واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1929
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
دردی در بافت‌های دهان که ناشی از ایجاد پیل گالوانی در میان آلیاژهای نامشابه پرکنندۀ دندان است
galvanic protection, sacrificial protection
کاهش یا به‌ حداقل رسیدن خوردگی یک فلز با اعمال جریان به آن از محلول به روش اتصال فلز به قطب منفی منبع جریان
galvanic series
مجوعه‌ای از فلزات و آلیاژها براساس پتانسیل خوردگی نسبی آنها در یک محیط معین
ویژگی فلزی، معمولاً آهن، که با غوطه‏وری در حمام مذاب، با فلز روی پوشش داده ‏شده باشد
پوششی از جنس روی خالص که به روش‌های مختلف مانند غوطه‌وری داغ یا نهشت برق‌کافتی یا مکانیکی ایجاد می‌شود
galvanized iron
ورقۀ آهن روی‏اندودشده
ایجاد پوشش فلز روی بر فلزی دیگر، معمولاً آهن، با غوطه‏وری آنها در حمام مذاب
اسبابی برای آشکارسازی یا اندازه‏گیری جریان‌های الکتریکی ضعیف
وسیله‌ای برای اعمال جریان ثابت بر روی الکترود به‌منظور بررسی واکنش‌های خوردگی و الکتروشیمیایی
← نگارۀ چگالی
گرایش به این تفکر که احتمالات آینده الزاماً متأثر از رویدادهای گذشته هستند
گروهی خودیار متشکل از معتادان به قمار که با برنامه‌ای دوازده‌قدمی درمان می‌شوند اختـ . قُماگ GA
game animals
نگاه کنید به : game
game animals
نگاه کنید به : game
آمار حیوانات شکارشده در یک منطقة خاص و در محدودة زمانی معین
پرنده‌ای که برای تفریح و ورزش یا تأمین خوراک شکار می‌شود
game conservation
حفظ حیات‌وحش، ازجمله شکار، و تلاش برای افزودن جمعیت آن ازطریق اِعمال مدیریت صحیح در نواحی کم‌وسعت با منابع محدود
پیشانه‏ای که مخصوص بازی‌های رایانه‏ای طراحی شده است
هرنوع ماهی دریایی یا رودخانه‌ای که برای خوردن یا تفریح و ورزش صید می‌شود
game keeper
کسی که مراقبت از جانوران وحشی و جلوگیری از شکار غیرمجاز آنها را بر عهده دارد
game management
نوعی مدیریت حیات‌وحش که اهداف نیمه‌تجاری مانند تولید پروتئین و چرم نیز در آن گنجانده شده است
گوشت پرندگان یا حیوانات وحشی یا پرورشی که شکار شده‌اند
game park
نگاه کنید به : game reserve
game reserve, game park, game sanctuary
محلی که فقط در برابر شکار کردن محافظت می‌شود
game sanctuary
نگاه کنید به : game reserve
نوعی برنامۀ تلویزیونی که در آن با حضور مجری و شرکت‌کنندگانی که از قبل برگزیده یا از میان حاضران استودیو انتخاب شده‌اند مسابقه‌ای برگزار می‌شود؛ موضوع این مسابقات بسیار متنوع و جایزۀ آنها به‌صورت نقدی یا کالاست
game species
هریک از گونه‌های حیات‌وحش که برطبق محدودیت‌های مشخص و در فصل‌های مشخص شکار می‌شود
نظریه‏ای ناظر بر روش ریاضی در تصمیم‏گیری برای وضعیتی که در آن، دو یا چند کنشگر در کسب اطلاعات و امتیاز برای بُرد نهایی با یکدیگر رقابت می‏کنند و در این رقابت برنده یا بازندۀ مطلق وجود ندارد
game warden
کسی که بر اجرای مقررات حفاظت از شکار نظارت دارد
game, game animals
حیوانی که برای استفاده از گوشت یا دیگر اندام‌های آن یا صرفاً به خاطر تفریح شکار می‌شود متـ . صید