واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3088
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
feminine aesthetics
نگاه کنید به : female aesthetics
femininity
مجموعه ویژگی‌هایی که ادعا می‌شود زن بودن را تشکیل می‌دهند
رویکردی که بر ارزش زن و نقش زنان در زندگی اجتماعی تأکید می‌ورزد و آینده‌ای را در نظر دارد که در آن موانع مشارکت کامل زنان در جامعه برچیده خواهد شد
فرد معتقد به فمینیسم
feminist aesthetics
نگاه کنید به : female aesthetics
feminist critique
نوعی مکتب نقد ادبی که در آن به ارزیابی فرهنگ و ایدئولوژی و الگوهای سنتی دربارۀ زنان و طبیعت و قوانین اجتماعی و نوشته‌ها، با نگاهی زن‌محور، می‌پردازند
شاخه‌ای از معرفت‌شناسی اجتماعی که به بررسی‌ علاقه‌ها و تجربه‌های خاص هریک از دو جنس و تأثیر مفاهیم و آن‌دسته از هنجارهای جنسیتی می‌پردازد که در اجتماع شکل گرفته است
تلاشی برای بازنگری یا صورت‌بندی دوباره یا بازاندیشی در آن بخش از اخلاقیات سنتی که تجربۀ اخلاقی زنان را کم‌ارج می‌دارند
feminist knowledge
دانشی با محوریت موضوع زنان که همۀ انواع مواضع صریح یا ضمنی، از نکوداشت فرهنگ‌های سنتی زنان گرفته تا رویکردهای جدایی‌طلبِ بنیادگرا را در بر می‌گیرد
feminist movement
تشکلی مربوط به زنان با هدف حفظ حق رأی و تضمین حضور منصفانۀ آنان در عرصۀ سیاست‌گذاری و تبلیغ عدالت جنسیتی و ارتقای زندگی زنان و دختران
feminist political philosophy
حوزه‌ای از فلسفه که بر فهم و نقد برداشت غالب از فلسفۀ سیاسی‌ای که معمولاً به ملاحظات فمینیستی بی‌توجه است، تمرکز دارد
feminist science
مجموعه‌ای از شاخه‌های علوم که غالباً رویکردهای جدید ارائه می‌کنند و طبیعت زنان را، با شیوه‌های علمی و نظریه‌های جنسیت‌گرا، به‌لحاظ زیست‌شناختی و روان‌شناختی توصیف و تفسیر می‌کنند
مبحثی انتقادی و سازنده و خلاقانه دربارۀ صورت‌های تثبیت‌شدۀ مذهب، از منظر طرفداری از رهایی زنان از ساختارهای پدرسالارانه‌ای که ادیان اصلی جهان در تحلیل‌های سنتی‌شان مؤید و تجسم آنها هستند
کسی که تجربۀ زنان را دربارۀ تأثیر سوءاستفادۀ جنسی بر تغذیه و بدنشان بررسی می‌کند
نوعی روان‌درمانی که حاصل نقد فمینیستی روان‌پزشکی است و در آن تلاش می‌شود این حوزه فارغ از سوگیری‌های جنسی باشد
اصطلاحی ناظر بر این‌که تجربۀ زن بودن مهم‌‌تر از پرداختن به تفاوت‌های زنان و مردان از بٌعد سیاسی است
جایگزین کردن ویژگی‌های جنس مؤنث در مذکر
جایگزین شدن ویژگی‌های جنس مؤنث در مذکر
feminizing test syndrome
← مطالعات زنان
زنی معمولاً با جذابیت و زیبایی بسیار با باطنی فتنه‌گر که سرانجام شخصیت مرد فیلم را به نابودی می‌کشاند
femoral region, regio femoralis
ناحیه‌ای از اندام پایینی که بین مفصل کوهانه در بالا و مفصل زانو در پایین قرار دارد متـ . مثلث ران femoral triangle
femoral resurfacing arthroplasty
نوعی مفصل‌سازی که در آن سر ران رویه‌گذاری می‌شود تا باقی‌ماندۀ مفصل بیمار برای مفصل‌سازی آینده حفظ شود
femoral triangle
← ناحیۀ ران
دروایانی که کوچک‌تر از 2/0 میکرومتر هستند
femtosat
نگاه کنید به : femtosatellite
femtosatellite/femto-satellite, femtosa
ماهواره‌ با جرمی کمتر از 100 گرم
تالاب سرشار از پوده که حاصل زهکشی خاک‌های معدنی مجاور است و پوشش گیاهی درختی و درختچه‌ای و علفی دارد
fence 1
نگاه کنید به : wing fence
fence 2
دیواره‏ای برای جدا کردن مکانی از مکان دیگر