واژه‌نامه اطلاع‌رسانی





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 524
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 5180
اتحاديه ي بين المللي متشكل از نزديك به 200 دانشگاه ، كتابخانه ي پژوهشي ، و انجمن كتابخانه اي كه در سال 1998 توسط تعدادي از مديران « انجمن كتابخانه هاي پژوهشي » ( اِي آراِل ) به منظور پرداختن به اقدامات و خط مشي هاي قيمتگذاري مربوط به ناشران مجلات تخصصي اقتصادي ، فني ، و پزشكي ايجاد شد . اين اتحاديه تلاش مي كند به هيئت علمي درباره ي موضوعات مربوط به پيايندهاي آكادميك آموزش دهد ، رقابت در بازار ارتباطات علمي را ترويج كند ، و از تغييرات اساسي در سيستم و فرهنگ ارتباطات علمي حمايت نمايد . براي اتصال به سراصفحه ي « اسپارك » اينجا را كليك كنيد . نيز نگاه كنيد به : Open Archives Initiative
scholia
نگاه كنيد به : scholium
يادداشتي حاشيه اي كه متني را توضيح مي دهد ، آن را تفسير مي كند ، يا درباره اش نظر مي دهد؛ بويژه گزارماني كه توسط متخصص كلاسيك دستور زبان به قطعه اي از اثر يك پديدآورنده ي قديمي لاتين يا يوناني افزوده شده . جمع : scholia نيز نگاه كنيد به : exegesis
كتابخانه اي در يك مدرسه ي متوسطه يا ابتدايي كه نيازهاي اطلاعاتي دانش آموزان و نيازهاي مربوط به برنامه ي تحصيلي معلمان و كاركنان را برآورده مي كند و معمولاً توسط « كتابدار آموزشگاهي » ( school librarian ) يا رسانه كار اداره مي شود . مجموعه ي منابع كتابخانه ي آموزشگاهي معمولاً حاوي كتاب ها ، ادواري ها ، و رسانه هاي آموزشي مناسب براي سطوح كلاسي آن آموزشگاه است . براي اتصال به فهرست راهنماي جهاني از « كتابخانه هاي آموزشگاهي در وب » اينجا را كليك كنيد . مترادف با : learning resources center School library media center نيز نگاه كنيد به : School Library Journal American Association of School Librarians
School Library Journal ( SLJ )
مجله ي صنفي ماهانه و يك نشريه ي مروري براي كتابداران آموزشگاهي ، كودكان ، و نوجوانان است و علاوه بر ستون هاي معمول ، مقالات ، و اخبار مورد علاقه ي افراد حرفه ، هر سال در حدود 4000 كتاب بازاري براي خوانندگان كودك و نوجوان ، و بيش از 1000 عنوان رسانه ي آموزشي ( از جمله سي دي رام ها ) را مرور مي كند . مرورها كوتاه اما منتقدانه هستند ، و توسط كتابداران و براي آنان نوشته مي شوند .
school library media center
نگاه كنيد به : school library
school of librarianship
نگاه كنيد به : library school
sci fi .
نگاه كنيد به : science fiction
شكل بسيار تخيلي از داستان و فيلم سينمايي مبتني بر گمانه زني هاي علمي ، كه معمولاً زندگي و ماجراهاي آينده يا دنياهاي ديگر را ( كه در قلمروي امكان هستند ) ، گاهي به صورت آينده نگرانه ( مثل « 1984 » اثر « جورج اُروِل » ) يا به عنوان تفسيري بر وضعيت كنوني ترسيم مي كند . داستان علمي - تخيلي آن قدر رايج است كه در بيش تر شهرهاي بزرگ ايالات متحده ، حداقل يك كتابفروشي ، مخصوص اين ژانر است . كوته نوشت : sci fi . مقايسه كنيد با : fantasy
ناحيه يا حوزه اي كه در آن ، فعاليتي خاص رخ مي دهد . همچنين ، دامنه يا حدود عمل ، مشاهده ، معنا ، جستار ، . . . . در كتابخانه ها عبارت است از دامنه ي موضوعات يا حوزه هايي كه در يك فهرست ، نمايه ، خدمت چكيده نويسي ، داده پايگاه كتابنگاشتي ، اثر مرجع ، . . . زير پوشش قرار گرفته . مقايسه كنيد با : coverage نيز نگاه كنيد به : scope note ( SN )
يك يا دو جمله ي متني كه به مدخلي از اصطلاحنامه ي واژه هاي نمايه سازي يا به سياهه ي سرعنوان هاي موضوعي افزوده مي شود تا كاربرد موردنظر براي يك توصيفگر يا سرعنوان موضوعي ( از جمله هر گونه قاعده ي خاص براي كاربرد آن در نمايه سازي ) را نشان دهد . از يادداشت دامنه معمولاً به منظور رفع ابهام يا محدودكردن كاربرد يك واژه به يكي از چند معناي احتمالي آن ، استفاده مي شود . همه ي واژه ها به يادداشت دامنه نياز ندارند ، اما در صورت استفاده از آن ، معمولاً قبل از هر گونه مترادف ( بك ) ، اصطلاح اعم ( ا . ع . ) ، اصطلاح اخص ( ا . خ . ) ، يا اصطلاح هاي وابسته ( ا . و . ) مي آيد . مقايسه كنيد با : parenthetical qualifier
ركوردي از يك اثر موسيقايي كه در آن ، قسمت هايي كه قرار است اجرا يا خوانده شوند با نت هاي موسيقي بر روي خط حامل هاي جداگانه ، چاپ يا نوشته مي شوند و به شكل عمودي مرتب مي شوند تا خواندن شان در يك زمان ، ميسر گردد . نيز نگاه كنيد به : chorus score close score condensed score full score miniature score piano score short score vocal score
ايجاد تورفتگي خطي برروي قطعه اي از كاغذ يا كارت تا بتوان آن را به راحتي و بدون اين كه به الياف آن آسيبي برسد ، برگرداند يا تا كرد . اگر اين كار با استفاده از لبه ي يك صفحك يا خط كش كُند انجام شود ، آن را « زدنِ خطِ تا » مي نامند . اگر از خط كش تيز استفاده شود ، بخشي از الياف كاغذ مي شكند ، و حالتي شبيه به « آژيدگي » حاصل مي شود ، كه پاره شدن تميزتر كاغذ در طول « خطِ تا » را امكان پذير مي سازد . در صحافي ، عبارت است از فشردن الياف يك برگ ، در يك خط همراستا با لبه ي داخلي به منظور بازشدن راحت تر مجلد .
شخصي باتجربه در بازار كتاب كه براي يافتن نويسندگان و تصويرگران جديدي كه آثار اوليه شان اميدبخش هستند ، و براي يافتن كتاب هاي تأليفي جديد آن ها ، توسط ناشر استخدام شده . مقايسه كنيد با : book scout
خالي كتابي معمولاً با اندازه ي بزرگ ، حاوي برگ هاي چاپ نشده براي نصب يا واردكردن عكس ، تصوير ، بريده ، نامه ، دعوتنامه ، و ديگر يادگاري ها ، معمولاً به منظور حفظ آن ها ( به دلايل احساسي و عاطفي ) . مقايسه كنيد با : album
screen capture
نگاه كنيد به : screen dump
فرايند ذخيره سازي نسخه اي از تصويري كه روي صفحه ي نمايشگر رايانه نشان داده مي شود به صورت يك فايل يا ارسال آن به چاپگر ، معمولاً به منظور ايجاد ركوردي كه بتوان از آن براي مستندكردن و/ يا تشخيص نقص كار استفاده كرد . مترادف با : screen capture
screen printing
نگاه كنيد به : silk screen
screen saver
برنامه اي كاربردي كه تصوير به نمايش درآمده بر روي نمايشگر رايانه را پاك مي كند ، يا الگويي دائماً متغير را جايگزين آن مي نمايد ، تا از « سايه دارشدن » ( ghosting= نقش افتادن دائمي يك تصوير ثابت بر روي نمايشگر ) آن جلوگيري كند . بيش تر صفحه رهان ها را مي توان طوري تنظيم كرد كه بعد از مدت معيني كه از سكون صفحه ي نمايش گذشت ، شروع به كار كنند و تا حركت موشواره يا فشردن يك كليد و احياي تصوير اصلي ، بر روي صفحه ي نمايشگر ، فعال باشند .
داستاني كه به شكلي مناسب با توليد تلويزيوني يا فيلم سينمايي ، نوشته مي شود يا براي آن منظور ( توسط فيلمنامه نويسي كه نامش در عنوان بندي ارائه مي گردد ) از يك رمان ، داستان كوتاه ، يا نمايشنامه اي كه قبلاً نوشته شده ، اقتباس مي شود . نيز نگاه كنيد به : script treatment
شخصي كه مسئول نوشتن فيلمنامه براي يك فيلم سينمايي ، مضبوط ويديويي ، يا برنامه ي تلويزيوني ، يا روايت فيلمنامه اي براي يك فيلم مستند مي باشد و نامش معمولاً در عنوان بندي ذكر مي شود . در فهرستنويسي كتابخانه اي ، نام فيلمنامه نويس در « ناحيه ي يادداشت » ( از آن ركورد كتابنگاشتي كه فقره را بازنمايي مي كند ) وارد مي شود .
نسخه ي خطي كه توسط كاتب يا نسخه بردار توليد مي شود - در برابر دستنوشته ي اصلي كه توسط پديدآورنده ، يا با ديكته ي پديدآورنده نوشته شده .
يك خطاط حرفه اي كه قبل از اختراع چاپ با حروف متحرك ، دستنوشته ها را با دست استنساخ مي كرد . در قرون وسطي ، بيش تر مستنسخين راهب هايي بودند كه در كتابتخانه هاي مؤسسات مذهبي كليساي رم كار مي كردند . مترادف با : copyist نيز نگاه كنيد به : calligraphy illuminated
گُنجانه اي به شكل استوانه با درپوش جداشدني ، كه رومي هاي باستان براي نگهداري دستنوشته هاي به شكل طومار ، از آن استفاده مي كردند . نيز نگاه كنيد به : capsa
متن يك نمايشنامه ، فيلم سينمايي ، مضبوط ويديويي ، يا برنامه ي راديويي يا تلويزيوني ، كه سطوري را كه هر شخصيت بايد بيان كند ( همراه با راهنمايي هايي براي اجرا ) نشان مي دهد . مقايسه كنيد با : acting edition promptbook همچنين ، مجموعه اي از نويسه هاي الفبايي ، هجايي ، يا انديشه نگاشتي كه در نوشتن يك يا چند زبان مورد استفاده قرار مي گيرند ( نگاه كنيد به « دستخط هاي باستاني دنيا » ) . در چاپ ، به قلمِ سرهم ( كه به تقليد از خطِ دستي نوشته شده با قلم يا قلم مو ، طراحي گرديده ) اطلاق مي شود .
اتاقي در صومعه هاي قرون وسطي كه براي آماده سازي دستنوشته هاي كاتبان در نظر گرفته شده بود . در بعضي از اماكن مذهبي ، كتابتخانه يك اتاق بزرگ بود؛ در اماكن ديگر ، اين فضا به حجره هايي انفرادي تفكيك شده بود . براي به حداقل رساندن حواس پرتي كاتبان در هنگام كار ، سكوت محض برقرار مي شد . نيز نگاه كنيد به : armarian
در اصل به معناي هر گونه نگارش مكتوب؛ اما اين واژه اكنون عمدتاً براي عهد عتيق و جديد از انجيل مسيحي ، و گاهي به شكل جمع ( به معناي كتب مقدس ) به كار مي رود . در معناي عام تر ، هر گونه ركورد يا متن مذهبي .
دستنوشته اي به شكل طولي از پاپيروس ، كه معمولاً به گرد يك ميله ي چوبي مقاوم ( با دوسر برآمده ) به نام نافه ، پيچيده مي شد و براي شناسايي ، يك برچسب به يك سرِ آن زده مي شد . در تاريخ باستان ، متون در ستون هايي بر روي ورق هاي پاپيروس نوشته و به يكديگر چسبانده مي شدند تا حلقه اي طويل را تشكيل دهند كه رومي ها به آن « طومارك » مي گفتند . پس از آن كه پوست حيوانات ( پارشمن و كاغذپوست ) به عنوان سطح نوشتاري ، وسيعاً مورد استفاده قرار گرفتند ، « كادكس » ( كتاب داراي صفحه ) جاي طومار را گرفت . مقايسه كنيد با : rotulus نيز نگاه كنيد به : capsa scrinium همچنين ، به معناي حركت دادن عمودي يا افقي متن يا تصاوير صفحه ي نمايش رايانه ، از طريق زدن روي صفحه كليد يا با استفاده از يك وسيله ي نشانگر ( مثل موشواره ) براي جابه جاكردن يك « ميله ي طومارگَرد » ( scroll bar ) در سمت چپ ، راست ، بالا ، يا پايين يك پنجره يا قاب در محيط رابط گرافيكي .
وضعيت كتابي كه صحافي اش آن قدر خراشيده شده كه در بعضي جاها نخ نما يا زمخت شده . مقايسه كنيد با : rubbed
SDI ( Selective Dissemination of Information )
نگاه كنيد به : current awareness service