واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1232
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
نوعی واپایش خودکار که در هنگام خرابیِ سامانۀ افزارۀ واپاییده آن را حفظ می‌کند
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] فرایندی امنیتی که در آن از منابع مشترک در برابر دسترسی غیرمجاز محافظت می‌شود [مهندسی مخابرات] نظارت خودکار یا دستی بر دسترسی به خدمات خاص یا بخش معینی از شبکه
واپایش دسترسی‌ای که در آن مدیر شبکه براساس مجموعه‌ای از قوانین و مقررات، دسترسی به منابع را واپایش می‌کند
discretionary access conrtol
واپایش دسترسی‌ای که در آن کاربر براساس صلاحدید خود افراد مجاز به دسترسی به منابع مربوط به خود و سطح آن را تعیین می‌کند
medium access control, media access control
فرایندی برای واپایش دسترسی به بخش‌های یک سامانۀ ارتباطی اختـ . واد MAC
واپایش دسترسی‌ای که براساس شناسۀ کاربر انجام می‌شود
واپایش دسترسی‌ای که براساس ویژگی‌های کاربر انجام می‌شود
واپایش هواپیما یا موشک هدایت‌شونده یا آتشبار توپ و مانند آنها با استفاده از رادار
فرایندی که در آن حرکت قطار در یک سیرگاه پایش می‌شود
واپایش هواپیمای خودی توسط افسر واپایش شکاری با استفاده از رادار و دستگاه ارتباط رادیویی در وضعیت راهکنشی هوایی
واپایش حرکت گردشی با استفاده از فانوس‌های سه‌خانۀ پیکان‌دار در یک چراغ شش‌خانه‌ای
فرایندی که نوفه را در محل تولید یا دریافت آن به سطح قابل‌قبول می‌رسانَد
concurrency control
عمل هماهنگی تراکنش‌هایی که برای دستیابی به داده‌های یکسان به‌طور موازی انجام می‌شوند
نظارت بر ورود افراد به شناور و خروج آنها از آن
weight control
دست ‌یافتن به وزن ایده‌آل و حفظ آن با خوردن غذاهای مقوی و انجام فعالیت‌های بدنی مناسب
ویژگی آنچه می‌توان بر آن نظارت داشت یا آن را مهار یا محدود ساخت
قابلیت آنچه بتوان بر آن نظارت داشت یا آن را مهار و محدود کرد
controller 2
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] افزاره‌ای که عملیات تجهیزات دیگر را واپایش می‌کند [عمومی] کسی‌ که بر چیزی نظارت می‌کند یا آن را مهار و محدود می‌سازد
نقطه‌ای برای ورود کاربران و مدیران به اَبر که در آنجا از مدیران دربارۀ منابع پرس‌وجو می‌شود و تصمیماتی ترازبالا با زمان‌بندی‌های مشخص گرفته می‌شود و به اجرا درمی‌آید
electronic stability control, electronic stability program, ESP, dynamic stability control, DSC, vehicle stability assist, VSA, vehicle stability control, VSC, vehicle dynamic control, VDC
سامانه‌ای الکترونیکی که با ترمزگیری نامتقارن مانع از لغزش و ناپایداری خودرو می‌شود اختـ . واپ ESC
وسیله‌ای برای تنظیم مقدار توان الکتریکی ورودی به دستگاه برقی
body control module, BCM
پردازشگری مرکزی که عملکردش پایش و واپایش و فعال‌سازی تجهیزات الکترونیکی بدنة خودرو و قفل مرکزی است متـ . رایانة بدنه body computer
سامانه‌ای الکترونیکی که در هنگام حرکت در پیچ جاده با اعمال نیروی ترمز به‌طور نامتقارن بر چرخ‌های چپ‌ و راست باعث بهبود ترمزگیری و افزایش پایداری خودرو می‌شود اختـ . وات CBC
transmission control unit, transmission control system
وسیله‌ای الکترونیکی که براساس تغییرات دور و گشتاور و بار وارد بر موتور و سرعت خودرو و نیز فرمان‌های دریافتی از راننده وضعیت جعبه‌دنده را مشخص می‌کند
cell-site controller
واحدی رادیویی در شبکۀ ارتباطات سیار که مدیریت مسیرهای رادیویی موجود در هر خانک را بر عهده دارد
full-authority digital electronic control, full-authority digital engine control
دستگاه تنظیم الکترونیکی سوخت در موتورهای توربین گازی که سوخت ورودی به موتور را در کل سامانۀ عملکرد موتور تنظیم می‌کند و سلامت موتور و مؤلفه‌های عملیاتی حیاتی آن را نیز پایش می‌کند اختـ . فاتا 1 FADEC
سامانة عاملی برای سرتاسر شبکه که کارهایی مانند کشف هم‌بندی و مسیردهی و مهندسی گذرکرد (traffic engineering) و بازیابی را انجام می‌دهد اختـ . واشبنا SDN controller
cabin pressure controller, CPC
دستگاهی الکترونیکی در هواگردهای تحتِ‌فشار که علائم لازم برای باز و بسته شدن شیر‌های خروجی هوا از اتاقک هواگرد را ارسال می‌کند و فشار اتاقک را در محدودة مجاز نگه می‌دارد متـ . تنظیم‌گر فشار اتاقک cabin pressure regulator