واژه‌نامه اطلاع‌رسانی





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 66
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 5180
ماده ي صحافي مصنوعي يا نيمه مصنوعي كه با هدف شباهت نمايي نسبت به چرم ساخته شده است؛ مثل پايه ي پارچه كه لايه اي بر روي آن كشيده شده ، و شستشوپذيري آن معمولاً از چرم واقعي بيش تر است . مترادف با : artificial leather
كتابي كه در آن شيرازه با چرم ، و بقيه ي قسمت ها با ماده اي ديگر ( مثلاً پارچه ) و اغلب با رنگي متفاوت ، صحافي شده اند . مقايسه كنيد با : half leather
ماده اي بادوام براي صحافي كتاب كه به رنگ هاي مختلف موجود است ، و از كاغذ صيقل خورده ي ماشيني محكمي ساخته مي شود كه برجسته كاري شده تا سطح آن ، ظاهر چرم را داشته باشد .
روكشي با اندك چروكيدگي كه به طور طبيعي يا مصنوعي ، وقتي كه كاغذ در هنكام خشك شدن ، بدون كشش يا بر اثر كشش اندك ، به صورت ناهمساني " آب مي رود " توليد مي شود ، مثل آنچه كه در توليد كاغذ پوست پيازي رخ مي دهد . در يك كتاب پرداخت شده ، اگر به دنبال رطوبت بيش ازحد ، گرما به كتاب برسد ، جلد و متن ممكن است چروك بخورند . با كنترل دما و رطوبت نسبي در انبار مي توان از اين وضعيت جلوگيري كرد .
وضعيت كتابي كه در آن ، برگ هاي متن يا صفحات جلد ، معمولاً به خاطر گرما و/يا رطوبت شديد در هنگام خشك شدن ، داراي ظاهر چروكيده ، ناصاف ، موج دار يا تابيده هستند . در جلد كتاب ، اين وضعيت ممكن است نتيجه ي استفاده ي نادرست ( استفاده ي به مقدار زياد يا از نوع نامناسب ) از چسب باشد .
adhesive
ماده اي كه به چيزي ماليده مي شود تا آن چيز براثر كنش شيميايي يا مكانيكي ، به سطح ديگري بچسبد . براي اين كه چسب مايع اثركند ، بايد سطح مورد نظر مرطوب باشد . چسب هاي حرارتي كه در دماي معمول جامدند ، با حرارت ديدن ذوب مي شوند و وقتي كه سرد شوند ، خود را مي گيرند . برخي از انواع چسب ، حساس به فشار هستند . انواع گوناگون چسب به شكل گسترده اي در صحافي و فرايند هاي فني كتابخانه مورد استفاده قرار مي گيرند . در حفاظت مدارك ، غالباً چسب ها را با توجه به خاصيت برگشت پذيري آن ها انتخاب مي كنند . نيز نگاه كنيد به : adhesive binding glair glue paste polyvinyl acetate
نوعي چسب كه از پروتئين حاصل از كولاژن موجود در محصولات جانبي حيواني ( استخوان ، سـُم ، پوست ، . . . ) ، پس از جوشاندن و ايجاد ژلاتين قهوه اي رنگي كه مي توان با آب مخلوط كرد ، به دست مي آيد . اكثر سريشم ها براي استفاده در صحافي مناسب نيستند ، زيرا به مرور زمان شكننده مي شوند . مقايسه كنيد با : paste
يك تكبرگ ، برگه ي غلطنامه ، نقشه ، يا تصويري كه جداگانه چاپ مي شود و متناسب با قطع صفحه برش مي خورد و بدون استفاده از « ميلچه » ، پس از آن كه متن كتاب تماماً چاپ و صحافي شد ، با زدن خط نازكي از چسب در طول حاشيه ي داخلي ( نزديك لبه ي صحافي ) در كتاب چسبانده مي شود . ورق چسبانده شده ممكن است تا حدي از نظر بازشوندگي دچار اشكال باشد .
در صحافي كتاب ، زدن چسب به لبه ي صحافي كتاب ، پس از آن كه جزوك ها به هم دوخته شده اند و پيش از آن كه مراحل پُخ دادن و پشت كوبي انجام شوند . براي به هم چسبيدن جزوك ها ، چسب به ميان آن ها خورانده مي شود . مقايسه كنيد با : pasting down
نقشه اي كه در آن زاويه ي ديد ، به جاي آن كه دقيقاً از بالا باشد ، از زاويه اي غيرقائمه است كه در نتيجه ، افقي قابل ديدن ايجاد مي كند و براي به تصويركشيدن شهرها ، شهرك ها ، و نواحي تفريحي عمومي ( رشته كوه ها ، دره ها ، . . . ) به كار مي رود . عوارض مهم جغرافيايي گاهي در حاشيه ي بالا يا پايين مشخص مي شوند . دورنماها هم ويژگي هاي نقشه ها و هم ويژگي هاي تصاوير را دارا هستند .
برگرفته از كلمه ي يوناني به معناي « تصوير كوچك » . شعري كوتاه كه سادگي و معصوميت زندگي روستايي ، شباني يا محلي را توصيف مي كند . ريشه ي اين شكل ادبي را مي توان به تئوكريتوس ( شاعر يوناني ) نسبت داد ، كه در قرن سوم قبل از ميلاد ، زندگي شباني در جزيره ي سيسيل را براي خوانندگان اسكندريه اي توصيف مي كرد . « شبانگويه » نوعي از چكامه ي روستايي است . مقايسه كنيد با : idyll
خلاصه اي كوتاه و واقعگرا از محتواي اصلي يك كتاب ، مقاله ، سخنراني ، گزارش ، پايان نامه ، يا اثر ديگر ، كه بيانگر نكات اصلي ، با همان ترتيب مذكور در متن اصلي است ، اما ارزش تأليفي مستقل ندارد . چكيده ممكن است راهنما ، تمام نما ، انتقادي ، يا داراي يك ديد گاه خاص ( سوگر فته ) باشد . دريك مقاله ي علمي ، چكيده پس از عنوان و نام پديدآورنده ( ها ) ، و پيش از متن مي آيد . در مدخل مندرج در يك منبع چكيده نامه اي يا نمايه اي چاپي در يك داده پايگاه كتابشناختي ، چكيده همراه با استناد مي آيد . مقايسه كنيد با : summary نيز نگاه كنيد به : authour abstract abstracting journal
abstracting journal
مجله اي كه خاص ارائه ي چكيده ي مقالات و ديگر مدارك منتشرشده در يك رشته ي خاص علمي يا حوزه ي تحقيقي است . مقايسه كنيد با : abstracting service
خدمتي از شركت « بل اند هاول » كه نمايه سازي و چكيده نويسي پايان نامه ها و رساله هاي دكتري و كارشناسي ارشد تمام رشته هاي آكادميك را ، كه از سال 1861 در دانشگاه هاي ايالات متحده ، كانادا ، بريتانياي كبير ، و ديگر كشورها تحويل شده اند انجام مي دهد . ( رساله هاي دكتري از سال 1980 ، و پايان نامه هاي كارشناسي ارشد از سال 1988 چكيده نويسي شده اند ) . « چكيده نامه ي بين المللي رساله ها » ، به صورت چاپي ، بر روي سي دي رام ، و به عنوان داده پايگاه كتابنگاشتي درونخطي ، مستقيماً از « بل اند هاول » يا از طريق « فرست سرچ » « اُ سي ال سي » قابل دسترسي است ( و ماهانه روزآمد مي شود ) . نسخه هاي چاپي رساله ها را مي توان از Dissertation Express ( « بل اند هاول » ) ، با پرداخت مبلغي ثابت ، به دست آورد .
آماده سازي يك گزارش كوتاه و واقعگرا ( چكيده ) از محتواي يك اثر مكتوب ، تا پژوهشگر بتواند سريعا ً تصميم بگيرد كه آيا خواندن تمامي متن ، آن نياز اطلاعاتي بخصوص را برآورده مي كند يا خير . چكيده نويسي معمولاً به متون يك رشته ي خاص يا گروهي از رشته هاي مرتبط محدود مي شود ، و به وسيله ي يك فرد يا شخصيت حقوقي ، مثلاً بخش چكيده نويسي و نمايه سازي ، كه چكيده ها را منظماً در اختيار جمعي از مشتركان قرار مي دهد ، انجام مي گيرد .
خلاصه ي كوتاهي ، موسوم به چكيده كه به وسيله ي شخص مسئول آفرينش اثر نوشته مي شود - در برابر چكيده اي كه به وسيله ي شخص غير از پديدآورنده ، و معمولاً به وسيله ي يك چكيده نويس يا نمايه ساز حرفه اي تهيه مي شود .
چكيده اي كه مقدار هر چه بيش تري از محتواي اصلي اثر را ، در قالب يك پاراگراف خلاصه مي كند . مقايسه كنيد با : critical abstract indicative abstract
چكيده اي كه با توصيف نوع و شكل اثر چكيده تويسي شده ، به موضوعات اصلي اشاره مي كند و توصيف مختصري از رويكرد اثر را ارائه مي دهد ، اما به خلاصه كردن محتوا يا ارزيابي كيفيت نمي پردازد . مقايسه كنيد با : critical abstract informative abstract
چكيده اي كه شامل ارزيابي مختصري از محتوا و/ يا سبك ارائه ي اثر خلاصه شده مي باشد ، و معمولاً توسط متخصص موضوعي نوشته مي شود . مقايسه كنيد با : indicative abstract informative abstract
تركيبي از دو يا چند رسانه ي رقومي ( متن ، گرافيك ، صدا ، پويانمايي ، ويديو ، . . . ) كه در برنامه ي كاربردي رايانه اي ( مثل دايره المعارف درونخطي ، بازي رايانه اي ، يا پايگاه وب ) مورد استفاده قرار مي گيرد . برنامه هاي كاربردي چندرسانه اي اغلب تعاملي هستند . از اين نظر مترادف با : digital media در معناي عام تر ، هر برنامه ، اجرا ، يا برنامه ي كاربردي رايانه اي كه در آن ، دو يا چند رسانه ي ارتباطي به طور همزمان يا در يك همآيندي نزديك ، مورد استفاده قرار مي گيرند؛ مثل اسلايدهايي كه همراه با صداي ضبط شده نمايش داده شوند . تصاوير ثابت كه همراه با متن به نمايش درمي آيند ، چندرسانه اي محسوب نمي شوند .
يك يا چند كتاب حاوي متن يكسان به چند زبان ، كه گاهي اين متن در ستون هاي موازي و در صفحات مقابل به هم ، مرتب شده اند . انجيل هاي چندزبانه كه اولين بار در قرن شانزدهم منتشر شدند نمونه هايي از آن هستند . نيز نگاه كنيد به : parallel title ployglot dictionary
سيستم عاملي كه امكان مي دهد در يك زمان ، بيش از يك برنامه ي كاربردي باز بماند ، و به كاربر اجازه مي دهد با استفاده ي اشتراكي از « واحد پردازشگر مركزي » ( سي پي يو ) ، عمليات هاي مختلفي را اجرا كند و در صورت نياز ، بين برنامه هاي كاربردي به تبادل اطلاعات بپردازد .
crosswalk
جدولي كه موتورهاي كاوش را قادر مي سازد در داده پايگاه هايي با قالب هاي ناهمگون ركورد ، از طريق انطباق روابط بين عناصر وراداده اي ، عمل كنند . نيز نگاه كنيد به : interoperability
داشتن چندين معنا ، كه برخي از آن ها ممكن است همپوشان باشند ( مثلاً « لغتنامه ي انگليسي آكسفورد » چهارده تعريف از كلمه ي " power " ارائه مي كند ) . در فهرستنويسي و نمايه سازي به منظور شفاف سازي معنايي ، معمولاً يك توضيحگر ضمني به سرعنوان موضوعي يا توصيفگر چندمعنا افزوده مي شود . مثال از سرعنوان هاي موضوعي كتابخانه ي كنگره : Power ( Electronics ) Power ( Social Sciences ) نيز نگاه كنيد به : homograph
آنچه هر چهار سال منتشر مي شود . به اثر پيايندي كه هر چهار سال منتشر شود نيز اطلاق مي گردد . نيز نگاه كنيد به : annual biennial triennial quinquennial sexennial septennial decennial
ناحيه اي چهارضلعي بر سطح زمين ، كه با طول ها و عرض هاي جغرافيايي موازي محدود شده ، و به عنوان واحدي در نقشه برداري مورد استفاده قرار مي گيرد . ابعاد يك « كواد » ( quad ) لزوماً در هر دو جهت يكسان نيستند . چهارگوش موضع نگاشتي 5/7 دقيقه اي 000 , 1 : 24 ، نقشه ي پايه ي مورد استفاده در « اداره ي نقشه برداري جغرافيايي » است .
در صحافي ، نوعي از جمع كردن كتاب ، متشكل از چهار ورق كاغذ ، پارشمن ، يا كاعذپوست كه با يك بار تاشدگي ، به هشت برگ تبديل شده ، و در تهيه ي بعضي از كتاب هاي خطي و كتاب هاي چاپي قديمي به كار رفته . نيز نگاه كنيد به : ternion quinternion sextern
صدايي كه توسط وسيله ي صوتي به طور همزمان از چهار مجراي جداكانه با چهار آمپلي فاير يا بلندگو بازتوليد مي شود . جداسازي صداي چهار باندي نتيجه اي واقعي تر نسبت به مضبوط صوتي تك آوايي يا استريوفونيك توليد مي كند .
صورت بازنماياننده ي يك شخص ( بخصوص از چهره ) كه از حالت زنده ي وي عكسبرداري ، ترسيم ، نقاشي ، يا پيكرتراشي شده است . بيش تر زندگينگاشت هاي كامل و بعضي از آثار مرجع زندگينگاشتي حداقل يك چهرعكس از « صاحب شرح حال » ( biographee ) را شامل مي شوند . كوته نوشت : port . مقايسه كنيد با : caricature نيز نگاه كنيد به : author portrait در نشر ، عبارت است از يك تصوير ، برگ ، يا كتاب با ارتفاع تقريباً 25 درصد بيش تر از پهنا ، كه قطع معمول در نشريات چاپي است . از اين نظر ، مترادف با : long way مقايسه كنيد با : oblong نيز نگاه كنيد به : narrow square
مجموعه ي كامل از رده ها ي فرعي كه وقتي توليد مي شود كه رده اي كه بازنمايي كننده ي يك موضوع در نظام رده بندي است ، بر طبق يك مشخصه ي واحد ، تقسيم شود . تعداد رده هاي فرعي به مشخصه ي خاصي كه براي تقسيم به كارگرفته شده بستگي دارد . « اس آر رانگاناتان » ، در « رده بندي كولُن » پنج دسته از چهريزه هاي قابل تشخيص در هر رده را شناسايي كرد : شخصيت ، ماده ، انرژي ، فضا ، و زمان . در معناي عام تر ، هر يك از چندين ويژگي متمايز در يك موضوع .