واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1488
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
سامانه‌ای شبیه به سامانة مدیریت پایگاه‌دادة رابطه‌ای، با این تفاوت که این سامانه دارای یک پایگاه‌دادة شیءگرا است و از شی‌ءها و کلا‌س‌ها (classes) و ارث‌بری (inheritance) در طرح‌واره‌های پایگاه‌داده و زبان پرس‌و‌جو پشتیبانی می‌کند
objective 1, object glass
عدسی یا سامانۀ اپتیکی در ابزارهای نوری که نخستین پرتوهای نور را از شی‏ء دریافت و تصویر اولیه را ایجاد می‏کند
objective 2
دستاوردهای ملموس و قابل سنجش که برای دست یافتن به آنها فعالیت‌های مشخصی صورت می‌گیرد
objective construal
نوعی تعبیرسازی که صریحاً بر بافت موجود و عناصر آن، نظیر گوینده و شنونده و زبان گفت‌وگو، تأکید دارد و ساخت دستوری جمله به آن اشاره دارد
objective forecast
نوعی پیش‌بینی که تجربه و تفسیر و پیش‌داوری پیش‌بین در آن دخالت ندارد
objective tinnitus
شکل نادری از وزوز که برای خود فرد و اطرافیانش قابل شنیدن است
oblanceolate, inversely lanceolate
ویژگی بخش یا اندامی به شکل سرنیزۀ وارونه در گیاهان که نوک آن در نزدیکی پایۀ برگ باریک ‌شود
oblate ellipsoid
نگاه کنید به : flattened ellipsoid
ریزاندامگانی که فقط در مجاورت با اکسیژن محلول میتواند زنده بماند
ریزاندامگانی که تنها در نبود اکسیژن میتواند زندگی کند
obligate mutualism, obligatory mutualism
نوعی هم‌یاری که در آن گونه‌های درگیر به‌ اندازه‌ای به هم وابسته‌اند که بدون یکدیگر نمی‌توانند زندگی کنند
obligate parasite
← تام‌انگل‌
نوعی میان‏آسایی که رخداد آن برای بقا الزامی است
obligatory thermogenesis
بخشی از اثر گرمایی غذا که صرف تأمین انرژی لازم برای گوارش و جذب و سوخت‌وساز مواد غذایی می‌شود
obligatory trip
سفرهایی که شخص برای انجام مسئولیت‌های سازمانی و اجتماعی خود ترتیب می‌دهد
oblique arch
نگاه کنید به : skew arch
oblique arch
نگاه کنید به : skew arch
کارکرد مقدماتی یک تحول که حاکی از تحول این کارکرد در آینده است
oblique fracture
نوعی شکستگی که در آن خط شکستگی نسبت به محور طولی استخوان بیش از 30 درجه باشد
برخوردی که در آن سرعت دو جسم در لحظة برخورد در یک راستا نیست
oblique joint
← درزۀ قطری
oblique lamination
نگاه کنید به : cross lamination
وضعیتی که در آن محور طولی بدن جنین محور طولی بدن مادر را با زاویۀ 45 درجه قطع می‌کند
oblique motion
حرکت یک بخش (part) از دو بخش درحالی‏که بخش دیگر ثابت بماند یا تکرار شود
oblique photograph
عکسی که در هنگام تهیۀ آن، محور دوربین بیش از 5 درجه از امتداد قائم انحراف داشته باشد
oblique shock
← موج ضربه‌ای مایل
نوعی موج ضربه‌ای در میان شارش اَبَرصوتی که بین جهت انتشار موج و جهت شارش، زاویه به وجود می‌آورد متـ . شوک مایل oblique shock
oblique-slip fault, diagonal-slip fault
گسلی که در آن لغزش هم در جهت امتداد و هم در جهت شیب رخ داده باشد
نوعی امضای رقمی که در آن صاحب امضا بنا به درخواست یک متقاضی اقدام به امضای یک پیام از یک مجموعه پیام می‌کند، بدون آنکه قادر به تشخیص پیام مزبور از بین مجموعه پیام‌ها باشد یا یک پیام را با استفاده از یکی از کلیدهای خصوصی خود، بدون تشخیص کلید مربوط امضا می‌کند