واژه‌نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی


واژه‌گزینی از کارهای کلیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. شورای این فرهنگستان پس از بررسی،‌ گفت‌وگو، و رای‌زنی‌های بسیار، اصول و ضوابط واژه‌گزینی را بر پایه 60 سال پیشینه واژه‌گزینی در ایران، در نشست پنچاه و هشتم (1373/7/11) و یکصد و پانزدهم (1376/4/2) در نه اصل به تصویب رساند. بر این پایه، تاکنون 13 دفتر با نام «فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان» منتشر شده است. این واژه‌ها که تا پایان دفتر سیزدهم به نزدیک 45 هزار می‌رسند، با اجازه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (نامه شماره 306 / 1120 تاریخ 1395/2/6) در اینجا ارائه شده‌اند. در این فرهنگ، تعریف واژه، مترادف، ارجاع،‌ صورت اختصاری واژه بیگانه،‌ و صورت اختصاصی واژه فارسی با قابلیت جست‌وجو در دسترس کاربران است.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 4822
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 65413
lifting station,lift station
تأسیساتی که با استفاده از تلمبه، آب یا فاضلاب را به ارتفاع بالاتر انتقال می‌دهد
ایستگاهی که در آن واحدهای حمل‏ونقل درون‌شهری یا ریلی در خط عبور اصلی توقف می‏کنند
ایستگاهی زمینی در ارائۀ خدمات نشانک‌ها/ سیگنال‌های رادیویی که به عملیات ناوبری کمک می‏کند
نقطه‌ای که در آن یا از آن مشاهدات لازم برای برداشت انجام می‌شود
ایستگاهی خارج از خط عبور که در آن وسایل حمل‏ونقل مسافران را سوار و پیاده می‏کنند، بی‏آنکه مانع عبور سایر وسایل نقلیه شوند
non-block station
ایستگاهی که بین دو ایستگاه سیرگاهی قرار دارد و فاقد علائم و تجهیزات ارتباطی است و برای گذر از آن به جواز سیر نیاز نیست
ایستگاهی ویژۀ وسایل نقلیۀ عمومی در منطقه‌ای توسعه‌نیافته به‌منظور تسهیل ایجاد توقفگاه‌های ارزان‌قیمت و کاستن از هزینۀ خرید زمین و توسعۀ کاربری‌های حمل‌ونقل عمومی در پیرامون آن محدوده
ایستگاهی در راه‌آهن با توقفگاهی وسیع برای خودروهای شخصی و راه‌های دسترسی محلی مناسب متـ . ایستگاه پیاده‌سوار park and ride station
هریک از ایستگاه‌های دو سر یک خط حمل‏ونقل
monitor station, MS
هر یک از ایستگاه‌هـای پایش مشخصـات ساعت و مـدار ماهـواره‌های سـاموج در سراسر جهان
ایستگاه رادیویی که در ارتباطات سیار به کار می‏رود و نشانک‌ها/ سیگنال‌ها را به تلفن همراه یا ایستگاه‏های رادیویی دیگر انتقال می‏دهد
independent broadcast station,independent station, indie 1
ایستگاه پخش تلویزیونی یا رادیویی که به شبکه‏های اصلی وابسته نیست
network affiliated station, affiliate, affiliated station
ایستگاه پخش تلویزیونی که به موجب عقد قرارداد با شبکه‏های اصلی ملزم می‏شود تا بخشی از پخش هفتگی خود را به برنامه‏ها و آگهی‌های آنها اختصاص دهد
سکوی پرتاب موشک مستقر بر روی زمین یا کشتی که از آنجا موشک به سمت هدف هدایت می‌شود و می‌تواند به‌صورت متحرک یا محمول هوایی باشد
نقطه‌ای در مسیر حمل‌ونقل عمومی که بخش قابل‌توجهی از مسافران در آنجا به وسیلۀ نقلیه سوار یا از آن پیاده می‌شوند
محلی در فاصلۀ بین پرّۀ ملخ و چرخانه که برای محاسبات طولی از نقطۀ مبدأ یعنی مرکز نصب شروع می‌شود و تا نوک آن ادامه دارد
ایستگاه حمل‏ونقلی که بعد از تقاطع قرار دارد
← ایستگاه پارک‌سوار
ایستگاه حمل‏ونقلی که قبل از تقاطع قرار دارد
نقطه‏ای که دستگاه بر روی آن مستقر است و مشاهدات در آنجا انجام می‌شود
interchange station, transfer 2, interchange 1
ایستگاهی که در آن مسافر از قطار یک خط پیاده می‏شود و با سوار شدن به قطار خط دیگر ادامۀ مسیر می‏دهد
ایستگاهی که بیش از دو مسیر را به هم پیوند دهد
wayside station, crossing station, roadside station, non-junction station
نیم‌ایستگاهی که اغلب برای سبقت‌گیری قطار تندرو از قطار کندرو یا برای آزاد کردن مسیر حرکت دو قطار مقابل مورد استفاده قرار می‌گیرد
ایستگاهی در بخش خدمات ثابت هوانوردی
ایستگاهی که در آن با استفاده از جهت‌یابی رادیویی جهت هواگرد یا کشتی را مشخص و تثبیت می‌کنند
ایستگاهی با چند طبقه خطوط متقاطع
intermodal station, multimodal station
ایستگاهی متشکل از پایانه‏های مختلف آبی و جاده‏ای و ریلی و هوایی
محلی در سطح خیابان که وسایل نقلیۀ عمومی برای سوار و پیاده‌ کردن مسافر در آنجا توقف می‌کنند
فضای کاری کوچکی در تالار غذاخوری
ایستگاهی جنگلی برای اندازه‌گیری عوامل متغیر روزانۀ مؤثر در خطر حریق