واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 2568
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
identity operator
عملگری که هر عضو یک فضای بُرداری را به همان عضو تبدیل می‌کند
identity proofing
فرایند ارائه و تأیید اطلاعات کافی برای شناسایی منحصربه‌فرد هر فرد از سوی مراجع ثبت گواهی و صدور اعتبارنامه
identity registeration
فرایند معرفی شناسة یک شخص به سامانة وارسی شناسة شخصی با استفاده از یک شناسانة منحصر‌به‌فرد متناظر
identity status
موقعیت فرد در طیف هویت‏یابی اریکسون، شامل یکی از موارد اکتساب هویت، سلب هویت، تعلیق هویت و ابهام هویت
identity theft
سرقت اطلاعات مهمی از قبیل شمارۀ کارت ملی و گواهینامۀ رانندگی و رمز کارت اعتباری برای کسب اعتبار و خرید کالا و دیگر خدمات
identity theory
نظریه‏ای دربارۀ ارتباط میان ذهن و جسم که طبق آن ذهن و واقعیت فیزیکی اساساً متفاوت هستند و هیچ‌گاه یکی نمی‏شوند
identity-based cryptosystems, ID-based cryptosystems
نوعی سامانۀ رمز کلید عمومی برای حذف گواهی‌های مربوط به کلیدهای عمومی و ساده‌سازی مدیریت گواهی‌ها که در آن کلید عمومی هر کاربر با استفاده از یک شناسۀ متناظر با او مانند نشانی رایانامه یا نام کاربر یا شمارۀ تلفن قابل تولید است
هر یافتۀ باستان‏شناختی ناشی از فعالیت‌های عقیدتی انسان در گذشته
ideogram, ideograph
ساده‏ترین شکلی که به‏طور نمادین شی‏ء یا اندیشه‏ای را بازنمایی می‏کند
ideograph
نگاه کنید به : ideogram
ویژگی آنچه مربوط به اندیشه‏نگاشت‌ها باشد
ترسیم نگاره‏هایی که بیانگر اندیشه‏های خاصی هستند
ideologic
نگاه کنید به : ideological
ideological, ideologic
مربوط به ایدئولوژی یا مرام متـ . مرامی
مجموعۀ سامانمند باورها و اندیشه‏های ثابت سیاسی و اجتماعی برای تبیین یا تغییر وضع موجود و تجویز رفتار اجتماعی خاص متـ . مرام
← شاخص گرفتاری اعتیاد
جزء سازندۀ کانیایی سنگ دگرگونی که در نتیجۀ بازبلورش و در محدودۀ سطوح بلوری خود شکل گرفته است
idioblastic
مربوط به خودشکفت سنگ دگرگونی
زبانه‏ای که از برش دادن قسمتی از سطح بدنۀ ساز به وجود می‏آید، به‌نحوی‌که انتهای زبانه از بدنه جدا نمی‏شود
دانش نظام زبانی یک گویشور
زنجیره‌ای از چند واژه که یک واحد معنایی محسوب می‌شود و معنای آن سرجمع معنای واژه‌های سازنده‌اش نیست
بخشی از اصطلاح که در طی فرایند نحوی از بقیة آن جدا شده است
مربوط به اصطلاح
idiomorphic-granular texture, automorphic-granular texture
بافت آذرین ویدایی (phaneritic texture) که بخش اعظم آن از دانه‌های هم‌اندازۀ خوش‌وجه تشکیل شده است
idiomorphic, automorphic
← خوش‌وجه
رده‏ای از سازها که تولید صدا در آنها با ارتعاش بدنۀ ساز صورت می‏گیرد
idiosyncrasy
ویژگی غیرطبیعی فرد در پاسخ به دارویی خاص
idiosyncratic reaction
← پاسخ فردویژه
idiosyncratic response
واکنش غیرطبیعی به داروی مصرف‌شده متـ . واکنش فردویژه idiosyncratic reaction
idiosyncratic risk, unsystematic risk
خطری که منحصر به مورد خاص، مانند شخص حقیقی یا حقوقی یا یک کشور، است