واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 3270
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
tangential acceleration
مؤلفه‌ای از شتاب خطی که مماس بر مسیر حرکت خمیده‌خط ذره است
tangential velocity
سرعت خطیِ لحظه‌ایِ جسمی که در مسیری خمیده حرکت می‌کند
tangential wave
همان موج S است که با توجه به نوع تنش‌های به‌وجودآورندۀ آن به این نام نیز خوانده می‏شود
tangential wave path
مسیر موج رادیوییِ درحال‌انتشاری که موازی سطح زمین است
tangential wind
مؤلفۀ باد در هر نقطه، در جهت عمود بر بُردار شعاع از مرکز یک سامانۀ باد
نوعی دارایی که وجود عینی و مشهود دارد
tank 1
خودرو زنجیردار زرهی مسلح به توپ و مسلسل
tank 2
در صنعت آب و فاضلاب، مکانی سرباز با حجم و شکل هندسی معین که سیال در آن نگهداری می‏شود یا بر روی آن واکنش صورت می‏گیرد
در صنعت آب و فاضلاب، مکانی سربسته با حجم و شکل هندسی معین که سیال در آن نگهداری می‏شود یا بر روی آن واکنش صورت می‏گیرد
نوعی دوبۀ دارای مخزن که از آن برای حمل کالای مایع استفاده می‌کنند
tank car
نگاه کنید به : tank wagon
بارگُنجی ویژۀ حمل مایعات با مخزنی ‌استوانه‌ای‌ که برای سهولت جابه‌جایی و روی‌هم‌چینی قابی مکعب دارد
کوره‌ای دارای محفظۀ ذوب
← مایع‌بَر
tank wagon, tank car
واگنی با محفظۀ فلزی برای حمل مایعات و گازها
نوعی خودروِ باری که بر روی شاسی آن مخزنی فولادی برای حمل مایعات نصب شده باشد
tanker 2, tankship
شناور مخصوص حمل فله‌ای مایعات متـ . شناور مایع‌بَر tank vessel
tanking area
tankship
نگاه کنید به : tanker 2
رویکردی به کامش برگرفته از آیین‌های هندویی و بودایی و تائویی که در آن از کامش طولانی‌مدت و مراقبۀ نظام‌دار درجهت ارتقای معنوی استفاده می‌شود
آوایی که تنها در نتیجۀ یک ‏بار تماس سریع نوک زبان با سقف دهان تولید شود
tap 2
نگاه کنید به : line tap
چگالی ظاهری پودر یا مادۀ گرداله‌ای (granulated material) هنگامی‌که ظرف حاوی مواد در شرایط معیار تحت ارتعاش یا ضربه قرار بگیرد
tap in
نگاه کنید به : tip in
tap pass
نگاه کنید به : tip pass
1. نسوج بافته‌شدۀ باریک با عرض کمتر از بیست سانتی‌متر 2. نواری از یک مادۀ فلزی یا بسپاری که پس از پیچیده شدن به دور بسته با یک بست فلزی محکم می‌شود
افزاره‏ای همچون ضبط صوت که داده‏ها را از روی نوار می‏خواند و بر روی نوار می‏نویسد متـ . نواررانه
tape recorder operator, sound recordist 2
فردی که مسئول دستگاه ضبط صدا در صحنه است متـ . متصدی دستگاه ضبط
قطعه‏ای از راه که برای همساز شدن جهت و سرعت حرکت وسایل نقلیۀ ورودی با جهت و سرعت حرکت وسایل نقلیۀ راه اصلی ساخته شود
tapered aeration process, tapered aeration
یکی از فرایندهای لجن فعال که در آن مقدار هوادهی به‏تدریج در طول حوض هوادهی کاهش می‏یابد