واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3088
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
facultative heterochromatin
قطعه‌ای از دِنا که براثر فشردگی تبدیل به دگرفامینه‌ای میشود که ازنظر رونویسی غیرفعال است
facultative mutualism
نوعی هم‌یاری میان گونه‌های مختلف که در آن هر دو گونه سود می‌برند، ولی هیچ‌کدام از آنها به این رابطه وابسته نیست متـ . همکاری کمینه protocooperation
facultative thermogenesis
بخشی از اثر گرمایی غذا که تحت تأثیر اعصاب هم‌حس، افزون بر گرمازایی اجباری، مصرف می‌شود
علاقه و اشتیاق شدید برای خرید کالایی خاص در طی مدت‌زمانی کوتاه
رژیمی که براساس تصورات عامیانه و غلوآمیز برای مدتی رایج می‌شود
غذایی خاص که در یک بازۀ زمانی محدود رواج می‌یابد
← واپایشگر رقمی‌ـ‌ الکترونیکی تمام‌اختیار
افت قدرت نشانک/ سیگنال براثر تغییر شرایط انتشار
تیره‌ای از راش‌سانانِ درختی یا درختچه‌ای با برگ‌های سادۀ متناوب و کامل و دندانه‌دار یا لَپ‌‌دار و گل‌های تک‌جنسی با گُل‌آذین دُم‌گربه‌ای (catkin) و میوۀ فندقی یک یا دودانه‌ای که گریبانی پیاله‌مانند آن را احاطه کرده است
راسته‌ای از دولپه‌ای‌ها شامل درختانی مانند توسکا و فندق و راش و گردو و غان
Fagus
سرده‌ای از راشیانِ خزان‌دار با گل‌های تک‌جنسی و گل‌آذین دُم‌گربه‌ای (catkin)
ویژگی قطعه یا جزئی از سازۀ اصلی یا هرگونه حامل بار بدون جانشین (unduplicated load path) که شکست آن فاجعه‌آمیز است
اتصال نسبتاً سستی که برای پیشگیری از آسیب جدی به دیگر سازه‌های حیاتی در طراحی برخی قطعات و سازه‌ها پیش‌بینی میشود
ویژگی سامانه‌ای که در صورت بروز خرابی، بدون هشداردهی، همچنان به کار خود ادامه می‌دهد
ویژگی جزئی از یک سامانه که خرابی آن بلافاصله شرایطی گمراهکننده یا خطرناک ایجاد می‌کند
fail-operational system
سامانه‌ای که در صورت بروز خرابی در آن، علی‌رغم هشدار خرابی، در عملکردش محدودیتی ایجاد نمیشود
fail-operational, fail-operative
ویژگی سامانه‌ای که در صورت خرابی، علی‌رغم هشداردهی، در عملکردش محدودیتی ایجاد نمیشود
fail-operative
نگاه کنید به : fail-operational
ویژگی سامانه‌ای که در صورت بروز خرابی، بدون هشداردهی، از کار میافتد
ویژگی سامانه‌ای که در صورت خرابی خطری برای افراد یا خللی در سامانه‌های دیگر ایجاد نشود و آسیب به حداقل برسد
ویژگی قطعه‌ای که در صورت شکست آن خطری برای افراد یا خللی جدی در عملکرد کلی دستگاه ایجاد نشود و آسیب به حداقل برسد
fail-safe close/ fail-safe closed, FSC
ویژگی قطعه یا دریچه‌ای خرابیایمن که در صورت بروز خرابی همچنان بسته باقی می‌ماند یا بسته میشود
fail-safe closed
نگاه کنید به : fail-safe close
نوعی واپایش خودکار که در هنگام خرابیِ سامانۀ افزارۀ واپاییده آن را حفظ می‌کند
طراحی سامانه به‌نحوی‌که در صورت بروز شکست به پایان رساندن مأموریت بدون آسیب دیدن افراد یا سامانه‌های حیاتی امکان‌پذیر باشد
fail-safe open, FSO
ویژگی قطعه یا دریچه‌ای خرابیایمن که در صورت بروز خرابی همچنان باز باقی می‌ماند
سامانه‌ای که در صورت خرابی منبع توان و مدارهای واپایش و سازه‌های دیگر مانع از به خطر افتادن جان کاربران سامانه یا افراد پیرامون آن و دیگر تجهیزات میشود
ویژگی سامانه‌ای که علی‌رغم بروز خرابی، وقفه‌ای در عملکرد آن روی نمی‌دهد و فقط کارایی آن کاهش می‌یابد
حوضه‏ای کافتی که گسترش آن برای تشکیل یک اقیانوس متوقف شده است متـ . کافت متروک abandoned rift
failed state, failing state
دولتی که توانایی انجام وظایف خود را ندارد