واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1488
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
نمایی که در آن دوربین مستقیماً و از بالای سر موضوع به آن نگاه می‏کند
overhead transparency projector
نگاه کنید به : overhead projector
overhead valve engine
نگاه کنید به : pushrod engine
overhead welding position, overhead position
وضعیتی که در آن جوشکاری در زیر اتصال انجام می‌شود متـ . وضعیت بالاسری
آبیاری بیش از مقدار مورد نیاز گیاه
overjet, overjut, horizontal overbite
وضعیتی که در آن لبۀ برندۀ دندان‌های قدامی فک بالا جلوتر از لبۀ بُرندۀ دندان‌های قدامی فک پایین در حالت بَرهمایی مرکزی است متـ . هم‌پوشانی افقی horizontal overlap
overjut
نگاه کنید به : overjet
مسافرت یا حمل‌ونقل جاده‏ای یا ریلی
انطباق دو یا چند عکس هوایی که با عکس‌های مجاور خود دارای منطقۀ مشترک باشند؛ مقدار منطقۀ مشترک طولی در عکس هوایی معمولاً 60 درصد است متـ . هم‏پوشی
طولی از خط بعد از علامت توقف مسیر که برای ورود قطار دیگر به سیرگاه مربوط باید آزاد باشد و بنابراین قفل می‌شود
← فام‌تَن‌پیمایی
overlapping clones
نگاه کنید به : contigs
overlaps, overlapping clones
← وَربستگان
برهم‌نمایی یک نوشته یا تصویر بر روی تصویر دیگر
overlay 2
نگاه کنید به : overlay track circuit
overlay denture, hybrid prosthesis 2, telescopic denture, bar joint denture
دندانوارۀ کامل یا تکه‌ای که بر روی ریشه‌های عصب‌کشی‌شده سوار می‌شود و هدف اصلی استفاده از آن کاهش تحلیل برآمدگی آرَکی و ایجاد تکیه‌گاه مناسب و پایداری بیشتر و حس عمقی بهتر است متـ . بَرریشه overdenture
overlay track circuit, overlay 2
مدارراهی که در داخل مدارراه دیگر و همراه آن عمل می‌کند
overlaying
نگاه کنید به : surfacing
باری بیش از آنچه تایر برای آن طراحی شده است
بارگذاری تایر بیش از ظرفیت حمل بار نوشته‌شده بر روی دیوارۀ آن
overlying
وضعیت قرار گرفتن بافتی که دقیقاً بالای بافت قدیم‌تر و مماس بر آن است و نشان می‌دهد بافت جدیدتر بلافاصله پس از بافت قدیم‌تر شکل گرفته است
overlying matrix
نگاه کنید به : overburden
← پوشش دگرسو
overmature tree
درختی در اواخر عمر طبیعی خود که شادابی و سلامت آن رو به زوال است
نوعی سوءِتغذیه ناشی از دریافت بیش‌ازحد مواد مغذی
overnutrition 2
دریافت بیش‌ازحد مواد مغذی و انرژی در یک دورۀ زمانی
overpass
راهی که از بالای راه دیگر عبور می‏کند
overpotential
نگاه کنید به : overvoltage
overpressure
فشاری اضافه بر فشار جوّ که ناشی از انفجار است
overprint
نگاه کنید به : offprint