یک نوع واسطه مغناطیسی که اطلاعات در آن روی باریکه کوچکی از جنس پلاستیک با ذرات قابل مغناطیسی شدن ثبت می شود.
واحد طول انگلیسی برابر با سی و شش اینچ یا 14 گره
دریافت یا تشعشع امواج الکترومغناطیسی است و تنها در یک جهت عبور میکند.
مرحله نهایی استفاده از کامپیوتر که در آن امور سازمان به صورت یک پارچه در میآید.
مدارهای یکپارچه کامپیوتر.
دستگاهی که برای تبدیل جریان متناوب به جریان مستقیم به کار میرود.
یک سو سازی که فقط نیم سیکل از هر سیکل جریان متناوب را به صورت جریان مستقیم منتقل می کند.
تبدیل جریان متناوب به جریان مستقیم.
دستگاه یکسو کنندهای که دارای چند سطح باشد و لااقل یکی از سطوح آن فلزی باشد.
استفاده از هر دو نیم موج (مثبت و منفی) در یکسو کنندهها.
یک یا گروهی از اتمها که بطور الکتریکی شارژ شده باشد.