واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1929
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
gender dysphoria
نارضایتی فرد از جنبه‌های بدنی یا اجتماعی جنس خود متـ . ملال جنسیتی
برخورد برابر با زن و مرد بر مبنای ارزش وجودی و نه یکسان بودن آنها
اصطلاحی کلی ناظر بر تفاوت‌های موجود میان زن و مرد ازلحاظ شغل و درآمد و تحصیل
gender harassment
رفتار نامناسب جنسی، ازجمله رفتارهای تهاجمی و تحقیرآمیز جنسی، که حاکی از نگرش‌های ناخوشایند یا توهین‌آمیز نسبت به زنان است
gender identity
درک و احساس فرد از خویش به‌عنوان مذکر یا مؤنث یا میان این دو متـ . هویت جنسانی
اصلی که براساس آن باید تعداد یا درصد مشخصی از اعضای هر نهاد یا هیئتی به زنان اختصاص یابد
ایجاد تغییرات عمدی در جنس فرد با روش‌های هورمونی یا ازطریق جراحی به‌نحوی‌که جنس او با تصور جنسانی او منطبق شود متـ . تغییر جنسانیت واجنسیت‌گذاری، تغییر جنسیت sexual reassignment
الگویی از رفتار و صفت‌های شخصیتی و نگرش‌ها که مشخصۀ زنانگی و مردانگی در یک فرهنگ خاص است متـ . نقش جنسیتی
نظریه‌ای ادراکی ناظر بر اینکه پدیدۀ گونه‌سازی جنسی ناشی از پردازش اطلاعات براساس تداعی‌هایی است که به جنس مربوط می‌شوند
جدا کردن افراد در گروه‌های مؤنث و مذکر در تعاملات اجتماعی
gender sensitivity
نگرشی درجهت کاهش موانعی که در مسیر پیشرفت شخصی و اجتماعی و اقتصادی زنان وجود دارد و محصول موقعیت فرادست مردان بوده است
حوزۀ میان‌رشته‌ای دانشگاهی که در آن ساختارهای جنسیت در جامعه، اغلب باتوجه‌به طبقه، نژاد، جنس و دیگر مشخصه‌های اجتماعی تحلیل می‌شود
گونه‌هایی که بسیار محدودتر از دو مقولۀ پایه‌ای زن و مرد هستند
gender-based violence, GBV, violence agents of women
خشونت علیه زنان بر مبنای موقعیت فرودست آنان در جامعه
فرضیه‌ای که در چارچوب آن هنگامی‌که زنان شیوه‌های رهبری مردانه را در پیش می‌گیرند، با ارزیابی منفی مواجه می‌شوند
داشتن یا ساختن تمایزهای جنسیت‌بنیاد متـ . جنسیت‌نگر
gene
واحد کارکردی وراثت که جایگاه خاصی را در فام‏تن اشغال می‏کند
gene action
کارکرد یک ژن در تعیین رُخ‌نمود یک فرد
gene activation
فعال‌سازی هدایت‌شده و منظم ژن‌های منفرد در طی رشدونمو موجود زنده متـ . فعال‌سازی ژن
gene amplification
تولید نسخه‌های پرشمار از یک ژن یا یک قطعۀ فام‌تنی
gene bank
مکانی برای نگهداری ذخایر توارثی گیاه
gene battery
نگاه کنید به : gene cluster
gene cluster, gene battery
دسته‌ای از ژن‌های وابسته که در کنار هم قرار دارند
مجموعه‌ای متشکل از دو یا چند ژن نزدیک به هم بر روی قطعه‌ای از یک فام‌تن که ازنظر کارکردی به یکدیگر مرتبط هستند
تعداد ژن‌های موجود در هر ژنگان یا فام‌تن
gene conversion
نوعی خاص از نوترکیبی یک‌سویه که در آن یک دگره به دگره‌ای دیگر در همان ژنگان تبدیل میشود
gene density
تعداد ژن‌ها در واحد طول دِنا متـ . چگالی ژنی
gene disruption
غیرفعال‌سازی یک ژن با درنهش قطعه‌ای دیگر از دِنا در آن
gene dosage effect
نسبت مستقیم تعداد نسخه‌های یک ژن خاص در یک ژنگان به تعداد رونوشت‌های مربوط به آن ژن
gene dosage, gene dose
تعداد نسخه‌های یک ژن خاص در یک ژنگان