واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 5385
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
autorotation
شرایطی که در آن ملخ‌های بالگَرد بدون استفاده از قدرت موتور و براساس نیروهای آئرودینامیکی به گردش خود ادامه دهند
autosegmental phonology
مطالعۀ مشخصه‏هایی مانند تکیه و آهنگ و نواخت که بر زنجیرۀ گفتار تأثیر می‏گذارد متـ . واج‏شناسی جزءمستقل
مربوط به جورفام‌تن
فام‌تن‏های غیرجنسی هر یاخته
autothermic combustion
نگاه کنید به : autogenous combustion
پیستونی آلومینیمی که برای کاهش انبساط حرارتی بدنۀ آن، بخش داخلی آن از فولاد ساخته می‌شود
autotopagnosia/ autopagnosia
ناتوانی در تشخیص بخش خاصی از بدن
اندامگانی که برای تأمین انرژی و رفع نیازهای غذایی خود با استفاده از مواد سادۀ معدنی، مواد آلی پیچیده می‏سازد
ویژگی اندامگانی که برای تأمین انرژی و رفع نیازهای غذایی خود با استفاده از مواد سادۀ معدنی، مواد آلی پیچیده می‏سازد
فرایندی که در آن، اندامگان برای تأمین انرژی و رفع نیازهای غذایی خود با استفاده از مواد سادۀ معدنی، مواد آلی پیچیده می‏سازد
واکنشی اُکسایشی که خودکاتالیز و خودبه‏خودی باشد
autozygote
موجودی جورزاگ دارای دِگره‌هایی با نیای مشترک، در یک جایگاه ژنی خاص
← پسین‌چوب
ویژگی آن دسته از پدیده‏های مربوط به نمو که در فصل پاییز اتفاق می‏افتد
1. یکی از دو نقطۀ تلاقی استوای آسمان با دایره‏البروج که وقتی خورشید در مسیر ظاهری سالانه‏اش به آن می‏رسد، آغاز پاییز نیمکرۀ شمالی زمین است 2. زمانی که خورشید به این نقطه در آسمان برسد متـ . اعتدال خریفی
aux bons soins de... (fr.)
نگاه کنید به : care of ...
aux bons soins de... (fr.)
نگاه کنید به : care of ...
auxiliary agency
بخشی از دستگاه دولت که به دیگر بخش‌های آن خدمات ارائه می‌دهد متـ . کاریاری
auxiliary air reservoir
مخزن هوایی که در هنگام ترمزگیری با آزاد شدن مستقیم سوپاپ‌های توزیع، سیلندر ترمز را از هوا پر می‌کند
auxiliary anode
نوعی آند مکمل که از آن در فرایند آبکاری برای افزایش چگالی جریان در یک منطقۀ خاص از کاتد و دستیابی به آبکاری با‌کیفیت‌تر استفاده می‌شود
auxiliary beam
تیری که بار کف را به تیرهای اصلی منتقل کند
auxiliary brake light
چراغ ترمز اضافی که برای افزایش توجه رانندگان عقب، هم‌سطح چشمان آنها در پشت شیشۀ عقب یا گِلگیر عقب نصب می‌شود
auxiliary electrode, counter electrode, secondary electrode
نوعی الکترود در پیل‌های برق شیمیایی/ الکتروشیمیایی که گیرنده یا دهندۀ جریان به الکترود آزمون است
auxiliary equation
برای معادلۀ دیفرانسیل خطی با ضرایب ثابت، معادله‌ای چندجمله‌ای که با استفاده از جواب‌های آن می‌توان جواب‌های مستقل معادلۀ دیفرانسیل همگن متناظر را به دست آورد
auxiliary fault plane
نگاه کنید به : auxiliary plane
auxiliary fin
بالة ثابت اضافی کوچک در بیرون دُم افقی که در تقویت پایداری سمتی نقش چندانی ندارد
auxiliary lane
خط عبور جانبی که ورودی‌ها و خروجی‌های بزرگراه را از جادۀ اصلی جدا می‏کند
auxiliary language
زبانی مصنوعی که برای برقراری ارتباطات در سطح بین‏المللی ساخته می‌شود
auxiliary plane, auxiliary fault plane
صفحه‏ای مجازی عمود بر صفحۀ گسل در حل سازوکار کانونی
auxiliary power unit, APU
موتور توربینی یا پیستونی کوچک که برای تولید نیروی برق هواگَرد و هوای فشرده یا فشار هیدرولیکی (hydraulic) بر روی زمین یا در هوا به کار می‌رود