واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3653
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
بخشی از ماده موجود در عالم که بر مبنای رصدها و دینامیک عالم باید وجود داشته باشد، ولی قابل رؤیت نیست
dark figure for crime
نگاه کنید به : dark figure of crime
dark figure of crime, dark figure for crime
جرمی که به پلیس گزارش نشده و برای مسئولان ناشناخته باقی مانده است
حالت نامطلوبی که در آن گوشت با اسیدی شدن بافت‌ها ظاهری تیره پیدا می‌کند و سفت میشود
سرخ، خاکستری یا آبی شدن درون‌چوب درختان پهن‌برگ که لزوماً در نتیجۀ پوسیدگی نیست
بخشی از مادۀ موجود در عالم که در رصدها رؤیت نمی‌شود، ولی با توجه به اثرات گرانشی آن قابل تشخیص است
اَبری از غبار میان‏ستاره‏ای در کهکشان راه شیری یا کهکشانی دیگر که به دلیل قرار گرفتن در برابر ستاره‏ای درخشان قابل دیدن است
← سحابی جذبی
سازوکاری زی‌مایه‌ای که در آن دنای آسیب‌دیده بدون کمک نور ترمیم می‌شود متـ . بازفعال‌سازی در تاریکی ترمیم در تاریکی dark repair
← بازکنانش در تاریکی
dark territory, non-signalled territory
بخشی از خط که فاقد سامانۀ علامت‌دهی است
دوره‌ای در هر ماه قمری که در آن بیش از سه‌چهارم قرص ماه تاریک است متـ . تاریکی
سفر به پایگاه‌های گردشگری خاص برای تجربۀ رنج مرگ
dark web, darknet
بخشی از وب که عمداً مخفی است و ازطریق مرورگرهای عادی وب در دسترس نیست
dark-coloured rock
نگاه کنید به : melanocratic rock
ستارۀ کم‌نورتر در یک منظومۀ دوتایی گرفتی
dark-line spectrum
طیف جذبی ناشی از عبور نور سفید از ماده که از خط‌های سیاه در زمینۀ روشن تشکیل شده است
dark-roasted coffee
قهوه‌ای که برشتن آن پس از ترق دوم متوقف می‌شود
تاریک ساختن ناو به‌طوری‌که هیچ نوری از آن به خارج نتابد
بد رنگ و تیره شدن تدریجی گوشت
هدفی تمرینی و هوایی که به‌وسیلۀ هواگرد در منطقۀ تیراندازی ضدهوایی قرار می‏گیرد و پدافند زمین‌به‌هوا و هواگرد آن را هدف قرار می‏دهند
dash 1
خطی کوتاه به شکل « ـ » که از خط پیوند بلندتر است و عموماً برای جدا کردن دو واحد از یکدیگر در نوشتار به کار می‌رود متـ . خط فاصله
dash 2
نگاه کنید به: dashboard
dash 2
نگاه کنید به : dashboard
dash 2
نگاه کنید به : dashboard
dash cam/dashcam
نگاه کنید به : dash camera
dash camera, dashboard camera, dash cam/dashcam, car digital video recorder, car DVR, car black box
دوربین داخل خودرو پلیس که به‌طور مستمر و از پشتِ شیشة جلو خودرو از رویدادهای مقابل خودرو عکس و فیلم می‌گیرد
DASH diet, dietary approaches to stop hypertension
رژیم غذایی متشکل از میوه‌ها و سبزیجات تازه و لبنیات کم‌چربی که با هدف کاستن از فشار خون طراحی می‌شود
dashboard camera
نگاه کنید به : dash camera
dashboard, dash 2
مجموعه‌ای در پایین شیشۀ جلو که ابزارهایی مانند ضبط‌ صوت و صفحۀ نشانگر و کلیدها و فندک و مانند آن بر روی آن نصب می‌شود متـ . داشبورد