واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1929
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
منطقۀ کروی پیرامون کهکشان‌ها، شامل ستاره‌های پیرتر
نامی عمومی برای هر سحابی که در کهکشان راه شیری قرار دارد
صفحه‏ای که تقریباً از وسط قرص کهکشان می‌گذرد
شکاف بین صفحات پوستۀ زمین از جزایر گالاپاگوس به ‌سمت امریکای جنوبی که ازنظر زمین‌شناختی و اجتماع‌های زیستیِ مجرایِ گرمابی بسیار حائز اهمیت است
مجموعۀ عظیمی از هزاران‏هزار ستاره و غبار و گاز که به دور مرکز مشترکی می‏چرخند
Galaxy, Milky Way Galaxy
کهکشانی مارپیچی که خورشید و همۀ ستاره‏هایی که با چشم غیرمسلح دیده می‏شوند، در آن قرار دارند
دسته‏ای از نظارت‌های امنیتی در بهره‏برداری، که در پاسخ به پیشامدهای ارزیابی‌شده اِعمال می‌شوند و ممکن است بالفعل یا بالقوه بر سامانۀ ارتباطی تأثیر منفی بگذارند
هشدار توفان برای کاربری دریایی با بادهای مداوم با سرعت 28 تا 47 گره به‌صورت پیش‏بینی‌شده یا درحال‌وزیدن که با چرخند حارّه‏ای همراه نیست
Galeobdolon luteum
نگاه کنید به : Lamium galeobdolon
Galilean glass
نگاه کنید به : Galilean telescope
Galilean glass
نگاه کنید به : Galilean telescope
Galilean relativity
مفهومی مبنی بر یکسان بودن شتاب حرکت هر ذره در تمام چارچوب‌های مرجع لَخت
Galilean telescope,Galilean glass
نوعی تلسکوپ شکستی که عدسی شیئی آن کوژ و عدسی چشمی آن کاو است
gall
نگاه کنید به : bile
gall bladder
کیسه‏ای گلابی‏شکل، به طول 7 تا 10 سانتی‌متر، که در زیر قطعۀ راست کبد واقع شده و محل ذخیرۀ زرداب است متـ . کیسۀ صفرا
gall duct
نگاه کنید به : bile duct
دالان یا فضای سرپوشیده در مجاورت کوه برای جلوگیری از ریزش بهمن در بستر راه‏آهن
محل مشخصی در داخل هواپیما برای نگهداری و ارائۀ مواد غذایی و انواع نوشیدنی
نوعی رفتگی به‌صورت کندگی (seizing) یا پاره‌شدگی (tearing) که در نتیجۀ اصطکاک یا جوش سرد دو سطحِ درتماس ایجاد می‌شود
gallon
نگاه کنید به : one gallon jug
gallon
نگاه کنید به : one gallon jug
gallon jug
نگاه کنید به : one gallon jug
gallon jug
نگاه کنید به : one gallon jug
یافته‏ای در سمع قلب مرکب از سه یا چهار صدا که به صدای چهارنعل اسب شبیه است
galloping inflation
تورمی که در مدت‌زمان بسیار کوتاه با نرخ بسیار بالا رشد می‌کند
gallstone, choclith
تودۀ سختی متشکل از رنگیزه‏های صفرایی و کلسترول و نمک‌های کلسیم با نسبت‌های متغیر
فلزی که به‌‌دلیل موقعیت نسبی‌اش در سری گالوانی، در هنگام اتصال به فلزات نجیب‌تر، در برق‌کاف از بین می‌رود و موجب حفاظت کاتدی می‌شود متـ . آند فداشونده sacrificial anode
نوعی پیل برق‏کافتی که با واکنش شیمیایی انرژی الکتریکی تولید می‌کند
galvanic corrosion
نگاه کنید به : bimetallic corrosion
galvanic couple
زوجی رسانا و نامشابه که در یک برق‌کاف با هم تماس الکتریکی دارند