واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1450
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
باور به آنکه پدیده‌های طبیعی مانند جنگل و رودخانه و ابرها دارای روح یا جان هستند
مشخصه‌ای معنایی که دلالت بر جاندار بودن دارد
ویژگی فردی که توانایی مقاومت در برابر تغییرات غیرمنتظرۀ زندگی را دارد
توانایی شخص در سازگاری با تغییرات غیرمنتظره در زندگی روزمره و مهار آنها
back-substitution, inverse calculation
روشی برای حل دستگاهی از معادلات خطی که دارای صورت پلکانی است؛ به‌ این‌صورت که ابتدا اولین مجهول ظاهرشده در آخرین معادله را برحسب سایر مجهولات آن معادله به‌عنوان پارامترهایی دلخواه حساب می‌کنند و مقدار آن را در معادلۀ ماقبل آخر قرار می‌دهند، و همین ترتیب ادامه می‌یابد
declared alternate
فرودگاه جانشینی که در طرح پرواز تعیین شده است
takeoff alternate/ take-off alternate
فرودگاه جانشینی که هواپیما اندکی پس از برخاست بنا به ضرورت در صورت عدم امکان بازگشت به فرودگاه خروجی در آن فرود می‌آید
cheese substitute
فراورده‌ای شبیه به پنیر که با جانشین کردن چربی کره با نوعی مادۀ پروتئینی و افزودن نمک‌های نامیزه‌ساز تهیه می‌شود
ترکیبی که برای کاهش میزان کالری و ایجاد خواص حسی چربی‌مانند می‌تواند تا صددرصد جانشین چربی فراوردۀ غذایی شود
en route alternate
فرودگاهی در طول مسیر که هواپیما در صورت بروز شرایط غیرعادی یا اضطراری می‌تواند در آن فرود آید
milk substitute
فراورده‌ای برای تغذیۀ شیرخواران یا افرادی که نابردباری لاکتوزی دارند
human milk substitute
← شیر فرمولی نوزاد
مصرف غذای جانشین
butter substitute
فراورده‌ای که ظاهر و ویژگی مشابه با کره دارد، ولی ترکیبات سازندۀ آن متفاوت است
cocoa butter substitute, CBS 1
چرب‍ی گیاهی حاوی لوریک‌اسید با ترکیب شیمیایی کاملاً متفاوت با کرۀ کاکائو که برخی از خواص فیزیکی آن را داراست و می‌توان آن را تا صددرصد جانشین کرۀ کاکائو کرد
meat substitute, meat alternative
غذایی شبیه‌سازیشده که از آن به جای گوشت در فراورده‌های گوشتی یا رژیم‌های افراد گیاه‌خوار استفاده میشود
departure alternate
فرودگاه جانشین برخاستی که در طرح پرواز تعیین شده است
destination alternate
فرودگاه جانشین نشست در طرح پرواز که قبل از برخاستن هواپیما مشخص می‌شود
سازوکاری دفاعی که ازطریق آن فرد به جای اعمال و احساس‌های ممنوع یا دست‌نیافتنی به اعمال یا احساس‌های موجه یا دست‌یافتنی متوسل میشود
روشی برای داده‌پوشی که در آن بخش‌هایی از داده‌ها را جانشین داده‌های دیگر می‌کنند
paradigmatic
← رابطۀ جانشینی
vicariance
جدایی یا تقسیم گروهی از موجودات زنده به‌واسطة وجود مانع جغرافیایی نظیر کوه یا پیکرة آب که بر اثر آن رقم‌ها یا گونه‌های جدید جانشین گروه اصلی می‌شوند
base-pairing substitution
جانشینی بازها با یکدیگر که به جهش در دِنا منجر می‌شود
metathesis 1, double displacement, double decomposition
واکنشی که در آن دو عنصر یا گروه‌هایی از عناصر مربوط به دو مولکول جابه‌جا می‌شوند
نقشه‌ای که محل استقرار بارگُنج‌ها را با استفاده از سه مؤلفۀ بند و ردیف و طبقه نشان می‌دهد
تعیین جایگاه کلید حروف و نشانه‏ها روی صفحه‏کلید
نصب علامت به‌نحوی‌که راننده دید بهینه داشته باشد
imputation, sharing
فرایند جای‌گذاری داده‌های گم‌شده براساس داده‌های موجود
domestic animal
1. جانوری مانند سگ یا گربه که با انسان، به‌عنوان حیـوان خانگی، زندگی می‌کند 2.‌ جانوری مانند بز و خوک که انسان از آن برای تغذیه یا مصارف دیگر نگهداری می‌کند
political animal
کسی که سیاست در خون اوست