واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 2318
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
سخت‌ کردن فولاد کربن ازطریق سرد کردن ناگهانی آن در محدودۀ دمای بحرانی
hardening 2
جامد و سفت و سخت کردن یا شدن محصول یا یک ماده که گاه مطلوب و گاه نامطلوب است
hardening 3
نگاه کنید به : hardening-off
hardening-off, hardening 3
سازگار کردن گیاه در مقابل یک تنش محیطی با قرار دادن تدریجی آن در همان شرایط تنش
نوعی نهشته‌گذاری گرمایی با مادۀ پرکن بر سطح فلز برای افزایش مقاومت آن در برابر رفتگی که در طی آن مادۀ پرکن ازطریق هم‌جوشی یا برقراری پیوند متالورژیکی به فلز پایه می‌چسبد
توانایی شخص در سازگاری با تغییرات غیرمنتظره در زندگی روزمره و مهار آنها
hardiness, stress tolerance 2
میزان مقاومت موجود زنده در مقابل تنش‌های محیط
hardness
خاصیت مادۀ غذایی‌ای که بافت آن محکم و سفت است
hardtack
نگاه کنید به : hard tack
نوعی برنامة تلویزیونی گفت‌وگو‌محور که در آن مجری برنامه مهمان را با پرسش‌های دشوار به چالش می‌کشد
تمامی اجزای فیزیکی سامانۀ رایانه‏ای از قبیل بخش‌های الکترونیکی و الکترومکانیکی، مانند تخته‏مدار و دستگاه‌های جانبی و ورودی و خروجی
ارائۀ خدمات اشتراک سخت‌افزار به کاربر اَبر اختـ . خاسا HaaS
به ‌هم متصل کردن دائمی دو یا چند افزاره ازطریق سیم‌بندی به جای اتصال موقت آنها با سوده و رابط
چوب درختان پهن‌برگ که غالباً نهان‌دانه و خزان‌دار هستند
جنگلی که در آن درختان سخت‌چوب می‌رویند
ویژگی فردی که توانایی مقاومت در برابر تغییرات غیرمنتظرۀ زندگی را دارد
Hare
نگاه کنید به : Lepus
harm reduction
فعالیت‌هایی با هدف کاهش عوارض خطرناک اعتیاد مانند ایدز
شخصی که دچار پُرزیان‌نوشی می‌شود
نوعی الگوی مصرف الکل که به صدمات جسمی یا روانی منجر می‌شود
نوعی الگوی مصرف مواد اعتیادآور که به صدمات جسمی و روانی منجر می‌شود
harmonic 1, partial
در صوت‌شناسی، هریک از بسامدها از مجموعه‌ای که هریک مضرب صحیحی از یک بسامد واحد به نام صوت اصلی است
harmonic 2, flageolet
هر یک از نغمه‌هایی که با به صدا ‌درآوردن هماهنگ دوم یا بالاتر از یک سامانة ارتعاشی تولید می‌شوند
harmonic balance wheel
نگاه کنید به : crankshaft pulley
harmonic balance wheel
نگاه کنید به : crankshaft pulley
harmonic balancer
نگاه کنید به : crankshaft balancer
harmonic damper
نگاه کنید به : crankshaft balancer
harmonic fold
چینی که شکل آن در سراسر لایه‏های تشکیل‏دهنده ثابت است
harmonic oscillator
هر سامانۀ فیزیکی که حرکت هماهنگ ساده داشته باشد