واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 465
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
کیفیت صوتی یک فضا
sound mixer 2, mixer 1
فردی که کار صداآمیزی را انجام می‏دهد
automatic dialogue replacement mixer
فردی که کار صداآمیزی را در هنگام جایگزینی گفتار انجام می‌دهد
microphone (fr.)
وسیله‏ای که امواج صوتی را به جریان‌های الکتریکی تبدیل کند و برای انتقال یا تقویت صدا به کار رود
sound mixer 3, sound recordist 1, sound engineer
مسئول ضبط صدای فیلم در هنگام فیلم‌برداری، که در تلویزیون هم‏زمان کار صداآمیزی را هم انجام می‏دهد
← صدابردار استودیوی فیلم
در سینما، مسئول ضبط صداهای فیلم، در هنگام فیلم‌برداری در استودیو متـ . صدابردار استودیو
صدابرداری که صداسازی‏ها را ضبط می‏کند
location sound mixer, location mixer
مسئول ضبط صدا و صداآمیزی صداهای ضبط‏شده، در مکان فیلم‌برداری
← صدابردار موسیقی فیلم
صدابردار متخصص در ضبط دقیق موسیقی فیلم که با ویژگی سازها و ترکیب‌های سازگانی/ ارکستری آشنایی دارد متـ . صدابردار موسیقی
ضبط صدای فیلم در هنگام فیلم‌برداری
sonority 2
1. کیفیتی صوتی که هر نوازنده با ساز خود ایجاد می‌کند 2. رنگ صدایی که براثر آمیزش چند ساز یا منطقة صوتی حاصل می‌شود
sound bore, earmold bore
بخشی از قالب که صدای تقویت‌شده ازطریق آن به مجرای شنوایی بیرونی هدایت می‌شود
foley artist, foley operator
کسی که کار صداسازی فیلم را انجام می‏دهد
هنر بازآفرینی برخی از جلوه‏های صوتی، مثل صدای قدم زدن و دویدن و شکستن و هماهنگ کردن آنها با تصاویر فیلم
dubbing mixer, re-recording mixer
مسئول صداآمیزی باندهای صدای فیلم شامل گفت‏وگو و موسیقی و جلوه‏های صوتی و صداسازی‏ها، و ساخت خروجی صوتی نهایی
ساخت صداهای مختلف و انطباق آنها با یک صحنه از فیلم ازطریق منابع صوتی گوناگون
stop 4, register, draw stop/ draw-stop, stop lever
1. مجموعه‌ای از لوله‌های اُرگ که هرکدام به یکی از شستی‌های ساز متصل است و با کشیدن کشو یا زدن دکمۀ مخصوص آنها ساز به صدا درمی‌آید 2. هریک از کشوها یا دکمه‌های مخصوص به صدا در آوردن اُرگ 3. در هارپسیکورد (harpsichord) مجموعه‌ای از جک‌ها که نوازنده می‌تواند از آنها برای صدادهی دسته‌ای خاص از سیم‌ها استفاده کند
registration 2
گزینش و ترکیب صداگردان‌ها برای اجرای یک قطعۀ موسیقی در اُرگ و هارپسیکورد (harpsichord)
نوعی پوشش سبک دوربین، از جنس فیبر یا آلیاژ آلومینیم، برای جلوگیری از ضبط صدای موتور دوربین
مجموعه‏ای شامل جداره‏های صداگیر که در مجراهای ورودی و خروجی موتورهای توربین‏ جت یا توربین پروانه‏ای نصب می‌شود
وسیله‏ای برای کاهش حجم یا تغییر رنگ صدا که در بعضی از سازها به کار می‌رود
silence cloth
مشمع یا هر پارچۀ لایه‌داری که آن را برای گرفتن صدای ظروف زیر رومیزی قرار می‌دهند
string silencer
← لرزه‌گیر زه
مرحله‏ای در پس‏تولید که در آن صداهای مختلف فیلم با ترازهای گوناگون در هم آمیخته و در یک باند ضبط شود * این معادل صورت ادغام‏شده "صداآمیزی" است.
closed caption/ closed-captioned
سامانه‌ای که ازطریق آن همۀ گفتارها معمولاً در پایین تصویر حک می‌شود و آواهای غیرگفتاری، مانند صدای شلیک تفنگ، صدای باد، خش‌خش برگ‌ها، صدای سرفه و موسیقی، نیز به همین ترتیب و معمولاً با رنگی متفاوت با رنگ زمینه به اطلاع بیننده می‌رسد
صدایی که از انتهای لولۀ اگزوز خارج می‌شود
صدایی ناخوشایند در بدنه ناشی از لرزش قطعات شُل یا قطعاتی که به‌درستی هم‌گذاری نشده‌اند
voice over/ voice-over, VO
گفتار یا گفت‌وگویی که شنیده می‌شود، ولی منبع صدا در تصویر دیده نمی‌شود