واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 2746
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
earthquake intensity
شاخصی از ویرانگری محلی هر زمین‌لرزه در پهنه‌ای کوچک
میزان قدرت زمین‏لرزه یا انرژی کُرنشی آزادشده با آن، بر پایۀ مشاهدات لرزه‏نگاشتی
پدیده‏هایی که پیش از وقوع زمین‏لرزه رخ می‏دهند
تخمین زمان و مکان و بزرگی زمین‌لرزۀ آینده متـ . پیش‏بینی زلزله
earthquake risk analysis
نگاه کنید به : seismic risk analysis
پاره‌ای از گسل که در رویداد زمین‌لرزه‌ها دست‌کم دو بار تا سطح زمین گسیخته شده باشد
گروهی از زمین‌لرزه‌ها، مانند پس‌لرزه‌ها و خوشه‌زمین‌لرزه‌ها، که تقریباً در یک محدوده روی می‌دهند
توالی زمین‌لرزه‌های بزرگ در یک دورۀ زمانی چندساله تا چندده‌ساله در مسافت‌های چندصدکیلومتری
مجموعه‏ای از زمین‌لرزه‏های کوچک در گسترۀ زمانی و مکانی محدود، بدون زمین‌لرزۀ اصلی قابل‌تشخیص
earthquake, seism
حرکت ناگهانی پوستۀ زمین به سبب آزاد شدن انرژی جمع‏شده در امتداد گسل‌ها یا فعالیت‌های آتشفشان‌ها متـ . زلزله
هر سازة باستانی به شکل پشته‌ای از خاک که کاربرد آن عموماً دفاعی بوده است
هرگونه خاک‌برداری یا خاک‌ریزی در عملیات راه‌سازی
ease of flow, flow tendency
میزان سهولت شارش یک مذاب به‌دلیل گران‌رَوی آن
یکی از چهار نقطۀ اصلی جهت‏یابی بر روی افق که شرق جغرافیایی را نشان می‏دهد
east-west layout
نگاه کنید به : transverse engine
هر بادی با مؤلفۀ شرقی، معمولاً در جریان‌ها یا گرته‏های (patterns) وسیع بادهای شرقیِ ‏مداوم
دامی که برای رشد نیاز به مراقبت ویژه یا غذای زیاد نداشته باشد
easy open can, easy-to-open can
نوعی قوطی کنسرو که بدون استفاده از در بازکن و با کندن و جدا کردن سر یا بخشی از سر آن به‌راحتی باز می‏شود
نوعی بسته‌بندی برای خرده‌فروشی که خریدار می‌تواند به‌آسانی آن را باز کند
گونه‌ای بسپار که، در قیاس با گونه‌های متداول‌تر، راحت‌تر جریان می‌یابد
easy-serving espresso pod
نگاه کنید به : coffee pod
ویژگی قلمه‏ای که به‌آسانی ریشه دهد
eating habits
نگاه کنید به : food habits
eavesdropper, Eve
شخص یا نهادی که به‌صورت غیرمجاز به داده‌های یک شبکۀ ارتباطی دسترسی می‌یابد
eavesdropping
ورود مخفیانه به یک شبکۀ ارتباطی، اعم از صوتی یا نوشتاری، بدون ایجاد هرگونه تغییر در محتوا یا اختلال در آن
پایین آمدن آب دریا
جریان حاصل از پایین آمدن آب دریا
ebb interval
نگاه کنید به : strength of ebb
ebb strength
نگاه کنید به : strength of ebb