واژه‌نامه اطلاع‌رسانی





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 466
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 5180
pinyin ( PY )
نظام نوشتن زبان چيني با الفباي رومي ، كه توسط رسانه هاي خبري ، دولت ايالات متحده ، و در سراسر جهان ، مورد استفاده قرار مي گيرد . در سال 1997 كتابخانه ي كنگره اعلام كرد كه قصد دارد ركوردهاي كتابنگاشتي را كه در نظام قديمي تر ( Wade - Giles ) ايجاد شده بودند به استاندارد جديد « پين يين » تبديل كند - تصميمي كه بر ميليون ها ركورد مستند اثر خواهد داشت ، و انتظار مي رود مبادله ي بين المللي داده هاي كتابنگاشتي را تسهيل كند . براي اتصال به سراصفحه ي « پروژه ي كتابخانه ي كنگره براي تبديل پين يين » اينجا را كليك كنيد .
يك طاقه ي پارشمن كه براي ضبط حسابرسي سالانه ي درآمد ها و هزينه هاي سلطنتي در خزانه ي دارايي به كار مي رفت . طاقه لول ها ( كه بسيار مورد علاقه ي تاريخدانان هستند ) قديمي ترين و طولاني ترين مجموعه از ركورد هاي دولتي در انگلستان اند كه بدون انقطاع قابل توجه ، از 1156 تا 1832تداوم داشته اند .
piracy
نگاه كنيد به : copyright piracy pirated edition
ويراستي كه با نقض قانون موجود حق تكثير ، بدون اجازه ي پديدآورنده يا دارنده ي حق تكثير و معمولاً ( به منظور اجتناب از عواقب قانوني نقض قانون حق تكثير ) بيرون از كشور محل انتشار اثر اصلي ، منتشر مي شود . مقايسه كنيد با : authorized edition unauthorized edition
نوواژه اي كه از عبارت « picture element » ( = عنصر تصويري ) ابداع شده و عبارت است از هر يك از نقاط كوچك روشن و يكشكلي كه در مجموع ، تصوير روي صفحه ي تلويزيون يا نمايشگر رايانه را تشكيل مي دهند . پيكسل ها ممكن است دوگاني ( سياه و سفيد ) يا چندارزشي ( به منظور نمايش رنگ ها يا درجاتي از طيف خاكستري ) باشند . هر پيكسل روي نمايشگر رنگي ، تركيبي است از سه نقطه ي آبي ، سبز ، و قرمز . براي ديدن پيكسل ها بر روي نمايشگر رايانه تان ، سطح نمايشگر را با يك دستمال كاغذي يا پارچه ي تميز و نمدار ، پاك كنيد . مترادف با : pel نيز نگاه كنيد به : bitmap
PLA
نگاه كنيد به : Public Library Association
placard
نگاه كنيد به : poster
place index
نگاه كنيد به : geographic index
place name
نگاه كنيد به : geographic name
مكان جغرافيايي كه ويراستي از اثر در آنجا منتشر مي شود ، و معمولاً به صورت شهر ( يا شهر و ايالت ) و در صفحه ي عنوان كتاب و گاهي به شكل كامل تر در پشت صفحه ي عنوان ذكر مي شود . در فهرستنويسي كتابخانه اي ، « محل نشر » يكي از عناصر ثبت شده در « ناحيه ي نشر ، توزيع ، . . . » ( از توصيف كتابنگاشتي ) مي باشد .
place subdivision
نگاه كنيد به : geographic subdivision
از واژه ي لاتين plagiarius به معناي « آدم ربا » . نسخه برداري يا تقليد بسيار نزديك از اثر يك نويسنده يا آهنگساز ديگر ، به قصد جازدن حاصل تقلب به عنوان يك اثر اصلي . در بيش تر دانشكده ها و دانشگاه ها ، مدرسان مجازات هاي سختي را بر دانشجوياني كه آثار ديگران را سرقت مي نمايند ، اِعمال مي كنند . بهترين راه براي پرهيز از متهم شدن به سرقت متن ، بيان يك ايده با كلام خود شخص پديدآورنده ي اصلي است . وقتي نياز به تأويل بسيار نزديك يا به نقل قول باشد ، منبع مورد استفاده بايد در پانوشت يا پي نوشت ذكر شود . تكليف هاي ميان ترمي كه به صورت آماده از « كارخانه ها » ي ساخت تكليف هاي ميان ترم ( به صورت درونخطي ) خريداري مي شوند ، در اكثر دانشگاه ها و دانشكده ها سرقت ادبي محسوب مي شوند و اساتيد زيرك ، همواره با آخرين فنون تشخيص اين شكل از تقلب آشنا مي شوند .
اثري كه به عنوان اصل ارائه مي شود ، اما در واقع از منبع ديگري ( معمولاً بدون اجازه ) نسخه برداري ( سرقت ) شده است .
plaintext
نگاه كنيد به : vanilla text
نقشه اي در مقياس بزرگ ( 1 : 5000 يا بزرگ تر ) ، كه معمولاً از ناحيه اي نسبتاً كوچك ( مثل پرديس دانشگاه ، باغ ، پارك كوچك ، ميدان نبرد ، يا مكاني كه يك ساخمان يا مجتمع ساختماني در آن بنا شده ) تهيه مي شود . نقشه ي معماري ( architectural plan ) نشان دهنده ي ساختمان ( مثل كتابخانه ) است ، و نه زميني كه ساختمان بر روي آن واقع شده . نيز نگاه كنيد به : floor plan
نقشه اي كه مكان ها و مسافت ها را ( بدون نشانه ي ارتفاع ) روي سطح صاف و واقعي نشان مي دهد و با نقشه ي برجسته كه ارتفاع و/ يا عمق سطح زمين را ( نسبت به سطح دريا - اگر موضوع نقشه ، قسمتي از سطح زمين باشد ) نشان مي دهد متفاوت است .
plaquette
از ريشه ي فرانسوي ، به معناي لوح يا تخته ي كوچك و نازك . لوح كوچك مدور يا بيضي با طرح برجسته ي برنزي يا سربي در قالبي مومي ، كه در اصل در دوره ي رنسانس به منظور تزيين جعبه ها و ديگر فقره هاي شخصي به كار مي رفت . نيز نگاه كنيد به : cameo binding
plaquette binding
نگاه كنيد به : cameo binding
نما يا نقشه اي كه بر اساس مقياس ترسيم شده ، و مرزها ، تقسيمات فرعي ، و ديگر داده هاي مهم مربوط به قسمت نسبتاً كوچكي از زمين را ( كه بر اساس مسـّاحي تعيين شده ) نشان مي دهد و معمولاً براي اهداف حقوقي مورد استفاده قرار مي گيرد .
مطلب مصور در كتاب ( يا اثر انتشاراتي ديگر ) كه معمولاً روي برگي از كاغذ مرغوب و متفاوت با متن چاپ مي شود ، و پشت آن اغلب سفيد است يا حاوي يك « شرح تصوير » توصيفي مي باشد . لوح ها معمولاً پس از « جمع كردن » جزوُك ها در كتاب گنجانده مي شوند ، و در سراسر متن يا در يك يا چند گروه توزيع مي گردند . لوح ها ، از آنجا كه نقش محوري در « جمع كردن » ندارند ، در شماره گذاري صفحات كتاب مستثني مي باشند؛ با وجود اين ، معمولاً با اعداد رومي يا عربي شماره گذاري مي شوند و به ترتيب ظهور ، در بخش جداگانه اي از پيش مطلب ، فهرست مي شوند . در ركورد كتابنگاشتي كه براي بازنمايي يك فقره در فهرست كتابخانه اي ايجاد مي شود ، تعداد برگ ها يا صفحات لوح ها در ناحيه ي « توصيف ظاهري » ( به دنبال تعداد صفحات متن ) ذكر مي شود . مقايسه كنيد با : cut نيز نگاه كنيد به : color plate double plate interleaving monochrome plate در اصل ، قطعه اي صاف از چوب يا ورقي از فلز كه براي چاپ ، برجسته كاري ، يا گراوركردن يك طرح ، تصوير ، يا عكس بر روي كاغذ ، كاغذپوست ، يا سطح چاپي ديگر به كار مي رود . در چاپ نوين ، لوح هاي فتومكانيكال ( photomechanical ) براي چاپ متن و تصاوير به كار مي روند .
در اصل به نوع خاصي از چيدمان سخت افزار رايانه اي اطلاق مي شد ، اما اين واژه اكنون هم سخت افزار و هم سيستم عامل نصب شده بر روي « سي پي يو » ( معمولاً براي يك مدل يا كل خانواده ي رايانه ها ) را ( مثل « ويندوز » ، « مكينتاش » ، « يونيكس » ) شامل مي شود . « كارپايه ي متقاطع » ( Cross - platform ) به ابزارها ، برنامه هاي كاربردي ، و قالب هاي داده اي اطلاق مي شود كه براي عمل كردن بر روي بيش از يك نوع سامانه ي رايانه اي طراحي شده اند .
اثري ادبي به نظم يا نثر كه روايتي را ، به منظور اجراي زنده برروي صحنه توسط جمعي از بازيگران ، با كلام و عمل ارائه مي كند . در قديمي ترين نمايش هاي شناخته شده ( كه در جشنواره هاي مذهبي در يونان باستان اجرا مي شدند ) بين كمدي و تراژدي تمايزي آشكار برقرار مي شد . نمايش توسط « نمايشنامه نويس » براي بزرگسالان يا كودكان ، و معمولاً در يك يا چند بخش اصلي به نام « پرده » نوشته مي شود . مقايسه كنيد با : screenplay نيز نگاه كنيد به : acting edition closet drama masque melodrama miracle play morality play mystery play one - act play teleplay thesis play script در نشر ، عبارت است از توجه يا تأكيدي كه به واسطه ي جايگاه يك مقاله يا مطلب خبري در يك اثر انتشاراتي ( در پشت يا رو ) ، جايگيري در صفحه ( در بالا يا پايين ) ، يا نحوه ي ارائه ي حروفنگارانه ( بزرگنمايي يا كوچك نمايي ) بدان داده مي شود . همچنين ، عمل كردن هر وسيله اي كه براي دريافت سيگنال هاي پخش عمومي ( راديو يا تلويزيون ) ، يا بازتوليد صداي ضبط شده بر روي يك رسانه ( صفحه ي گرامافون ، نوار صوتي ، ديسك فشرده ، نوار ويديويي ، . . . ) طراحي شده . نيز نگاه كنيد به : playback
هرگونه مضبوطي كه به محض توليد ، شنيده يا مشاهده مي شود - معمولاً با اين هدف كه اجراكنندگان ، توليدكنندگان ، . . . بتوانند به ارزيابي كيفيت آن و انتخاب نگارش مناسب براي توليد و توزيع بپردازند . در معناي عام تر ، بازتوليد صداها و/ يا تصاوير از رسانه اي ( صفحه ي گرامافون ، نوار صوتي ، ديسك فشرده ، نوار ويديويي ، دي وي دي ، . . . ) كه صداها/ تصاوير بر روي آن ضبط شده اند . « دستگاه پخش » ( playback device ) قابليت بازتوليد صدا و/ يا ويديو را دارد ، اما براي ضبط كردن طراحي نشده است .
playing speed
در ضبط صدا ، عبارت است از سرعتي كه حاملِ ضبط شده در رسانه اي خاص ، بايد با آن سرعت عمل كند تا صداي موردنظر توليدكننده ، بازتوليد شود ( مثل 33 دور در دقيقه براي « صفحه ي دور بلند » گرامافون ) . مقايسه كنيد با : projection speed
مدت زماني كه براي پخش يك فقره ي رسانه اي غيرچاپي ( مضبوط صوتي ، فيلم سينمايي ، مضبوط ويديويي ، دي وي دي ، . . . ) ، به تجهيزات نياز است . در فهرستنويسي كتابخانه اي ، زمان پخش در زير « اندازه ي اثر » ( در ناحيه ي « توصيف ظاهري » از ركورد كتابنگاشتي ) ، به همان صورتي كه بر روي فقره قيد شده ، ارائه مي گردد . اگر مدت زمان پخش از قبل تعيين نشده باشد ، زمان تخميني ذكر مي شود .
پديدآورنده ي يك اثر نمايشي كه براي خوانده شدن ( مثل نمايشنامه ي كتابخانه اي ) يا اجراي زنده بر روي صحنه ، نوشته شده و نام وي در ناحيه ي « شرح مسئوليت » ( از توصيف كتابنگاشتي يك ويراست از اثر ) وارد مي شود . معروف ترين نمونه ، « ويليام شكسپير » است كه نمايشنامه هايش هنوز ( 400 سال پس از نوشته شدن ) اجرا مي شوند و در سراسر جهان مورد اقتباس قرار مي گيرند . مترادف با : dramatist مقايسه كنيد با : screenwriter نيز نگاه كنيد به : director performer
سازمان حوادث يا داستانپاره ها در يك اثر داستاني ( رمان ، داستان كوتاه ، نمايشنامه ، فيلم سينمايي ) ، به ترتيبي كه رابطه ي بين شخصيت و وقايع براي خواننده يا بيننده ، گشوده مي شود . بيش تر پيرنگ هاي ادبي ، كشمكشي بين نيروهاي متخالف را ارائه مي دهند كه به گره گشايي ( denouement ) يا پاياني منجر مي شود كه در آن ، پديدآورنده براي بالابردن تأثير نمايشي اثر خود ، عنصر تعليق را به كارمي گيرد . پيرنگ هاي پيچيده ممكن است شامل يك يا چند پيرنگ فرعي باشند . كتابخانه ها براي تشويق مراجعان به خواندن اثر اصلي ، قاعدتاً منابعي را كه كوتهواره يا خلاصه ي پيرنگ هاي آثار ادبي را ارائه مي نمايند خريداري نمي كنند .
گزارش فشرده اي از ترتيب رويداد ها يا حوادث در يك اثر روايتي نسبتاً بلند ( رمان ، نمايشنامه ، شعر حماسي ، . . . ) . اكثر كتابخانه ها ، بنا بر خط مشي خود ، فَروُست هايي ( مثل Cliff Notes و Masterplots ) را كه خلاصه پيرنگ هاي آثار ادبي را ارائه مي دهند انتخاب نمي كنند ، چرا كه دانشجويان براي اجتناب از تكاليف خواندني ، خيلي راحت از آن خلاصه ها استفاده مي كنند . مترادف با : synopsis
PLR
نگاه كنيد به : Public Lending Right
واژه اي عاميانه كه در بازار كتاب براي اشاره به كتاب جديدي كه به فروش نمي رود مورد استفاده قرار مي گيرد . « گندم نمايي » يك كتاب عبارت است از تلاش براي تقويت فروش و مطالعه ي آن از طريق ستايش از نقاط قوت آن و چشمپوشي از ( يا كم اهميت جلوه دادن ) نقاط ضعف آن كتاب . چنين تأييدي ممكن است به درخواست پديدآورنده يا ناشر انجام نگرفته باشد .