واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 2918
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
نوعی تصویربرداری براساس تضعیف تفریقی عبور اشعۀ ایکس
radiographic inspection
آشکارسازی یا تشخیص ناپیوستگی‌های ماده و هم‌چنین تعیین توزیع یا عمق خوردگی با استفاده از پرتوهای ایکس یا تابش هسته‌ای
شیوۀ بررسی بدن با تاباندن پرتوهای ایکس بر آن و تولید تصویرهایی بر روی کلیشه یا پرده‏های حساس * مصوب فرهنگستان اول
radioimmunoassay, RIA
روشی دقیق برای سنجش کمّی یک پادگن خاص با استفاده از پادتنی که با ایزوتوپ‌های پرتوزا نشان‌دار شده است
radiological anatomy, x-ray anatomy
شاخه‌ای از کالبدشناسی که به بررسی ساختار اعضا و بافت‌ها به‌کمک تصاویر به‌دست‌‌آمده با اشعۀ ایکس می‌پردازد
radiological defense
پدافندی در برابر خطرات مربوط به تابش ناشی از جنگ‌افزارهای هسته‌ای یا پرتوی
radiological environment
فضای موجود در منطقه‌ای که آلوده به تابش پرتوی است
radiological operation
عملیات‍ی که در آن از مواد یا تابش‌های پرتوزا برای آسیب‌رساندن به دشمن یا محدود کردن او در منطقۀ عملیات استفاده می‌شود
radiologist
پزشک متخصص پرتوشناسی * مصوب فرهنگستان اول
شاخه‏ای از پزشکی که با استفاده از پرتوِ ایکس و انواع دیگر پرتوِها به تشخیص و درمان بیماری کمک می‏کند متـ . پرتوپزشکی * مصوب فرهنگستان اول
استفاده از تابش‌های یوننده برای ایجاد واکنش‌های شیمیایی
نوعی روش تاریخ‌گذاری بر مبنای اندازه‌گیری فرایندهای مرتبط با نیم‌عمر ایزوتوپ‌های پرتوزا
روشی برای تعیین سن بر پایۀ واپاشی عناصر پرتوزا
radiometric magnitude
قدری که با پرتوسنج اندازه‌گیری می‌شود
واحدهای اندازه‏گیری مورد استفاده در رادیوسنجی
radiophare
نگاه کنید به : radio beacon
بررسی تصویر پرتوِ ایکس روی پرده یا صفحۀ حساس * مصوب فرهنگستان اول
هر بستۀ ابزار هواشناختی یک‌بارمصرف که اغلب با پرواز آزاد بالون به بالا برده می‌شود تا نیم‌رخ‌های قائم متغیرهای جوّی را از سطح زمین تا پوشن‌سپهر اندازه‌گیری و این داده‌ها را ازطریق رادیو به سامانۀ گیرندۀ زمینی ارسال کند
بالونی برای حمل رادیوگمانه به بالا
ایستگاهی برای ارزیابی داده‌های فشار و دما و رطوبت نسبی دریافتی از رادیوگمانۀ بالون‌بُرد
مجموعۀ ابزارهای زمینی و پروازی همراه با نرم‌افزار رایانه‌ای برای انجام پرواز رادیوگمانه و گردآوری و پردازش داده‌ها و ارسال پیام رادیوگمانۀ جوّ بالا
radiotelephone transmitter
بخش فرستنده در تلفن رادیویی، یعنی تلفنی که ارتباطات آن به جای سیم، ازطریق امواج رادیویی صورت می‏گیرد
درمان بیماری با استفاده از پرتوهای نافذ مانند پرتوهای ایکس و آلفا و بتا و گاما که یا از دستگاه تابیده می‏شوند یا از داروهای حاوی مواد نشان‌دارشده ساطع می‏شوند
radition fog, ground fog
نوع معمول مِه که براثر سرمایش تابشی شبانۀ سطح زمین و کاهش دمای هوا تا نقطۀ شبنم یا پایین‌تر از آن تشکیل می‌شود
جدولی با مشخصات جدول راسته که مطابق با شعاع قوس داخلی یا خارجی مسیر ساخته می‌شود
radius of curvature
شعاع دایرۀ خمیدگی
radius of curve
فاصلۀ مرکز قوس دایره‌ای افقی خط محوری قوس
روکش عایق آنتن برای مصون نگه ‌داشتن آن در برابر عوامل طبیعی
radome 2, nose cone
پوشش مخروطی دماغۀ هواپیما که رادار یا آنتن مخابراتی را محافظت می‌کند
تیمار مواد غذایی با مقادیر کم پرتوهای یوننده، برای افزایش ماندگاری و کاهش میزان فساد ریزاندامگان‌های موجود در آنها