واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 1749
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
happy
ویژگی فردی که احساس شادی یا شادمانی می‌کند متـ . شادمان
احساس هیجان و شادی و رضایت و آسایش
احساس خوشحالی و شعف و وجد بسیار ناشی از رضایت یا آسایش
تعداد ذرات یا مقدار شاره‏ای که در واحد زمان به واحد سطح برسد
تعداد خطوط میدان الکتریکی گذرنده از یک سطح
countergradient flux
شاری از یک متغیر در سوی مخالف شیو میانگین آن
انتقال یک خاصیت جوّی توسط باد زمین‌گَرد
chemical flux, chemiflux
مقدار تبدیل ماده‏ای معین در واحد حجم و در واحد زمان در یک واکنش شیمیایی
گرمای گذرنده از سطح واحد در واحد زمان
leakage flux
تعداد نوترون‌هایی که در واحد زمان از واحد سطح واکنشگاه/ رآکتور هسته‌ای به بیرون می‌گریزند
تابش یا جریان ذراتی که شدت آن در همۀ جهت‌ها یکسان باشد
cascade shower 2
← بهمن هوایی
← ‌سیال کان‌سنگ‌ساز
flow 2
حرکت پیوستۀ شاره یا حرکت شاره‏گونۀ ماده یا بارهای الکتریکی
شارشی که در آن مسافت آزاد میانگین مولکولی بزرگ‌تر از طول مشخصة (characteristic length) شارش است
← شارش اَبَرصوتی
نوعی شارش مجراروباز که عدد فرود آن بیش از یک است
شارشی که سرعت ذرات شاره در آن بیشتر از سرعت صوت در همان شاره است متـ . شارش اَبَربحرانیsupercritical flow
شارشی که در آن بخش قابل‌توجهی از انرژی شاره، به‌دلیل وجود اصطکاک، به‌صورت گرما تلف می‌شود
بیشینة لحظه‌ای جریان آب یا فاضلاب
شارش بادی که کوهستان آن را ایجاد می‌کند یا بر آن تأثیر می‌گذارد
recirculating flow
شارشی که در آن ذرات شاره در مسیر بسته می‌چرخند
جریانی که از پایین به واحد تصفیه وارد و از بالا خارج می‌شود
شارشی که سرعت حرکت آن با سرعت صوت در همان محیط برابر است
نوعی شارش مجراروباز که عدد فرود آن یک است
نوعی شارش برشی که در آن شاره مستقیماً با مرز جامد در تماس نیست
shear flow, shear layer
1. در مکانیک سیالات، شارشی که در آن تنش برشی وجود دارد 2. در مکانیک جامدات، حاصل‌ضرب تنش برشی در کوچک‌ترین بعد سطح‌مقطع یک عضو جدارنازک
شارشی با سرعت بیشتر از پنج ماخ در محیط شاره
شارش شاره بر سطح بیرونی جسم