واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1450
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
← چربی‌گیر
isolation 2
در نظریۀ روان‌کاوی، سازوکاری دفاعی که ازطریق آن ارتباط میان اندیشه‌ها و احساس‌های ناخوشایند با اندیشه‌ها و احساس‌های دیگر مرتبط با آنها قطع میشود
← جداسازی کالاها
separation 1
جدا کردن اجزای جامد و مایع و گاز سازندۀ مخلوط به‌کمک روش‌های مختلف، نظیر تقطیر و استخراج و جذب
فرایندی که در آن ایزوتوپ‌های متفاوت یک عنصر معین را از یکدیگر جدا می‌کنند
در نمونه‌برداری هوا، فرایند جمع‌آوری گازها و ذرات معلق و هواویزها ازطریق قرار دادن جریان گازِ مورد نمونه‌برداری در معرض برخورد شدید با یک سطح
جدا کردن دو جنس براساس ویزگی‌های زیستی آنها و در نتیجه ایجاد تمایز جنسی در تقسیم کار در نهادهای اجتماعی مانند خانواده و محل کار
horizontal sex segregation
نوعی جداسازی جنسی که براساس آن درصد بالایی از افراد یک جنس در یک شغل به کار گماشته می‌شوند و درنتیجه، نقش جنسی نقش کاری را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد
vertical sex segregation
نوعی جداسازی جنسی که در آن مردان شاغل در یک سازمان مشاغل سطح بالا را در اختیار دارند و زنان در سطوح پایین‌تر کار می‌کنند
جدا کردن افراد در گروه‌های مؤنث و مذکر در تعاملات اجتماعی
تفکیک خدمات با اعلام تعرفۀ جداگانه برای هریک از آنها
binaural separation
توانایی شنونده در جداسازی پیام‌هایی که به‌طور هم‌زمان به دو گوش می‌رسد
isolation of affect
سازوکار دفاعی ناخودآگاهانه‌ای که ازطریق آن فراخوان ذهنی تصاویر یک حادثۀ ناخوشایند بدون یادآوری هیجان‌ها و احساس‌های دردناک مرتبط با آن صورت می‌گیرد
segregation of goods
جدا کردن کالاهای مختلفی که به هر دلیل نباید در کنار یکدیگر باشند متـ . جداسازی 2 segregation
فرایندی که در آن با استفاده از نیروی مرکزگریز دو مایع را از یکدیگر یا ذره‌های جامد را از مایع یا گاز را از مایع جدا می‌کنند
flank protection, route isolation
جدا کردن مسیر برای جلوگیری از ورود احتمالی قطارهایی که در خطوط جانبی حرکت می‌کنند
isolation 3
وضعیت داده‌ای که در هنگام پردازش آن در یک تراکنش، سامانه اجازه ندهد دیگر تراکنش‌ها از آن بهره‌برداری کنند
aposepalous, polysepalous
ویژگی گل‌پوشی با کاسبرگ‌های جدا از هم
جداکننده‌ای فیزیکی بین خطوط حرکتی هم‌جهت برای جلوگیری از تغییر خط خودروها
apopetalous, polypetalous
ویژگی گل‌پوشی با گلبرگ‌های جدا از هم
apotepalous
ویژگی گل‌پوشی با گلپارهای جدا از هم
سیاست تفکیک رسمی نژادها و امکانات آنها و برتری دادن سفیدپوستان بر غیرسفیدپوستان در افریقای جنوبی
segregation 1
جدا شدن بعضی عناصر از آلیاژ و تجمع آنها در نواحی خاصی از فلز
freeze separation
نمکزدایی آب دریا با استفاده از فرایندهای متوالی انجماد و شویش و ذوب یخ
thunderstorm charge separation
فرایندی که با آن میدان‌های بزرگ الکتریکی درون اَبرهای تندری تولید می‌شوند
هریک از روش‌های پردازش برای جداسازی اثرهای گرانی یا مغناطیسی چشمه‌های ژرف از چشمه‌های کم‌عمق
lateral separation
تمایز بی‌هنجاری‌های میدان پتانسیل ناشی از چشمه‌های هم‌جوار
radar separation
یکی از انواع خدمات راداری که در آن هواگردهای درحالِ‌پرواز را براساس حداقل فاصلۀ مقررشده فاصله‌بندی می‌کنند
geoidal separation/ geoid separation
فاصلۀ بیضوی مرجع و زمینوار
flow separation
پدیدة صفر شدن سرعت شاره در لایة مرزی در نقطه‌ای غیر از نقطة سکون که، به‌واسطة افزایش فشار در مسیر جریان، سبب جدا شدن شاره از جسم جامد می‌شود متـ . جدایش لایه‌مرزی boundary layer separation