واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1778
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
fundamental mode, fundamental mode of vibration
گرایۀ نوسان در سامانه‌ای که با کمترین بسامد ممکن در نوسان است متـ . مُد اصلی
propagation mode
نوعی انتشار امواج الکترومغناطیسی در یک موج‌بر دوره‌ای که در آن توزیع میدان نسبت به جهت انتشار در مقاطعی که به فاصله یک دوره از هم قرار داشته باشند، یکسان است متـ . مُد انتشار
ارتعاش سامانۀ جفتیده‌ای که اجزای آن با بسامدهای یکسان در ارتعاش‌اند متـ . مُد بهنجار ارتعاش
موج اسپینی تولیدشده در مادۀ مغناطیسی در حالتی که طولِ‌موج آن بزرگ‌تر از یک‌دهم اندازۀ نمونه است متـ . مُد مغناایستایی
mode of oscillation
← گرایۀ ارتعاش
یکی از چند شیوۀ ممکن واپاشی هسته یا ذرۀ ناپایدار متـ . مُد واپاشی
تیره‌ای از راستۀ گوشت‌خوارسانان با بدن لاغر و نرم و صورت کوچک و چنگال‌های بزرگ و قوی و دم بلند که بسیار چابک هستند
catwalk, walkway, passageway, monkey bridge, connecting bridge, flying bridge, fore-and-aft bridge
گذرگاه ایمن برای رفت و آمد خدمه یا مسافر در آزادعرشه
یکی از بزرگ‌ترین گونه‏های اسبله‏ایان و راستۀ گربه‏ماهی‏سانان با سبیل‌های قطور و طویل که رنگ آنها سبز مایل به خاکستری است
آبزیانی با بدن بدون فلس که در جلوی بالۀ پشتی و سینه‏ای غضروف یا استخوان‌های شعاع‌مانند دارند
ذرات جامد خشک و کوچک، به اندازۀ یک تا صد میکرومتر، که براثر نیروهای طبیعی مثل باد ‌یا فرایندهای مکانیکی مانند آسیا کردن، ‌در هوا معلق و معمولاً براثر نیروی گرانش ته‌نشین می‌شود
dusting agent
1. پودری که بر سطح مادۀ چسبناک می‌زنند تا چسبندگی آن را از بین ببرند 2. ماده‌ای که از چسبناکی سطحی لاستیک پخت‌نشده می‌کاهد
سم یا کودی گَردمانند که با آب مخلوط می‌شود و می‌توان آن را بر روی گیاهان افشاند
whey powder, dried whey
پودری با کمتر از 15 درصد پروتئین که از تغلیظ و خشک کردن آب‏پنیر به روش افشانه‏ای تولید می‏شود
فلز روی ریزشده که در پوش‌رنگ‌های محافظ آهن و فولاد به کار می‌رود و نقش رنگ‌دانه را دارد
pulverulent, pulveraceous
ویژگی بخشی در گیاهان که با ذراتی شبیه به گرد پوشیده شده باشد
گردآورد هم‌میان‌نقطه‌ای که روی آن کوچ عمقی انجام شده است
مجموعة ردلرزه‌ها با دوراُفت‌ها یا زاویه‌های مختلف که اختلاف زمان سیر آنها با توجه ‌به دوراُفتِ صفر تعدیل شده است
نمایش ردهای لرزه‏ای که چشمۀ آنها یکسان باشد
common-offset gather, common-range gather
مجموعه‏ای از ردهای لرزه که در فاصلۀ یکسانی از چشمه ثبت شده‏اند
common-imaging-point gather, CIP gather
مجموعه‌ای از داده‌ها که پس از کوچ پیش‌برانباشت از یک نقطه بازتاب می‌شود
شخصی که آثار نوشتاری مختلف چاپی یا دستنویس را برای چاپ در مجموعه‌ای منظم گرد بیاورد
compilation 2
گردآوردن نوشته‌های دیگران در یک اثر
information gathering
عمل جمع‌آوری اطلاعات
فرایند جمع کردن داده‏های مختلف از منابع متفاوت و پراکنده
data gathering, data collection
مرحله‌ای در پژوهش‌های باستان‌شناختی که در آن جمع‌آوری داده‌ها از طریق بررسی سطحی و کاوش انجام می‌شود
surface collection
گردآوری روشمند دست‏ساخته‏ها یا بوم‏ساخته‏های نمایان در سطح یک محوطۀ باستان‏شناختی
requirements acquisition
مرحلۀ قبل از طراحی نرم‏افزار که در آن همۀ نیازهای سامانۀ نرم‏افزاری جمع‏آوری می‌شود
stone circle
حلقه‌ای از افراشته‌سنگ‌ها که ممکن است بخشی از یک گردمان باشد
battalion
یگانی راهکنشی که از یک ستاد فرماندهی و دو یا چند گروهان یا گروهان آتشبار و واحدهای کوچک‌تر تشکیل می‌شود