واژه‌نامه اطلاع‌رسانی





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 466
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 5180
يك برنامه ي تكميلي « نصب - آسان » كه قابليت يك بسته ي نرم افزاري عمده را گسترش مي دهد؛ مثل يك برنامه ي كاربردي كه به مرورگر وب افزوده مي شود تا آن را به پشتيباني از شكل خاصي از محتوا ( گرافيك و پويانمايي ، صدا ، ويديو ، . . . ) قادر كند . وصلينه هاي مرورگر ، گرچه با فايل « اچ تي ام ال » اصلي تلفيق مي شوند ، به پنجره اي جداگانه نياز دارند . براي مشاهده ي سياهه ي « نت اسكيپ » از وصلينه هاي مرورگر اينجا را كليك كنيد .
يكي از چند لايه يا ورقه ي كاغذ يا الياف ، كه به هم چسبانده يا فشرده شده اند تا ورق هاي سنگين تري ساخته شود؛ مثل انواع خاصي از مقوا . ضخامت اين نوع ورق معمولاً با تعداد لايه ها ( 2لا ، 3لا ، . . . ) مشخص مي شود . به يكي از رشته هاي به هم پيچيده اي كه نخ دوخت ( كه در صحافي كتاب به كار مي رود ) را مي سازند نيز گفته مي شود
از كلمه اي فرانسوي به معناي « استنسيل » ؛ روشي براي تصويرگري دستي كه عمدتاً در ويراست هاي فاخر به كار مي رود . در اين روش ، با ماليدن مركب يا رنگ بر روي ورقي از كاغذ ، فلز يا سلولوئيد كه طرحي در داخل آن بريده شده ، رنگ آميزي انجام مي شود تا جلوه اي ناهموار و دست ساز ايجاد شود . از همين شيوه مي توان براي اضافه كردن رنگ به يك طرح قبلاًچاپ شده استفاده كرد .
گنجانه اي براي بخش هاي آزاد ( تكمله ها ، نقشه ها ، بخش هاي موسيقي ، . . . ) كه از تكه اي كاغذ يا پارچه ي سخت و سفت ساخته مي شود و بر داخل يا پشت جلد كتاب چسبانده مي شود . نيز نگاه كنيد به : book pocket
pocket computer
نگاه كنيد به : personal digital assistant ( PDA )
لغتنامه ي كلمات يك زبان ، كه در ويراست جلدكاغذي و ارزان قيمت منتشر مي شود . غالب اين لغتنامه ها بيش تر از 30000 تا 55000 كلمه ندارند و آن قدر كوچك اند كه مي توان به راحتي آن ها را در جيب جا داد . بعضي از آن ها شامل يك اصطلاحنامه هستند . لغتنامه ها ي زبان هاي خارجي اغلب براي راحتي دانشجويان و مسافران ، در قطع كوچك منتشر مي شوند . مقايسه كنيد با : desk dictionary
ويراست قابل حمل ، كوچك و ارزاني كه معمولاٌ از نظر قطع ، از 17*5/10سانتيمتر بلندتر نيست ، و اگر صحافي آن با كاغذ انجام شود « جلدًكاغذي » ناميده مي شود .
تكمله اي كه جداگانه منتشر شده و با جلد كاغذي يا نَرم صحافي مي شود تا بتوان آن را در جيبي كه بر داخل يا پشت جلد كتابي كه قبلاً منتشر شده نصب گرديده ، جاي داد . بخش هاي جيبي عمدتاً براي روزآمدكردن كتاب هاي حقوقي و ديگر آثار مرجع به كار مي روند . به مطلبي ( مثل نقشه يا پارتيتور موسيقي ) كه جداگانه چاپ شده ، يا به ماده اي غيرچاپي ( معمولاً نَرم ديسك يا سي دي رام ) كه توسط ناشر در جيب داخل جلد كتاب قرار داده شده نيز اطلاق مي شود . در فهرستنويسي كتابخانه اي ، در ناحيه ي « توصيف ظاهري » ( از ركورد كتابنگاشتي ) به وجود يك بخش جيبي اشاره مي شود .
واژه ي صحافان براي اشاره به كتابي كه جلد آن همراه با يك جيب داخلي ( براي نگه داشتن يك يا چند بخش جيبي صحافي نشده؛ مثل تكمله ي چاپي ، نقشه ، سي دي رام ، . . . ) ساخته شده است .
poet laureate
در لفظ و در اصل به معناي « شاعري كه نشان افتخار دريافت كرده » . حقوق و عنواني افتخاري كه معمولاً توسط دانشگاه يا رييس دولت به شاعر برجسته اي اعطا مي شود كه انتظار مي رود به يادبود تاريخ ها و مناسبت هاي مهم ملي شعر بسرايد ، و در مناسبت هاي مهم از او خواسته مي شود از آثار خودش و نيز از آثار شاعران ديگر بخواند . ملك الشعراها در اصل براي تمام عمر به عنوان متصدي امور خانواده ي پادشاهي در انگلستان منصوب مي شدند و از آنان انتظار مي رفت براي مناسبت هاي دولتي شعر بسرايند ، اما اين سِمـَت اكنون عمدتاً به عنوان نشان افتخار اعطا مي شود . در ايالات متحده « ملك الشعراي مشورتي در شعر » ( Poet Laureate Consultant in Poetry ) سالانه توسط كتابدار كنگره منصوب مي شود و حقوق دريافت مي كند . براي مشاهده ي سياهه اي از ملك الشعراهاي امريكايي و انگليسي اينجا را كليك كند .
آزادي نويسنده ي داستان در تغيير واقعيت هاي تاريخي به خاطر خلق روايت جالب تر يا گيراتر از واقع ( مثل استفاده ي شكسپير از گزارش « ها لينزهد » از قتل « داف شاه » توسط « دانوالد » به عنوان منبعي براي قتل « دانكن » در « مكبث » ) .
poetry
اثري مكتوب يا شفاهي كه به شكل موزون و با علم و آگاهي ، توسط نويسنده يا گوينده اي كه استعداد استفاده ي نمادين يا تخيلي از زبان را دارد ، خلق شده است . همچنين ، هنر نگارش موزون ، با هدف بيان احساس و افكار متعالي ، و دادن لذت زيباشناختي از طريق تركيب مبتكرانه ي عبارات موزون و كلمات برگزيده ( صدا و معنا ) . شعر بر اساس شكل ( بالاد ، شبانگويه ، سوگنامه ، رزمنامه ، شبانً چكامك ، داستانسرود ، لِي ، ليمِريك ، ترانه ، قصيده ، غزل ، . . . ) رده بندي مي گردد و اغلب در جـُنگ ها منتشر مي شود . براي اتصال به « مركز شعر و ادبيات » در كتابخانه ي كنگره اينجا را كليك كنيد . مقايسه كنيد با : prose نيز نگاه كنيد به : poet laureate
در چاپ ، عبارت است از واحدي براي اندازه گيري كه در سال 1737 توسط « پير فورنيه » ( حروفنگار فرانسوي ) ابداع و در سال 1770 توسط « فيرمين - ديدو » بازبيني شد ، و در دهه ي 1870 براي نشان دادن اندازه ( بلندا و پهنا ) ي بدنه ي قلم و ديگر عناصر مورد استفاده در حروفنگاري ( خطوط ، حاشيه ، . . . ) ، در ايالات متحده شكل رسمي به خود گرفت . يك پنط برابر است با تقريباً يك بيست وهشتم سانتيمتر و يك سانتيمتر برابر است با 28 . 8 نقطه . پيش از ابداع شيوه ي نقطه اي ، براي اشاره به اندازه هاي مختلف حروف ، از واژه هاي توصيفي استفاده مي شد : تك ( 6 نقطه ) ، پايكا ( 12 نقطه ) ، . . . همچنين ، واحدي است براي اندازه گيري ضخامت كاغذ و مقوا كه در آن ، يك پونت برابر است با يك چهارصدم سانيمتر . در كتابنگاري تاريخي و بازار كتاب هاي قديمي ، مشخصه يا ويژگي خاصي در چاپ يا صحافي ( معمولاً نقص يا خطاي جزئي ) كه بر اساس آن ها مي توان نسخه هاي ويراست اول ، يا تقدم نوبت چاپ را در ويراستي كه چند بار چاپ شده ، تشخيص داد . نيز نگاه كنيد به : fingerprint
توضيح درباره ي چگونگي استفاده از يك ابزار پژوهشي يا منبع خاص ( فهرست ، نمايه ي چاپي ، خدمات چكيده نويسي ، داده پايگاه كتابنگاشتي ، . . . ) ، كه به صورت شفاهي ، درونخطي ، يا چاپي در همان زمان و مكان نياز به كمك ، توسط كتابدار خدمات عمومي يا كارشناس آموزش ديده ي ديگر ، به كاربر ارائه مي شود .
point of access
نگاه كنيد به : access point
point of service
نگاه كنيد به : service point
از فعل فرانسوي pointiller به معناي « نشانه گذاري با نقطه » . در صحافي دستي كتاب ، شكلي است از ابزارزدن كه در ويراست هاي فاخر و جلد چرمي ، به منظور ايجاد طرح هاي ظريف ( متشكل از نقطه هاي ريز بسيار نزديك به هم ، كه معمولاً با طلا برجسته مي شدند ) به كار مي رفت .
polaire
كيف يا ساك چرمي محكمي كه راهبان ، كاتبان ، و ديگر افراد باسواد دوره ي قرون وسطي براي جابه جاكردن كتاب هاي دستنوشته از آن استفاده مي كردند . اكثر اين حمايل ها صاف بودند ، اما آن هايي كه به صورت سفارشي براي افراد ثروتمند و برجسته ساخته مي شدند گاهي حاوي علامات يا طرح شاخص ديگري بودند كه به صورت برجسته ، بر حمايل نقش شده بود .
رابطه ي رنگ ها يا رنگمايه هاي يك تصوير عكسي با رنگ ها و رنگمايه هاي شئ يا صحنه ي واقعي كه بر روي فيلم ضبط شده؛ در صورتي كه تصوير ، اصل شئ يا صحنه را منعكس كند ، اين رابطه مثبت ( positive ) ، و در صورتي كه رنگ ها/ رنگمايه ها برعكس شده باشند ، منفي ( negative ) است . يك فقره ي كتابنگاشتي كه از بيش از يك تصوير عكسي تشكيل شده ممكن است داراي قطبش مختلط ( mixed polarity ) باشد . اين واژه در بازنگاري ، براي توصيف معكوس شدن رنگمايه ها از مثبت به منفي ( يا برعكس ) نيز به كار مي رود .
مجادله يا بحث بر سر موضوعي بحث انگيز . به شخصي كه مستعد مجادله يا بحث مي باشد نيز اطلاق مي شود . مناظره كننده يا نويسنده ي ماهر آثار مجادله اي « مجادله گر » ( polemicist ) نام دارد . فن يا عمل مباحثه را « جدل شناسي » ( polemics ) مي خوانند .
واژه اي كه در اوايل دهه ي 1990 به منظور توصيف تأثير ديدگاه هاي سياسي ليبرال بر فرهنگ امريكايي ، بخصوص بر بيان و ديگر شكل هاي رفتار اجتماعي ، مورد استفاده ي وسيع قرار گرفت؛ مثل جايگزين كردن عنوان " chairman " با " chairperson " به منظور اجتناب از بروز تبعيض جنسي ( اين مشكل خاص در حرفه ي كتابداري به وجود نيامده ، چرا كه واژه ي « كتابدار » از نظر جنسيت ، خنثي است ) . در مطالعات ادبي ، بحث حول اين مطلب متمركز شده بود كه آيا مجموعه آثار سنتي ، كه عمده ي آن را مردان اروپايي نوشته اند ، بايد منسوخ شوند يا خير . بعضي از دانشگاه ها با راه انداختن بحث بر سر گنجاندن « اصلاح سياسي » در برنامه ي آموزشي ، از اين معضل طفره رفته اند .
نقشه اي كه مرزهاي سياسي كشورها و حكومت ها ، وابستگي هاي سياسي ( رسمي يا غيررسمي ) افرادي كه در يك ناحيه ي جغرافيايي خاص زندگي مي كنند ، اسامي رسمي شهرهاي بزرگ ، حوزه هاي رأي گيري ، . . . را نشان مي دهد .
political name
اسم يك عارضه ي جغرافيايي ، مكان ، ناحيه ، يا يك هويت عمومي ، كه به موجب يك روند قانوني تخصيص يافته و با تغيير دولت ها ممكن است تغيير كند ( مثل تغيير « سنت پترزبورگ » به « پتروگراد » ، به « لنينگراد » ، به « سنت پطرزبورگ » ) . مقايسه كنيد با : geographic name
داده هاي آماري كه از طريق پيمايش عقايد افراد منتخب ، درباره ي يك رويداد يا مسئله ، توليد شده و معمولاً توسط مؤسسه اي كه پيمايش را انجام داده يا در انجام آن مشاركت كرده گزارش مي شود؛ مثل نظرسنجي هاي سالانه ي گالوپ از افكار عمومي امريكا . روش هاي نمونه گيري گاهي بر نتايج اثر مي گذارند .
پلاستيك انعطاف پذير شفافي كه در فيلم عكاسي به عنوان پايه براي پوشينه داركردن ، و به منظور حفاظت روكش هاي كتاب ، به كار مي رود . پليستر از نظر شيميايي پايدار است ، قدرت كشساني بالايي دارد ، و در برابر رطوبت و ديگر مواد شيميايي بسيار مقاوم است .
پلاستيك نيمه شفاف موم اندود ، نسبتاً انعطاف پذير ، و از نظر شيميايي پايدار ، با نقطه ي ذوب پايين ، كه در حفاظت از كاغذ شكننده به كار مي رود ، چرا كه در برابر اسيد مقاوم است . همچنين به عنوان رويه و روكش در كاغذسازي و افزودن بر استحكام كاغذ ، كاربرد دا رد . اين ماده از پليستر ارزان تر است؛ و داراي قابليت فروپاشي زيستي نيست .
يك يا چند كتاب حاوي متن يكسان به چند زبان ، كه گاهي اين متن در ستون هاي موازي و در صفحات مقابل به هم ، مرتب شده اند . انجيل هاي چندزبانه كه اولين بار در قرن شانزدهم منتشر شدند نمونه هايي از آن هستند . نيز نگاه كنيد به : parallel title ployglot dictionary
سياهه اي از كلمات يك زبان با ترجمه ي هر كلمه به دو يا چند زبان ديگر . لغتنامه هاي چندزبانه معمولاً در بخش مرجع كتابخانه قفسه چيني مي شوند . مقايسه كنيد با : language dictionary
پلاستيك سفت ، محكم ، مقاوم به گرما ، و از نظر شيميايي پايداري كه مي توان آن را خم داد و قالبگيري كرد . شفافيت اين ماده از پلي اتيلن بيش تر است و الكتريسيته ي ساكن آن از پليستر كم تر . جلدهاي حفاظتي خودچسب پلي پروپيلن براي كتاب ( كه از قبل شكل داده شده و لايه ي پشت كاغذي جداگانه دارند ) را مي توان از تداركچيان مواد كتابخانه اي سفارش داد . به عنوان افزودني در كاغذسازي نيز به كار مي رود . داراي قابليت فروپاشي زيستي نيست .
داشتن چندين معنا ، كه برخي از آن ها ممكن است همپوشان باشند ( مثلاً « لغتنامه ي انگليسي آكسفورد » چهارده تعريف از كلمه ي " power " ارائه مي كند ) . در فهرستنويسي و نمايه سازي به منظور شفاف سازي معنايي ، معمولاً يك توضيحگر ضمني به سرعنوان موضوعي يا توصيفگر چندمعنا افزوده مي شود . مثال از سرعنوان هاي موضوعي كتابخانه ي كنگره : Power ( Electronics ) Power ( Social Sciences ) نيز نگاه كنيد به : homograph