واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 4822
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
network management station, NMS1
نوعی ایستگاه کار اختصاصی که داده‌های عملکرد شبکه را از گره‌های شبکه اخذ و ذخیره می‌کند
high-altitude station
ایستگاه دیدبانی وضع هوا در ارتفاعی بالاتر از دوهزار متر که نشان‌دهندۀ وضع هوای تراز دریا نیست
gravity reference station
ایستگاهی که به‌عنوان مرجع در برداشت گرانی مورد استفاده قرار می‌گیرد و با اندازه‌گیری‌های گرانی در هریک از ایستگاه‌ها اختلاف برداشت آنها با این ایستگاه به‌ دست می‌آید
absolute station
ایستگاه پایة اندازه‌گیری گرانی محلی یا هر یک از رصدخانه‌های اندازه‌گیری گرانی مطلق متـ . ایستگاه گرانی مطلق
مکانی مجهز به دستگاه‌های اندازه‌گیری تغییرات محلی میدانِ مغناطیسی زمین
ایستگاهی که برای حفاظت آن در مقابل سلاح‌های متعارف معمولاً در زیر پوششی از سنگ یا بتن ساخته می‌شود
aeronautical fixed telecommunication network destination station/ aeronautical fixed telecommunications network destination station, AFTN destination station
ایستگاه شبکۀ ثابت مخابراتی هوانوردی که پیام‌ها و داده‌های رقمی را برای پردازش دریافت می‌کند و سپس آنها را برای مخاطب ارسال می‌کند
ایستگاه حمل‏ونقلی که دور از تقاطع قرار دارد
exposure station, air station, camera station
نقطه‌ای در فضا که عدسی دوربین در لحظة نوردهی در آن قرار می‌گیرد
meteorological station
← ایستگاه دید‌بانی هواشناسی
ایستگاهی زمینی، ندرتاً بر روی کشتی یا سکوی دریایی، برای ارائۀ خدمات سیار هوانوردی
ایستگاه مخابراتی هوانوردی که وظیفۀ اصلی آن راهبری ارتباطات مربوط به عملیات و واپایش هواگردها در یک منطقۀ مشخص است
master control station, MCS
یکی از ایستگاه‌های واپایی که وظیفة مدیریت کلی ایستگاه‌های پایش را بر عهده دارد
gesture
حرکت اختیاری بدن که در هر جامعه‌ای معنی خاص خود را دارد و معمولاً در ارتباط زبانی به کار می‌رود
mime artist, mime 1
کسی که در نمایش ایمایی ایفای نقش می‌کند متـ . بازیگر نمایش ایمایی
گرایشی مبنی بر اینکه توجیه و اثبات عقلانی همه یا برخی از باورهای دینی ناممکن یا حتی نامطلوب است
mime 2, pantomime, dumb show
نوعی نمایش بدون کلام شامل قطعات نمایشی کوتاه هجوآمیز و عملیات آکروباتی و رقص که در روم باستان اجرا می‌شد متـ . نمایش ایمایی
تنها طبقة موجود در طبقه‌بندی گونة بی‌تهدید در کتاب قرمز اتحادیة جهانی حفاظت که کمیاب یا درتهدید نیست
میزانی از افزودنی‌های غذایی‌ که سازمان غذا و دارو بر بی‌خطر بودن آن برای مصرف‌کننده صحه می‌گذارد
generally recognized as safe, GRAS
ویژگی فهرستی از اجزای غذا که مصرف آنها از سوی نهادهای ایمنی غذایی بی‌خطر اعلام میشود
safety load, permissible load
بیشینۀ مجاز پذیرش بار در هریک از عرشه‌های کشتی
safety zone
قسمتی از پناه‏جا که برای استفادۀ انحصاری عابران در نظر گرفته می‏شود و با نصب علائم مناسب، ازجمله خط‏کشی، طوری متمایز می‏گردد که به‌سادگی قابل‌رؤیت باشد
← ایمن‌سازی ژن‌شناختی
genetic immunization, genetic vaccination
انتقال مادة ژن‌شناختی/ ژنتیکی پادگن به موجود زنده به‌منظور تحریک دستگاه ایمنی آن موجود به تولید پادتن متـ . ایمن‌سازی ژنتیکی
محدودۀ امنی برای توقف قطار و جلوگیری از برخورد آن با قطارهای درحال‌حرکت
منطقه‌ای اقیانوسی ویژة زیردریایی‌ها
community safety
مجموعۀ سازوکارهایی که اجتماع برای ایجاد و ارتقای ایمنی اعضای خود در برابر مسائل اجتماعی ایجاد می‌کند
در توابع بولی، ویژگی یک تابع بولی nمتغیرۀ f، هرگاه اطلاعات متقابل بین خروجی و همۀ زیربُردارهای kتایی از متغیرهای ورودی صفر باشد
radiation safety
وضعیتی که در آن با اِعمال روش‌ها و مقررات ویژه و به ‌کار بردن مواد خاص از آسیب تابش‌های یوننده جلوگیری می‌شود
chromatin immunoprecipitation, CHIP/ ChIP
روشی برای بررسی برهم‌کنش‌های پروتئین و دِنا در ساختار فامینه