واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 2855
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
blaze, bark blaze
علامتی بر روی درخت برای مشخص کردن مرز جنگل یا مسیر برداشت چوب
dendrogram, phenogram
نموداری درختی که غالباً از آن برای نمایش آرایش گروه‌هایی که از طریق خوشه‌بندی سلسله‌مراتبی ایجاد شده‌اند، به کار می‌رود
نموداری از نوع پایگانی که ارتباط بین زیرمجموعه‌های یک ساختار را نشان می‌دهد
drug 1, medicine 1, medication 2
ماده‌ای غیرغذایی که از آن برای آزمایش و تشخیص و درمان استفاده می‌شود * مصوب فرهنگستان اول
فراورده‌ای دارویی که در انحصار تولید هیچ شرکت دارویی نیست و با نام عام مادۀ مؤثر آن تولید و عرضه می‌شود
سرده‌ای از دارواشیان درختچه‌ای نیمه‌انگلی چوبی با 70 تا 100 گونه که بومی مناطق معتدل و نیمه‌گرمسیری اروپا و افریقا و استرالیا و آسیا هستند و بر روی درختان دیگر می‌رویند؛ برگ‌های آنها سبز با آرایش متقابل یا فراهم است و کمابیش قادر به فتوسنتز (photosynthesis) هستند؛ گل‌ها نامحسوس و سبز مایل به زرد است
تیره‌ای از صندل‌سانان درختچه‌ای انگلی سبزینه‌دار و بدون ریشه با هفت سرده و 450 گونه که در تمام جهان به‌ویژه نواحی گرمسیری می‌رویند؛ برگ‌های آنها ساده با آرایش متقابل و بافت علفی یا چرمی یا غشایی با حاشیۀ کامل و گل‌هایشان منظم و برگه‌دار و کوچک است
pharmacist 1
فردی که در داروپزشکی تخصص دارد
شاخه‌ای از علوم سلامت که موضوع آن نحوۀ استفادۀ ایمن و مؤثر از فراورده‌های دارویی است
شاخه‌ای از داروپزشکی که در آن کاربرد بالینی داروها مطالعه می‌شود
ویژگی آنچه به داروپویایی‌شناسی مربوط می‌شود
مطالعۀ اثر دارو بر بدن متـ . پویایی‌شناسی دارویی
ویژگی آنچه به داروجنبش‌شناسی مربوط می‌شود
مطالعۀ اثر بدن بر دارو متـ . جنبش‌‌شناسی دارویی
محل ارائۀ خدمات دارویی
pharmacotherapy, drug therapy, drug treatment
درمان بیماری با دارو
pharmacophilia
علاقۀ مرضی به دارو
pharmacovigilance
پایش کیفیت و ایمنی مصرف داروها و عوارض احتمالی آنها ازطریق جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها‌ی مربوط به واکنش بیماران
drug delivery
فرایند رساندن دارو در اشکال دارویی گوناگون به اندام‌های مورد نظر
مربوط به داروژن‌شناسی
مطالعۀ عوامل ژن‌شناختی اثرگذار بر پاسخ بیمار به دارو
مربوط به داروژنگان‌شناسی
مطالعۀ ژن‌نمودهای فردی برای تهیۀ فراورده‌های دارویی مؤثرتر
pharmaceutist, pharmacist 2, apothecary, drugist
فردی که در داروسازی تخصص دارد
pharmaceutics, pharmacy 3
دانش تهیۀ فراورده‌های دارویی
pharmacometrics
ارزیابی مقایسه‌ای عملکرد داروها
pharmacologic/ pharmacological
ویژگی آنچه به داروشناسی مربوط می‌شود
pharmacologist
کسی که در داروشناسی تخصص دارد
دانشی که در آن منشأ و سرشت و ساخت ‌شیمیایی و اثرها و کاربردهای داروها مطالعه می‌شود
clinical pharmacology
شاخه‌ای از داروشناسی که اثر داروها را در درمان و پیشگیری و مهار بیماری‌ها بررسی می‌کند