واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3270
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
تیری با سطح مقطع متغیر
بالاترین رینگ تراکم پیستون که دیوارۀ بیرونی آن را برای درزبندی بهتر شیب‌دار می‌سازند متـ . حلقۀ تراکم زاویه‌ای
مجرای تخلیۀ فلز مذاب از کورۀ بلند یا کورۀ کوپُل (cupola furnace) که در جلوی کوره، نزدیک کف بوته قرار دارد و با گِل مسدود می‌شود
پژوهش دربارة دگرسانی مواد آلی که در بقایای فسیلی یا باستان‌شناختی دیده می‌شود
tapped line, teed line
خطی که خط‌های فرعی/ شاخه‌خط‌ها از آن منشعب می‌شوند
باز کردن مجرای تخلیۀ کوره و سپس تخلیۀ مذاب آماده از کوره در پاتیل
میلۀ نوک‌تیزی که از آن در عملیات بهره‌برداری از کورۀ بلند استفاده می‌کنند
مایع غلیظ سیاه‏ یا قهوه‏ای تیره که از تقطیر تخریبی چوب یا زغال‏سنگ حاصل می‏شود
Tarantula Nebula
بزرگ‌ترین و درخشان‌ترین سحابی در ابر بزرگ ماژلان که شکل ظاهری آن شبیه به عنکبوت است
شاخه‌ای از سلسلۀ جانوران با گونه‌های خُردجثه و با طول کمتر از نیم میلی‌متر که ویژگی آنها اتصال لَپ‌های پیشا‌مغز به نخستین گره شکمی (abdominal ganglia) است؛ این جانوران چهار جفت پای شکمی دارند که به چنگال یا پنجه ختم می‌شود و بدنشان بندهای سطحی و پوستک غیرکیتینی دارد
tare weight
نگاه کنید به : tare
tare, tare weight
وزن پوشش یا بسته‌بندی بار و در مورد بارگُنج، وزن بارگُنج خالی اختـ . وَف
هدف استانداردی که برای آموزش و تمرین تیراندازی به کار می‌رود
target 2
هرگونه نشانه‌ای که از آن در تمرین و مسابقه در انواع مواد تیراندازی استفاده می‌شود
target acquisition
فرایندی که در آن، هدف، شناسایی و آشکارسازی می‏شود و موقعیت آن برای به‌کارگیری سلاح تعیین می‏شود
target acquisition radar
راداری که مأموریت آن شناسایی و آشکارسازی هدف است و موقعیت هدف را برای به کارگیری نوع جنگ‏افزار تعیین می‏کند
target allocation
فرایند تعیین هدف یا قلمرو هوایی خاص برای موشک رهگیر یا آتشبار زمین‌به‌هوا
ماده‌ای در ورزش کمان‌گیری که در آن کمان‌گیر تیر را از فاصله‌ای معین به هدف پرتاب می‌کند
تشخیص و شناسایی و موقعیت‌یابی هدفِ درحال‌پرواز
target designation
انتخاب هدف در صحنۀ عملیات برای تهاجم
target discrimination
شناسایی و تشخیص اهمیت اهداف با استفاده از برخی سامانه‌های مراقبتی یا هدایتی
target face, face
تکه‌ای پارچه یا کاغذ یا مقوا دربردارندۀ دایره‌های هم‌مرکز امتیاز که آن را بر روی آماجگاه نصب می‌کنند
target identification
فرایندی که در آن نشانه‌های تصویری براساس یک قاعدۀ تصمیم‌گیری مشخص شناسایی می‌شود متـ . بازشناسی نشانه target recognition
target market
بخشی از بازار که شرکت‌ها فعالیت‌های بازاریابی خود را به پاسخ‌گویی و برآوردن نیازها و خواسته‌های آن متمرکز می‌کند
target nomination list
فهرست هدف‌هایی که برای درگیری و انهدام توسط مقام ارشد فرماندهی یا هیئت گزینش هدف انتخاب شده است
target of opportunity
هدفی که در بُرد شناسایی حسگرهای سطحی و هوایی یا دید‌بان‌ها قرار دارد و به‌طور ناگهانی نمایان می‌شود، ولی برای مقابله با آن اقدام پدافندی یا شلیک موشک برنامه‌ریزی یا درخواست نشده باشد
target organ
اندامی که چندة درمانی را در فرایند دارورسانی دریافت می‌کند متـ . بافت هدف target tissue
target population
جامعه‌ای که کسب اطلاع از آن مورد نظر است
target price
مبنایی برای پرداخت در پروژه که عوامل پروژه، که با یکدیگر پیمان چندجانبه‌ بسته‌اند، با تشریک مساعی آن را تعیین می‌کنند تا در ضمن جلوگیری از تحمیل هزینه‌های بیشتر به کارفرما، ارزش حاصله را برای او بیشینه سازند
← شناسایی نشانه