واژه‌نامه اطلاع‌رسانی





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 229
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 5180
داده پايگاهي كه به افتخار « توماس جفرسن » به اين نام ناميده شده و از سال 1995 به وسيله ي كتابخانه ي كنگره طراحي و اداره مي شود تا اطلاعات حقوقي ( همچون ركوردهاي پارلماني ) را براي همگان دسترس پذيرترسازد . اين داده پايگاه كه به صورت 24 ساعته و به رايگان در اينترنت قابل دسترسي است ، پاسخ « پرسش هاي معمول » ، پيوند به متن كامل اسناد تاريخي ( همچون « اعلاميه ي استقلال » و « قانون اساسي ايالات متحده » ) ، و بخشي درباره ي لوايح در دست بررسي را نيز ارائه مي دهد . براي اتصال به سراصفحه ي « توماس » اينجا را كليك كنيد .
مضمون يا مقوله اي كه بحث مستمر پست الكترونيكي را در ميان شركت كنندگان در يك گروه خبري يا سياهه ي پستي اينترنتي موجب مي شود و معمولاً در سرصفحه ي هر پيامي كه درباره ي آن موضوع ارسال مي گردد ، تكرار مي شود . در ادبيات ، ايده يا درونمايه اي كه بخش هاي مختلف يك روايت داستاني را به هم متصل مي كند . نيز به رشته ( يا رشته ها ) ي الياف تابيده شده اي گفته مي شود كه در صحافي كتاب ( به روش « ماشينً دوخت » ) براي دوختن جْزوُك هاي يك كتاب به هم ، مورد استفاده قرار مي گيرد و معمولاً از پنبه يا كتان ساخته مي شود . از نخ ابريشم يا كتان در دوخت دستي نيز استفاده مي شود . بادكردگي ناشي از انباشت نخ دوخت ، با كوبيدن در روند صحافي ( كه « گردكردن » ناميده مي شود ) كاهش مي يابد .
threadless binding
نگاه كنيد به : adhesive binding
رماني كه در سه مجلد وزيري منتشر مي شود . اين نوع رمان كه ابتدا با جلد كاغذپوش شده و بدون تصوير ، و بعدها با جلد پارچه پوش منتشر مي گرديد ، به قالب استاندارد براي مواد داستاني كه در انگلستان بين سال هاي 1850 تا 1870 منتشر مي شد بدل گرديد .
سُبكي در صحافي كتاب كه در آن ، شيرازه و گوشه ها با موادي متفاوت با دو طرف ( معمولاً با پوشش مقاوم تري ، مثل چرم ) ، صحافي مي شوند . اين نوع صحافي شبيه به « نيم صحافي » است ، با اين استثنا كه گوشه ها بزرگ ترند و موادي كه شيرازه را مي پوشانند تا نيمي از پهناي صفحات جلد را در بر مي گيرند . مقايسه كنيد با : full binding quarter binding
three - quarter border
نگاه كنيد به : full - page border
three on
نگاه كنيد به : two on
رمان ، نمايش ، يا فيلمي كه با كنش هاي آشكارا خطرناك ( جنايت ، جاسوسي ، . . . ) همراه است . اين كنش ها معمولاً در گريز پرمخاطره اي ( كه در آن ، درجه ي بالايي از تعليق ايجاد مي گردد ، تا اين كه به مرحله ي « گره گشايي » ( denouement ) پاياني برسد ) به اوج خود مي رسد ، موجب احساسات شديد هيجاني در خواننده يا مخاطبان مي گردد .
throw - in
نگاه كنيد به : insert
ورقي پهن تر از معمول كه معمولاً حاوي يك نقشه ، جدول ، نمودار ، عكس با زاويه ي باز ، يا تصوير ديگري است كه چنان تعبيه شده و تا خورده است كه در موقع خواندن متن مربوط به آن ، مي توان تاي آن را گشود و به آن مراجعه كرد . املاي ديگر : throwout مترادف با : fold - out pull - out نيز نگاه كنيد به : gatefold
throwout
نگاه كنيد به : throw - out
thumb book
نگاه كنيد به : bibelot
مجموعه اي از بريدگي هاي نيمدايره اي به اندازه ي انگشت شست كه در پيش لبه ي كتاب ايجاد مي شود و ترتيبي از حروف ، كلمات ، اعداد ، يا نمادها ( معمولاً بر زمينه ي تيره ) بر آن ها چاپ شده اند و ترتيب الفبايي ، موضوعي ، عددي ، يا ترتيب ديگري از متن را نشان مي دهند . نشانه ي انگشتي كه موجب تسهيل در مراجعه به اثر مي شود ، غالباً در ويراست هاي سخت جلد لغتنامه هاي زبان و دستنامه ها ديده مي شود . مقايسه كنيد با : step index tab index
تصوير بسيار كوچكي از يك صفحه از متن يا تصوير ، كه در صفحات وب به عنوان پيوندي به همان تصوير با قالب بندي بزرگ تر ، مورد استفاده قرار مي گيرد . از آنجا كه تصاوير سرانگشتي زمان كم تري براي بارزدن مي گيرند ، غالباً در صفحات وب از آن ها استفاده مي شود تا بدون افزايش قابل توجه در زمان لازم براي انتقال سند ، گزينه اي براي بزرگنمايي تصوير ، در اختيار كاربر قرار گيرد .
يكي از دو يا چند سطح متمايز و مشخص؛ مثلاً در قفسه هاي يك بخش از قفسه بندي كتابخانه ، يا در اولويت هاي تخصيص منابع يا فراهم آوري ، يا گزينه هاي پرداخت يا بهره مندي در طرح سلامت و بهداشت ، . . . . نيز نگاه كنيد به : section
TIFF ( Tagged Image File Format )
قالب بندي داده اي بسيار رايجي كه ( توسط شركت « آلدوس » و « مايكروسافت » ) براي ذخيره ي تصاوير سياه و سفيد ، سايه روشن خاكستري ، يا رنگي بيت مپ شده بر روي يك رايانه ي شخصي ، ابداع شد . فايل هاي با قالب « تيف » فشرده هستند و معمولاً داراي پس نشانه ي " . tif " يا " . tiff " هستند كه به نام فايل افزوده مي شود . نيز نگاه كنيد به : JPEG
وضعيت كتابي كه چنان محكم صحافي شده كه شيرازه ي آن انعطاف ناپذير است ، و اين امر مانع از آن مي شود كه اوراق كتاب به راحتي باز شوند يا در برخي صفحات ، باز بمانند . بتدريج كه كتاب هاي نو مورد استفاده قرار مي گيرند ، صحافي آن ها نيز سست مي شود و مي توان آن ها را در هر صفحه اي ، به راحتي باز كرد . صحافي هاي كتابخانه اي معمولاً سفت تر از صحافي هاي تجاري هستند . مقايسه كنيد با : tight back
روشي در صحافي كه در آن ، عطف يك مجلد با چسب به روكش چسبانده مي شود و هيچ حفره اي باقي نمي ماند كه در هنگام گشوده بودن كتاب ، صحافي امكان انعطاف داشته باشد . كتاب هايي كه با اين روش صحافي مي شوند به طور كامل و تخت گشوده نمي شوند . عيب ديگر آن اين است كه حرفنويسي چاپ شده بر شيرازه ، با استفاده ي فزاينده از كتاب ، درهم مي شكند . بنا به اين دلايل ، ويراست هاي سخت جلد تقريباً هميشه با « عطف مْجُوّف » صحافي مي شوند .
نشانه اي به شكل " s " افقي و معكوس ( ~ ) كه به عنوان نشانه ي اِعراب بر روي برخي حروف در زبان هاي اسپانيايي و عربي قرار مي گيرد تا تلفظ آن ها را نشان دهد . به عنوان نمادي در منطق و رياضي براي نشان دادن حالت منفي ، و در « ميم » ها ( معمولاً پيش از نام شخص مسئول ايجاد و/ يا اداره ي صفحه ي وب ) مورد استفاده قرار مي گيرد .
time - expired records
در آرشيو ، عبارت اند از ركوردهاي كنوني كه تاريخ مشخصي براي انهدام آن ها مشخص شده و ( معمولاً به دليل تراكم در عمليات پردازش ، ) اين تاريخ ، بي آن كه اقدام مناسب براي نابودكردن اين ركوردها صورت گيرد ، سپري شده است .
time out
نگاه كنيد به : timeout
در رايانش ، يك زيربرنامه ، كه در هنگامي كه صفحه ي به نمايش درآمده نيازمند درونداد از جانب كاربر است ولي در مدت زمان تعيين شده هيچ پاسخي دريافت نمي نمايد ، به طور خودكار ، دوره ي زماني انتظار را به پايان مي رساند؛ مثل محيط رابطي كه هر گاه در طول يك جلسه ي درونخطي ، دوره ي ازپيش تعيين شده ي انفعال تحقق پذيرد ، خارج مي شود . اين واژه در ارتباطات براي اشاره به قطع خودكار دوره ي انتظار ( در زماني كه هيچ واكنشي دريافت نمي شود ) مورد استفاده قرار مي گيرد . املاي ديگر : time out
timesheet
نگاه كنيد به : payroll
تصوير عكسي مثبت كه با يك امولسيون كلوديون خيس بر روي ورق نازك آهني با لاك الكل سياه ايجاد مي شود . اين تصوير ( همچون حالتي كه در « كليشه ي داگر » هست ) از سمت جانبي مقلوب است . اين فرايند كه ارزان و سريع بود ، به شكل گسترده اي در دهه ي 1850 تا پايان قرن نوزدهم ، در ساختن چهرعكس مورد استفاده قرار مي گرفت و گرفتن تصاوير عكسي را براي همگان دسترس پذير ساخت . در دهه ي 1880 ، امولسيون خيس با ژلاتين خشك جايگزين شد . مترادف با : ferrotype
tip in
نگاه كنيد به : tipped in
يك تكبرگ ، برگه ي غلطنامه ، نقشه ، يا تصويري كه جداگانه چاپ مي شود و متناسب با قطع صفحه برش مي خورد و بدون استفاده از « ميلچه » ، پس از آن كه متن كتاب تماماً چاپ و صحافي شد ، با زدن خط نازكي از چسب در طول حاشيه ي داخلي ( نزديك لبه ي صحافي ) در كتاب چسبانده مي شود . ورق چسبانده شده ممكن است تا حدي از نظر بازشوندگي دچار اشكال باشد .
برگه ي بسيار نازكي از كاغذ كه بدون اتصال ، بين اوراق يك كتاب جا داده مي شود ، يا به حاشيه ي داخلي چسبانده مي شود - معمولاً با اين هدف كه از سطح يك گراور چاپي محافظت كند يا از تراوش مْركب تازه ي چاپ به سطح صفحه ي روبه رو پيشگيري كند .
كلمه ، عبارت ، جمله ، نويسه ، يا نويسه هايي كه بر روي يك فقره ظاهر مي شوند و نام اثر ( يا آثاري ) را به منظور شناسايي و ارجاع نشان مي دهند . عنوان انتخاب شده معمولاً بايد منعكس كننده ي محتواي اثر و متمايز كننده ي آن از ديگر آثاري باشد كه موضوع مشابه دارند . ممكن است عنوان پس از يك نقطه ويرگول يا دونقطه ، شامل عنوان توضيحي نيز باشد . ترجمه ها ممكن است داراي يك عنوان موازي به زبان اصلي اثر باشند . عنوان كامل معمولاً در صفحه ي عنوان كتاب ، يا در ابتداي مقاله يا جستاري كه در كتاب يا ادواري منتشر مي گردد ، چاپ مي شود . عنوان ارائه شده در صفحه ي عنوان ممكن است با آنچه كه بر شيرازه يا جلد چاپ شده يا نقش بسته متفاوت باشد . در فيلم يا ويديو ، عنوان معمولاً در چند كادر اول ارائه مي شود . در فهرستنويسي كتابخانه اي ، « عنوان كامل » در ناحيه ي « عنوان و شرح مسئوليت » ( از توصيف كتابنگاشتي ) و به همان شكلي كه در « مأخذ اصلي اطلاعات » آمده ذكر مي شود . اثري كه تحت بيش از يك عنوان منتشر شده ، در زير « عنوان متعارف » فهرستنويسي مي شود ( مثل « انجيل » ) . اين واژه با دقت كم تر ، براي اشاره به هر فقره ي كتابنگاشتي كه داراي يك عنوان باشد نيز به كار مي رود ( مثلاً در عبارت « سياهه ي عناوين سفارش شده » ) . نيز نگاه كنيد به : alternative title binder's title catchword title changed title chapter title divisional title half title partial title running title series title short title side title spine title supplied title working title همچنين به نام يا لقبي گفته مي شود كه به يك فرد يا خانواده داده مي شود تا موجب بازشناسي امتياز ، وجه تمايز ، مسئوليت ، يا حرفه ي وي شود؛ مثل : لُرد ، رياست ، دكتر ، . . . . به موجب « قواعد فهرستنويسي انگلو امريكن - ويراست 2 » عنوان هاي افتخاري اگر براي اشاره به فرد مورد استفاده قرار گيرند در « سرعنوان نام شخصي » گنجانده مي شوند؛ عنوان هايي كه نشانگر مسئوليت رده ي بالا باشند در هر جا كه ممكن باشد به زبان انگليسي ذكر مي شوند؛ و عنوان هاي خطابي ( دوشيزه ، بانو ، آقا ، . . . ) از سرعنوان نام شخصي حذف مي شوند . در مورد القاب غيرارشد روحاني ، عناوين نظامي ، عناوين آكادميك و حرفه اي ، و عناوين دولتي كه بالاترين رده به شمار نيايند نيز اقدام به حذف آن ها مي شود . در استخدام ، عبارت است از نام رسمي اختصاص يافته به يك سِمـَت خاص در سازمان ( مثلاً كتابدار آموزش ) . عنوان سِمت هاي كتابخانه اي كه معمولاً مبتني بر كاركرد هر پْست هستند ، از يك سازمان به سازمان ديگر متفاوت اند ( مثلاً « كتابدار خدمات آموزشي » به جاي « كتابدار آموزش » ) .
title and statement of responsibility
در فهرستنويسي كتابخانه اي ، ناحيه اي است از « توصيف كتابنگاشتي » كه در آن ، « عنوان معمول » يك اثر و اطلاعات مربوط به پديدآورندگي ( شرح مسئوليت ) ثبت مي شوند ( فيلد 245 از ركورد مارك ) .
title change
نگاه كنيد به : changed title