واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3088
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
fence effect
بی‌هنجاری مقاومت‌ویژه یا قطبش القایی در اطراف رساناهای متصل به زمین
فردی که به ورزش شمشیربازی می‌پردازد
ورزشی مستقل یا یکی از مواد پنج‌گانة نوین که در آن فرد با شمشیر در برابر حریف دست به دفاع و حمله می‌زند و مجموع امتیازات به‌دست‌آمدة برنده را مشخص می‌کند
کشیدن دیواره‏ای برای جدا کردن مکانی از مکان دیگر
fencing time
مدت‌زمانی که برای اجرای یک حرکت سادة شمشیربازی مورد نیاز است
fender 1, bumper
هرنوع وسیله یا ابزاری که برای حفاظت از شیء شناور در برابر ساییدگی یا برخورد به کار ‌رود
fender 2, wing 4
بخشی از بدنه دارای دو لایۀ بیرونی و درونی که در بالای چرخ‌ها قرار گرفته است و از پاشیده شدن گِل و آب و سنگ و مانند آن به اطراف جلوگیری می‌کند
fender arch, wing arch
لبۀ کمانی‌شکل که به لبۀ قوس چرخ (wheel arch) متصل می‌شود تا چرخ‌های پهن‌تر در آن جای گیرند
fender mirror
نگاه کنید به : outside mirror
fender panel, inner fender panel
هریک از دیواره‌های جانبی محفظۀ موتور که گِلگیرهای جلو و قسمت بالایی سامانۀ تعلیق به آنها متصل می‌شود
fender splash apron
قطعه‌ای معمولاً پلاستیکی در بخش داخلی گِلگیر عقب که در ناحیۀ پشت چرخ نصب می‌شود و مانع از پاشیده شدن گل و لای به محفظۀ چرخ و بدنۀ خودرو می‌شود
fenestra porosity
نگاه کنید به : fenestral porosity
fenestral fabric
نگاه کنید به : bird's-eye fabric
fenestral porosity, fenestra porosity, fenestrule porosity
فضاهای خالی موجود در رسوب یا سنگ رسوبی که هم‌زمان با تشکیل رسوب در چهارچوب آن گسترش می‌یابند و اندازة آنها بزرگ‌تر از فضاهای بین‌ذره‌ای است
fenestron antitorque rotor
نگاه کنید به : fenestron
fenestron tail rotor
نگاه کنید به : fenestron
fenestron, fenestron tail rotor, fenestron antitorque rotor
نوعی چرخانۀ دُم با پره‌های بسیار در انتهای دُم بالگَرد که در داخل قابی گرد قرار دارد
fenestrule porosity
نگاه کنید به : fenestral porosity
منطقه‌ای پوشیده از پوداب
fer forgé (fr.)
نگاه کنید به : wrought iron
ویژگی جانوری اهلی که برای زندگی در وحش‌بوم سازگار شده است
fermata (it.), hold 2, pause 1
نشانه‌ای در نگارش موسیقی که 1. با قرار گرفتن در بالای یک سکوت یا نت، نشانگر دیرش بیش از حد معمول آن است؛ 2. نمایانگر محل ورود تکنواز کنسرتو در اجرای پیش‌فرود است؛ 3. با قرار گرفتن در بالای خط یا دولاخطِ میزان نمایانگر پایان یک برش یا عبارت است
کربوهیدراتی که در برابر فعالیت زی‌مایه‌های تجزیه‌کنندۀ نشاسته در بزاق دهان حساس است
fermentation
فرایندی کارمایه‌زا (energy-yielding) که در آن دگرگشت ترکیبات آلی به ترکیبات ساده‌تر را ریزاندامگان‌ها به‌صورت بی‌هوازی انجام می‌دهند
fermentation product
محصولات شیمیایی تخمیر میکربی
fermentation technology
فنّاوری‌ها و روش‌هایی که در تولید مواد غذایی خاص با استفاده از تخمیر میکربی کاربرد دارند
fermentative dyspepsia
نوعی دُش‌گواری همراه با تخمیر غذای ناگوارده
fermented beverage
نوشابۀ فراوری‌شده با مخمر
fermented cream
خامه‌ای که به‌طور طبیعی یا مصنوعی تحت تأثیر باکتری‌های لاکتیک‌اسید اسیدی شده باشد متـ . خامۀ کشت‌شده cultured cream
فراورده‌ای حاصل از تخمیر فراورده‌های شیری مایع با باکتری‌های لاکتیک‌اسید متـ . فراوردۀ لبنی کشت‌شده cultured dairy product فراوردۀ شیری کشت‌شده cultured milk product فراوردۀ شیری تخمیری fermented milk product