واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3088
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
خودروی که موتور آن در قسمت جلو قرار دارد متـ . موتورجلو front engine
گِلگیری که در جلوی بدنۀ خودرو در بالای هریک از چرخ‌های جلو به بدنه متصل شده است
front of the house
محلی که ارتباط مستقیم با مهمانان و مشتریان دارد، مانند سرسرای مهمان‌خانه/ هتل و پیشگاه
front of the tongue
بخشی از زبان که در حالت استراحت زیر سخت‌کام قرار می‌گیرد
front of voltage impulse
بخشی از ضربۀ ولتاژ که پیش از قله روی می‌دهد
front office 1
دفتر اجرایی اصلی شرکت‌ها و سازمان‌ها یا سامانه‌هایی که با مشتریان سروکار دارند
front office 2
دفتر اصلی مهمان‌خانه/ هتل که در آن به امور ذخیره و پذیرش و ترخیص و ارتباطات و تسویه‏حساب مهمانان رسیدگی می‏شود
front office services
خدمات اصلی‌ای که در پیش‌خان ارائه می‌شود
front projection, front-projection process
نمایش تصاویر پس‏زمینه با قرار دادن فراتاب در جلوی صحنه
front runner, forerunner
بنگاهی که پیش‌تر از دیگران وارد بازار شده یا بعداً از رقبا پیشی گرفته است
front runner/ frontrunner/ front-runner
نامزدی که در یک انتخابات یا رأی‌گیری بیشترین بخت پیروزی را دارد
front view camera, F-camera, car front view camera, vehicle front view camera
دوربینی که در جلوی خودرو و بر روی جلوپنجره نصب شده است و تصاویر فضای جلوی خودرو را بر روی نمایشگر خودرو به راننده نشان می‌دهد
واکه‌ای که زبان در تولید آن به بخش پیشین سخت‌کام نزدیک است متـ . مصوت پیشین
فرایند بازیافت مواد از پسماند جامد و آماده‌سازی هر جزء برای فرایند تبدیل بعدی
front-projection process
نگاه کنید به : front projection
front-wheel drive, FWD, front drive, front end drive
ویژگی نوعی زنجیرة نیرورسان که در آن توان از موتور به چرخ‌های جلوی خودرو منتقل می‌شود
frontage road
راه منشعب از راه اصلی برای دسترسی به تأسیسات حاشیۀ آن
← هم‌رسی
صفحه‌ای فرضی در محور طولی که بدن را به دو قسمت جلو و عقب تقسیم می‌کند متـ . صفحۀ تاجی coronal plane
سامانه‌ای از جبهه‌ها آن‌چنان‌که در نقشۀ همدیدی نشان داده میشود
fronthaul
نیمۀ نخست یک سفر دوطرفه از مبدأ به مقصد متـ . رفت
frontier 1
نگاه کنید به : border 1
frontier 2
نگاه کنید به : boundary 3
frontier 3
← منطقۀ مرزی
frontier guard
سربازی که از مرزهای کشور نگاهبانی می‌کند
هریک از دو اوربیتالی که یکی از آنها بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال‌شده و دیگری پایین‌ترین اوربیتال مولکولی اشغال‌نشده است
frontier point
نگاه کنید به : boundary point
frontogenesis
1. شکل‏گیری اولیۀ یک جبهه یا منطقۀ جبهه‏ای 2. عموماً افزایش گرادیان افقی خواص توده‏هوا، به‏ویژه چگالی آن و گسترش سیماهای مربوط به میدان باد که یک جبهه را مشخص می‌کند
frontogenetic
نگاه کنید به : frontogenetical
frontogenetic
نگاه کنید به : frontogenetical