واژه‌نامه اطلاع‌رسانی





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 142
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 5180
مجموعه اي از خطوط كوتاه كه بر روي يك نقشه ي زميني ، چاپ يا ترسيم مي شود تا نشان دهنده ي شيب ها باشد : خطوط نازك و بلند با فاصله ي زياد از هم ، نشان دهنده ي شيب ملايم و خطوط كلفت و كوتاه با فاصله ي نزديك از هم ، نشان دهنده ي شيب تند . جهت شيب نيز با جهت خطوط مشخص مي شود .
يك واژه ي عاميانه براي شخصي كه دانش گسترده اي درباره ي رايانه ها و رايانش دارد و به دليل چالش هاي فكري كه چنين فعاليت هايي دربردارند ، از مهارت هاي خود براي دسترسي به سامانه هاي رايانه اي ظاهراً امن استفاده مي كند . افتخار بهترين هُكِرها به آن است كه هيچ « رُدي » كه عيان كننده ي حضور آن ها باشد بر جا نگذارند . مقايسه كنيد با : cracker نيز نگاه كنيد به : security
شكلي از زندگينگاشت كه در قرون وسطي و رنسانس رواج داشت و در آن ، زندگي يكي از قديسين شرح داده مي شد نيز اشاره به كتابي دارد كه حاوي چنين نوشتارهايي است - غالباً يك زندگينگاشت گروهي ، كه شرح زندگي دو يا چند قديس را دربرمي گيرد . پديدآورنده اي كه درباره ي زندگي ( و افسانه هاي ) قديسين مطلب مي نويسد « سپنتانگار » ( hagiographer ) ناميده مي شود .
كتابي كه شيرازه و گوشه هاي آن با چرم و ديگر قسمت هاي صحافي شده ي آن ، با كاغذ يا پارچه پوشانده شده . مقايسه كنيد با : quarter leather
سبكي در صحافي كتاب كه در آن ، شيرازه و گوشه ها با ماده اي متفاوت از جوانب پوشانده مي شوند و اين كار به منظور افزايش دوام صحافي انجام مي گيرد . مقايسه كنيد با : full binding quarter binding three - quarter binding نيز نگاه كنيد به : half cloth half leather
half - duplex
نگاه كنيد به : duplex
عنوان كتاب ، به همان صورت ( كامل يا مختصر ) كه بر روي برگه ي پيش از « صفحه ي عنوان » چاپ شده ، و معمولاً اندازه ي آن كوچك تر از فونت مورد استفاده براي چاپ عنوان در « صفحه ي عنوان » مي باشد . در كتاب هايي كه به شكل فَروُست منتشر مي شوند ، « صفحه ي عنوان فَروُست » غالباً پشتِ صفحه اي است كه نيمً عنوان بر آن چاپ شده . استفاده از نيم عنوان ها به قرن هفدهم بر مي گردد و ممكن است از اقدام به گنجاندن يك برگ سفيد براي حفاظت از صفحه ي عنوان در برابر فرسودگي ، ريشه گرفته باشد . در چاپ نوين ، نيم عنوان به چاپچي كمك مي كند اثري را كه اولين ورق به آن تعلق دارد شناسايي كند . در بعضي از ويراست ها ، نيم عنوان بر صفحه ي فرد برگي كه جداكننده ي پيش مطلب از صفحه ي اول متن مي باشد نيز ظاهر مي شود . املاي ديگر : half title مترادف با : bastard title fly - title
half - tone
نگاه كنيد به : halftone
كتابي كه با شيرازه ي پارچه اي و صفحات جانبي پوشيده با كاغذ ، صحافي مي شود . مترادف با : half linen
half linen
نگاه كنيد به : half cloth
مرحله اي در ايجاد حالت خطاطي در حروف لاتين كه در آن ، مشخصه هاي « شكستگي » و « نويسه هاي مزدوج » به سُبًك « اينچي » افزوده شدند ، و حروف فرازين و فرودين نيز به آن وارد شدند . از قرن هفتم تا نهم در اروپا ، در مسير گذار به حروف كوچك رومي ، خط « نيم اينچي » به عنوان خط كتابي مورد استفاده قرار گرفت . مترادف با : semi - uncial نيز نگاه كنيد به : Carolingian minuscule
half yearly
نگاه كنيد به : semiannual
مصنوع هنري كه با عكس گرفتن از تصوير از لاي خطوط متقاطع ( كه بر صفحه اي از شيشه يا فيلم ، نقش گرديده ) ، و تبديل آن تصوير به زمينه اي از نقطه هاي ريز و دانه بندي شده ( كه با ايجاد توهم بصري ، ارزش هاي رنگي اصلي را بازتوليد مي كند ) براي چاپ آماده مي گردد . تعداد خطوط درج شده در صفحه هاي نيم رنگ از 50 تا 200 خط در هر اينچ ، متفاوت هستند . هر چه صفحه دقيق تر باشد ، طيف ارزش هاي رنگين بيش تر خواهد بود . آن دسته از كاغذ هاي چاپ كه يك پرداخت نرم خورده اند نسبت به كاغذ هاي زمخت ، به صفحه اي دقيق تر نياز دارند . به چاپ حاصل از اين فرايند نيز اطلاق مي شود . املاي ديگر : half - tone مقايسه كنيد با : line art
hand
نگاه كنيد به : fist
hand - binding
هنر و فن صحافي كتاب ها با دست و بدون كمك ماشين . دستنوشته هاي قرون وسطايي و كتاب هاي چاپي قديمي ، با جلد چوبي پوشيده با چرم ، و به وسيله ي دست صحافي مي شدند . امروزه ويراست هاي تجاري ، صحافي پوسته اي مي شوند و صحافي دستي به كتاب هاي فاخر محدود شده است .
آگهي يا اعلان كوچكي كه بر يك برگ تانَشده ( با هدف توزيع دستي ) چاپ مي شود ، اما به عنوان پوستر نيز مورد استفاده قرار مي گيرد . نيز نگاه كنيد به : broadside
كتاب مرجع تك جلدي در اندازه ي فشرده كه اطلاعات رخدادگاني مختصري درباره ي يك موضوع بخصوص ارائه مي كند ، و به شيوه اي نظام مند ، براي دسترسي سريع و آسان ، سازماندهي شده . اطلاعات آماري معمولاً به شكل دستنامه ، و بعضي از دستنامه ها به صورت پيايند منتشر مي شوند . مترادف با : vade mecum نيز نگاه كنيد به : manual
handheld computer
نگاه كنيد به : personal digital assistant ( PDA )
يك ورق ( يا دسته اي از اوراق ) چاپ شده كه معمولاً در يك گوشه به هم دوخته شده اند ، و هدف از توزيع آن ها در طول يك سخنراني شفاهي يا جلسه ي آموزشي ، آشناكردن شركت كنندگان با مطالب ارائه شده ( خلاصه ، رئوس مطالب ، نسخه ي چاپي از اسلايد هاي نموداري ، . . . ) يا دادن اطلاعات تكميلي ( داده هاي پشتيبان ، مثال ، پيشنهاد براي مطالعه ي بيش تر ، اطلاعات تماس ، . . . ) مي باشد .
جلسه ي روش استفاده از كتابخانه يا تراكنش مرجع كه در آن ، دانشجو يا مراجعه كننده فرصت مي يابد كه ( معمولاً با استفاده از يك كارايستگاه رايانه اي ) فنون پژوهش را كه توسط استاد يا كتابدار مرجع نشان داده مي شوند ، تمرين كند .
ازكارايستادن رايانه در طول يك جلسه به نحوي كه به درونداد كاربر پاسخ نمي دهد ، و معمولاً نشانه اي از علت احتمالي ديده نمي شود . فروفرستي يك فايل داده اي بزرگ ، ممكن است ظاهر آونگيدگي ( hang - up ) را ايجاد كند . بستن برنامه ي رايانه اي يا راه اندازي مجدد ، معمولاً سيستم را از حالت توقف خارج مي كند ، اما داده هاي ذخيره نشده در جريان اين فرايند از بين مي روند .
شكلي از تورفتگي كه در آن ، خط آغاز با حاشيه ي چپ ( در متون لاتين ، و با حاشيه ي راست در متون فارسي ) همتراز است و خطوط بعدي يك يا دو فاصله تورفتگي دارند . اين شيوه در فهرستبرگه هاي چاپي و تايپي و بعضي از سبك هاي نگارش مدخل هاي كتابنگاشتي مورد استفاده قرار مي گيرد .
hard - coded
نگاه كنيد به : hardwired
hard bound
نگاه كنيد به : hardcover
نسخه ي چاپي از سند يا ركوردي كه داراي قالب ماشين خوان ( رقومي ، ريزنمودي ، . . . ) است . در معناي عام تر براي براي اشاره به يك ماده ي چاپي - در برابر معادل غيرچاپي آن - به كار مي رود . مقايسه كنيد با : printout
رسانه ي مغناطيسي با ظرفيت انبارش مقدار زيادي از داده ها ، كه هميشه در رايانه مقيم است - در برابر ديسك قابل حمل ( فلاپي ، همفشرده ، . . . ) كه كاربر مي تواند در هنگام نياز به بازكردن يا ذخيره ي داده ها ، آن را داخل ديسك گردان قرار دهد و در پايان عمليات ، آن را خارج كند . در ريزرايانه ها ، سخت ديسك معمولاً درايو c : \ است . در سامانه هاي شبكه اي ، كاربران ممكن است به قسمتي از « سخت درايو » موجود بر روي يك خدمتگر ( كه به اشتراك گذاشته شده ) نيز دسترسي داشته باشند .
hardback
نگاه كنيد به : hardcover
كتابي كه با جلد يا پوشش مقوايي انعطاف ناپذير صحافي گرديده و معمولاً با پارچه ، كاغذ ، پلاستيك ، چرم ، يا ماده ي بادوام ديگري پوشانده شده - در برابر كتابي كه با پوششي از ماده ي انعطاف پذير صحافي گرديده . در نشر نوين ، يك عنوان تجاري جديد معمولاً در ابتدا به صورت سخت جلد منتشر مي شود ، و بعد از اين كه فروش آن به صورت سخت جلد كاهش يافت ، در ويراست « جلد شُميزي » منتشر مي گردد . مترادف با : cloth bound hardback hard bound مقايسه كنيد با : softcover
دستگاه و وسيله ي مكانيكي ، الكتريكي ، الكترونيكي ، يا . . . كه با يك سيستم رايانه اي مرتبط است ، يا براي پخش يا نمايش در رسانه هاي غيرچاپي ، لازم است . سخت افزار اصلي ريزرايانه شامل يك واحد پردازشگر مركزي ( سي پي يو ) ، صفحه كليد ، و صفحه ي نمايش مي باشد . « دايره المعارف فناوري » در توصيف تمايز بين سخت افزار و نرم افزار ، اين تفاوت را همچون تفاوت بين « ذخيره و انتقال » و « منطق و زبان » مي داند . نيز نگاه كنيد به : peripheral
واژه اي كه در اصل به ابزاري رايانه اي اطلاق مي شود كه حاوي مداربندي تغييرناپذير است و براي انجام كار بخصوصي طراحي شده - در برابر مدارهايي كه به وسيله ي يك سوئيچ مي توان آن ها را برنامه ريزي يا كنترل كرد . با وجود اين ، معناي آن گسترش يافته و نرم افزارهاي رايانه اي دائمي كه در داخل دستگاه تعبيه مي شوند را نيز شامل مي گردد . از اين نظر مترادف با : hard - coded در معناي عام تر ، سخت افزار يا نرم افزاري كه نمي شود آن را تغيير داد .