوتر جهت آزمایش سایر برنامه‌ها و اطلاعات.


Auger effect

پدیده‌ای که براثر تخریب اتم یک الکترون بدون تشعشع از آن بخارج پرتاب می شود که به نام کاشف آن Auger نامیده شده است.


Aurora borealis

هاله نورانی که گاهی هنگام شب در آسمان دیده می‌شود که ظهور آن غالباً با طوفان مغناطیسی همراه است و در قطب بهتر دیده می‌شود.


Auto pilot

وسیله هدایت خودکار هواپیما یا کشتی در مسیری که قبلاً تعیین شده است.


Auto transformer

ترانسفورماتوری که قسمتی از سیم پیچی اولیه آن بجای ثانویه نیز کار می‌کند و نسبت تبدیل در اینگونه ترانسفورماتورها عموماً کوچک بوده و فقط برای تنظیم ولتاژ مورد استفاده قرار می‌گیرند.


Autocall

دستگاهی برای اعلام خبر در ساختمانها و کارخانجات


Autodyne

مداری که عناصر متشکله و لامپهای آن، هم بصورت آشکار ساز و هم نوسان ساز کار می‌کنند.


Autoelectric effect

صدور الکترون از کاتد سرد، تحت تأثیر یک میدان الکتریکی بسیار قوی


Autolector

ماشینی که نوشته‌های چاپی و خطی را با سرعت زیادی برای ذخیره در کامپیوتر می‌خواند.


وسیله‌ای که طبق برنامه و بدون دخالت انسان کاری را انجام می‌دهد .


Automatic bias

بایس خودکار. تأمین ولتاژ ثابت dc برای شبکه و کاتد لامپها بطور خودکار.


Automatic brightness control

تنظیم خودکار درخشندگی صفحه تصویر تلویزیون که با برگرداندن قسمتی از سیگنال خروجی به شبکه لامپ، بایس شبکه سیگنال خروجی بطور خودکار تنظیم می‌شود.