واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 2565
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
starboard side, starboard 2
طرف راست شناور هنگامی که رو به سینة شناور ایستاده‌ایم
stage right, house left, opposite prompt side, OP 2
قسمتی از صحنه که در طرف راست بازیگر قرار دارد و از دید تماشاگر طرف چپ صحنه محسوب می‏شود
← به‌راست!
characteristic directions
دو راستای مزدوج در نقطه‏ای از یک رویه که نسبت به راستای خط‌های ‌خمیدگی رویه که از آن نقطه می‌گذرند متقارن باشند
directivity
خاصیتی که به‌موجب آن انرژی گسیلی یا دریافتی امواج الکترومغناطیسی برخی از آنتن‌ها در یک جهت بیشتر از جهت‌های دیگر است
body orientation
← راستای تدفین
flight direction
← جهت سمتی
burial orientation, skeletal orientation
راستای قرار گرفتن جسد در هنگام تدفین متـ . راستای بدن body orientation
grave orientation
وضعیت چالۀ گور نسبت به چهار جهت اصلی
container orientation
وضعیت تابوت یا خمره یا هرآنچه حاوی بقایای جسد باشد نسبت به چهار جهت اصلی
بخشی از دوربین نقشه‌برداری که شامل افزارۀ نشانه‌روی و ضمایم مربوط به قرائت و ثبت داده‌هاست
straight baton, nightstick, billyclub
← باتوم
← کلید راست‏بَر
regular footer, regular 1
تخته‌برف‌سُری که پای چپ خود را در جلو و پای راست را در عقب تخته‌برف قرار می‌دهد
وضعیتی که در آن دو تایر نصب‌شده بر یک محور کاملاً با یکدیگر موازی هستند
orthotonos, orthotonus
ثابت ماندن و سخت شدن سر و بدن و اندام‌ها در خط راست
خیابانی که درآن انواع غذاهای خیابانی در آشپزخانه‌های سیار و غرفه‌ها به‌فروش می‌رسد
right-aligned
متنی که از سمت راست تراز شده باشد
تصویری که از یک تصویر مرکزی متداول با ترمیم ساده یا جزءبه‌جزء آن به ‌دست می‌آید، به‌طوری‌که جابه‌جایی‌های ناشی از کجی سنجنده و ناهمواری زمین در آن زدوده شده باشد
ویژگی ماده‌ای که صفحة قطبش نور را در جهت ساعتگرد می‌چرخاند
dextrorotation
چرخش صفحۀ قطبش نور قطبیدۀ مسطح در جهت ساعتگَرد
straight head of rice, rice straight head
اختلالی در برنج که نشانۀ عمدۀ آن راست ایستادن خوشه و برگ و عقیم ماندن گل‌ها و سبز ماندن بوته‌هاست
حالتی مرضی که در آن بیمار در وضعیت قائم بهتر می‏تواند تنفس کند
rectum, straight intestine
بخش انتهایی فراخ‏روده
التهاب راست‏روده
مربوط به راست‏روده
بریدن و برداشتن راست‏روده
rectalgia, proctalgia
درد راست‏روده
اختلالی مادرزاد که در آن قلب در طرف راست بدن قرار می‏گیرد
کمانی که پیش از زه کردن کاملاً راست است