واژه‌نامه اطلاع‌رسانی





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 99
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 5180
et seq .
كوته نوشت عبارت لاتينet sequens به معناي « و بعدي » . جمع : seqq et ( و « آن هاي بعدي » ) .
كوته نوشت عبارت لاتين et alii ، به معناي « و ديگر افراد » ، كه در استنادهاي كتابنگاشتي بعد از نام اولين نفر از چند مشاركت كننده ( به جاي ذكر همه ي اسامي ) مي آيد . همچنين كوته نوشتي براي et alibi ( به معناي « و جاي ديگر » ) و et alia ( به معناي « و ديگر چيزها » ) .
نام سازماني كه پديدآورنده يك اثر ، رسماً با آن مرتبط است ، و معمولاً در كتاب ها بر روي لبه برگردان انتهايي روپوش يا بر صفحه ي عنوان ، و در مقالات مجلات در يادداشتي در پايين صفحه ي اول ، گاهي همراه با عنوان شغلي و اطلاعات تماس نويسنده ، ذكر مي شود .
سازماني كه جداگانه اداره مي شود ، ولي بنا بر توافق هاي رسمي ، با سازمان ديگري ارتباطات نزديك دارد ، مثل سازمان هاي مختلف وابسته به " انجمن كتابخانه هاي امريكا " . همچنين به فرايند شكل گيري چنين پيوندي اشاره دارد . نيز نگاه كنيد به : affiliated library
foreign subsidiary
ناشري كه كلاً يا جزئاً در مالكيت شركتي قرار دارد كه اداره ي مركزي آن در كشور ديگري است . روند جهاني شدن در مالكيت مشاركتي ، بر رسانه ها ( ازجمله نشر ) نيز عميقاً اثر گذاشته است .
وضعيت كتابي كه بدنه ي متني آن ( چه به منظور تجديد صحافي يا بر اثر فرسودگي لولاها ) از جلد آن جدا شده . ترميم چنين كتابي ممكن است استفاده از آستر بدرقه هاي جديدي را لازم داشته باشد . مقايسه كنيد با : shaken
اثري كه در كشوري توليد و منتشر گرديده و براي فروش با همان شكل دست نخورده ، به كشور ديگري آورده شده . نام واردكننده ممكن است علاوه بر ( يا به جاي ) ناشر اصلي بر روي صفحه ي عنوان چاپ شود ، يا روي برچسبي كه بعد از چاپ به صفحه ي عنوان اضافه مي گردد چاپ شود . مقايسه كنيد با : co - publishing در رايانش ، خواندن يا دريافت داده ها از يك برنامه ي كاربردي يا سامانه ي رايانه اي ديگر ، كه ممكن است مستلزم تبديل قالب بندي داده هاي ورودي به قالب مناسب باشد . برنامه هاي كاربردي رايج معمولاً براي تبديل انواع قالب ها به يكديگر ، مجهز هستند . مقايسه كنيد با : export
در اصل ، لغتنامه ي يوناني ، عبري ، عربي ، يا يك زبان ديگر . در كاربرد نوين ، لغتنامه يا واژه نامه ي تخصصي متشكل از كلمات يك موضوع يا حوزه ي مطالعاتي بخصوص . در زبانشناسي ، سياهه اي از همه ي فقره هاي واژي ( بن واژهاي ) يك زبان خاص . نيز نگاه كنيد به : vocabulary
همه ي كلمات مورداستفاده در يك زبان . نيز همه ي كلمات و عبارات مورداستفاده ي يك شخص ، گروه ، يا حرفه ي بخصوص . همچنين به سياهه اي از كلمات در يك كتاب درسي ( كه براي دانشجويان يك زبان خارجي تهيه شده ) گفته مي شود كه معمولاً در انتهاي متن ، كتاب ، يا در پايان هر فصل چاپ مي شود . مقايسه كنيد با : glossary lexicon نيز نگاه كنيد به : controlled vocabulary vocabulary control
سياهه ي معيني از اصطلاحات مرجح كه فهرستنويس يا نمايه ساز در هنگام تخصيص سرعنوان هاي موضوعي يا توصيفگرها ( در ركورد كتابشناختي ) به منظور اشاره به محتواي يك اثر در فهرست كتابخانه اي يا در نمايه يا در داده پايگاه كتابشناختي ، سرعنوان يا توصيفگر را بايد از ميان آن ها انتخاب كند . مترادف ها ، واژگان هدايتگر به شمار مي آيند و دستورهايي مبني بر " نگاه كنيد به " يا " به كارببريد " در برابر اين مترادفات ، استفاده كننده را به سرعنوان هاي مجاز هدايت مي كنند . مثلاً ، اگر سرعنوان موضوعي مجاز براي آثار درباره ي سگ ، " سگ ها " باشد ، آنگاه تمام اقلامي كه درباره ي سگ ها هستند سرعنوان " سگ ها " خواهند گرفت . ارجاع متقاطعي از واژه ي " تازي " به سرعنوان " سگ ها " ايجاد خواهد شد تا اطمينان حاصل شود كه هركسي كه در پي اطلاعاتي درباره ي سگ ها با عنوان " تازي " است ، به سرعنوان صحيح راهنمايي خواهد شد . واژگان مهارشده معمولاً به ترتيب الفبايي در سياهه ي سرعنوان ها ي موضوعي ، يا در اصطلاحنامه ي واژگان نمايه سازي ، فهرست مي شود . فرايند توليد و نگهداري سياهه اي از واژگان مرجح نمايه سازي " مهار واژگاني " نام دارد . مترادف با : controlled terms مقايسه كنيد با : free - text search
در اصطلاحنامه ي واژگان كنترل شده اي كه در نمايه سازي متون يك رشته ( يا گروهي از رشته ها ) ي آكادميك مورد استفاده قرار مي گيرد ، ارجاع هاي متقاطع گنجانده شده اند تا كاربر را ( معمولاً به وسيله ي يك فرمان « نگاه كنيد به » يا « به كاربريد » ) از مترادف ها و شبه مترادف ها به سرعنوان هاي موضوعي يا توصيفگرهاي مْجاز هدايت كنند . اصطلاحنامه اي كه حاوي چنين ارجاع هاي متقاطعي باشد ، مي گويند داراي « ساختار همبندي » است .
روشي در تبديل اطلاعات به متن قابل خواندن به منظور حصول نهايت كارآيي و اثربخشي . سامانه هاي واژه پرداز معمولاً مشتمل اند بر يك ريزرايانه با يك صفحه كليد براي تايپ كردن درونداد ، نمايشگري براي نمايش متن ، و يك چاپگر ليزري براي توليد برونداد باكيفيت . وجود يك ميانجي با دستگاه حروفچين نوري ، امكان توليد زينك اُفست براي دستگاه چاپ را نيز فراهم مي كند .
حوزه ي مطالعاتي كه به طور خاص به ريشه ها ، شكل و معناي كلمات در يك زبان مي پردازد . مقايسه كنيد با : lexicography نيز نگاه كنيد به : etymology
سياهه ي الفبايي از اصطلاحات تخصصي مرتبط با يك موضوع يا حوزه ي خاص مطالعاتي ، همراه با تعريف مختصر ، كه غالباً در انتهاي كتاب ، يا در كتاب هاي مرجع فني در ابتداي يك مدخل طولاني پديدار مي شود . واژه نامك هاي طولاني ممكن است جداگانه چاپ شوند . مقايسه كنيد با : dictionary lexicon vocabulary نيز نگاه كنيد به : gloss به سياهه اي از مترادفات معادل در بيش از يك زبان نيز گفته مي شود .
فرايند نوشتن و گردآوري لغتنامه يا واژه نامه ، شامل انتخاب واژه ها و آماده سازي يك مدخل براي هر كلمه ، ارائه ي املاي صحيح ، تلفظ ، اشتقاق ها ، يك يا چند تعريف ، و گاهي متضادها و مثال هاي كاربردي . شخصي كه چنين اثري را مي نويسد يا گردآوري مي كند « واژه نگار » ( lexicographer ) نام دارد . مقايسه كنيد با : lexicology
در نمايه سازي ، اولين كلمه در سرعنوان يا توصيفگر محتوا ، كه جايگاه سرعنوان را در يك سياهه يا فايل از نظر توالي و ترتيب الفبايي ، تعيين مي كند . در سرعنوان هاي دو يا چند كلمه اي ، گاهي ترتيب معمول كلمه معكوس مي شود تا مهم ترين كلمه به جايگاه كلمه ي اول بيايد ( مثل « ايران ، كتابخانه هاي » به جاي « كتابخانه هاي ايران » ) .
شكل كوتاه شده ي كلمه يا عبارتي كه براي اختصار ، به جاي كل مطلب به كارمي رود ، و با حذف يك يا چند حرف يا صدا ، و معمولاً با جايگزين شدن يك خط ربط ( مثل e - mail به جاي electronic mail ) يا ويرگول بالا ( مثل isn't به جاي is not ) شكل مي گيرد . مقايسه كنيد با : abbreviation elision
كلمه اي در يك فهرست ، نمايه ، يا زيستنگاشت كه در ذيل آن ، ركوردي نگهداري و كاوش مي شود - معمولاً اولين كلمه از سرعنوان . ( حروف اضافه ي آغازين ، به حساب نمي آيند ) در بازيابي اطلاعات در فهرست درونخطي يا داده پايگاه كتابنگاشتي ، ترتيب واژه هايي كه به عنوان درونداد تايپ مي شوند ممكن است بر موفقيت يا شكست جست وجو بر اساس پديدآورنده ، عنوان ، سرعنوان موضوعي ، يا توصيفگر را مؤثر باشد؛ اما در كاوش كليدواژه اي ، اگر منطق بولي درست به كار رود ، ترتيب كلمات بر تعداد يافته ها اثر نمي گذارد . مترادف با : filing word
كلمه اي جديد كه از يك يا چند واژه ي موجود ساخته شده ( مثل netiquette از network و etiquette ) ، يا معنايي جديد به كلمه ي موجود داده شده ( مثل quark كه از اثري با نام Finnegan's wake برگرفته شده و در فيزيك به عنوان اسم يك جزءِ فرواتمي به كار مي رود ) . سرنام ها از واژه هاي نوساخته هستند . به استفاده از اين گونه كلمات يا معاني جديد نيز اطلاق مي شود .
فضاي فيزيكي ( ساختمان ، اتاق ، محوطه ) كه براي انبارش دائمي يا آني مواد آرشيوي ( دستنوشته ها ، كتاب هاي كمياب ، اسناد دولتي ، اوراق ، عكس ها ، . . . ) در نظر گرفته شده . براي حفاظت و نگهداري از مجموعه هاي آرشيوي ، واسپارشگاه هاي نوين به منظور رعايت استانداردهاي جاري امنيت و كنترل محيطي ، مجهز شده اند . باز يا بسته بودن يك سپارشگاه به روي عموم ، به خط مشي مؤسسه ي مادر بستگي دارد . گاهي مترادف با : depository
هر آنچه كه ( معمولاً در قالب انتقال مواد از مكان يا نهاد ديگر ) به موجودي آرشيو اضافه مي شود . اين واژه درباره ي موادي كه براي مدتي ثابت يا نامحدود به امانت داده مي شوند نيز صدق مي كند . واسپارنده معمولاً صاحب مسئوليت و مالكيت قانوني است ، جز در مورد هدايا . نيز نگاه كنيد به : deposit copy
اثري مكتوب كه از طريق رابط ماوراءطبيعي ( كه ادعا مي كند آن اثر را در قالب ارتباطي ، از روح يك شخص يا موجود مرده دريافت كرده ) ارسال مي شود . در كتابخانه ها ، چنين آثاري در زير نام رابط ، همراه با يك شناسه ي افزوده در زير نام پديدآورنده ( ها ) ي ادعايي ، فهرستنويسي مي شوند .
disintermediation
حذف ميانجي يا « واسطه » . در تحويل خدمات اطلاعاتي ، نياز به كمك حرفه اي در سامانه هاي كاربرپسند كه براي تسهيل در كاوش توسط كاربر نهايي طراحي شده اند ، به حداقل رسيده است . نيز نگاه كنيد به : mediated search
محيط الكترونيكي كه با استفاده از نرم افزارهايي كه جلوه ي بصري سه بعدي واقعيت را مشابه سازي مي كنند ، اما فاقد ماديت فيزيكي هستند ايجاد مي شود . اين شيوه عمدتاً براي اهداف آموزشي و تفريحات همگاني مورد استفاده قرار مي گيرد .
نقصي در صحافي كه در آن ، يكي از جْزوُك هاي كتاب ( به اين علت كه به لبه ي صحافي ، خوب محكم نشده ) در قسمت پيش لبه از ديگر جزوك ها جلو مي زند . همچنين به ترك خوردگي بين جزوك ها در لبه ي صحافي گفته مي شود كه معمولاً به اين علت پيش مي آيد كه به جاي فشار آرام بر حاشيه ي داخلي برگ ها براي گشودن كتاب ، كتاب با اِعمال فشار زياد از هم باز مي شود .
كتابي كه بخشي از بدنه ي آن ، چنان صحافي سستي دارد كه از پيش لبه ، بيرون زده ولي همچنان به كل كتاب چسبيده است . اين وضعيت اگر ادامه يابد به حالت « سْستيده » منجر مي شود .
شكلي از تحليل انتقادي كه به بررسي دقيق زبان ، سبًك ، نمادگرايي ، و ساختار يك متن ادبي نياز دارد و هدف از آن ، ارائه ي توضيح شفاف و دقيق درباره ي معنا و اهميت آن متن است .
سياهه ي شمارشي از منابع رقومي در يك مقوله يا موضوع بخصوص كه به شكل چاپي ( يا در وب ) قابل دستيابي است . نوعاً « ميم » هاي هر پايگاه وب كه در چنين سياهه ي منابعي گنجانده شده باشند ، در سند « اچ تي ام ال » نيز جاي داده شده اند و در نتيجه كاربران مي توانند با كليك كردن روي پيوند فرامتني آن ، به پايگاه مورد نظر متصل شوند . « اُسي ال سي » با پروژه ي « كورك » در حال ايجاد داده پايگاهي از رهياب هاي الكترونيكي است تا در تلفيق و سازماندهي راهنماهاي موضوعي مربوط به منابع چاپي و رقومي ، به كتابداران كمك كند . نيز معروف به : subject gateway
گشت وگذار در وب به شيوه ي اكتشافي و رفتن از يك سند به سراغ سند ديگر با استفاده از موتورهاي كاوش ، نمايه هاي وب ، پيوندهاي فرامتني ، ميله هاي مسيريابي ، آيكون ها ، و . . . بدون داشتن هدف مشخص در ذهن . شخصي را كه به اين شيوه مسيريابي مي كند « وبگَرد » ( surfer ) مي نامند . مقايسه كنيد با : browse
صفحه ي وبي كه سياهه اي از پيوندها و/ يا توضيحات مرتبط با يك مقوله يا موضوع را ( با دامنه ي گسترده يا محدود ) كه با ترتيب زماني معكوس مرتب شده اند ( و تازه ترين قطعات اطلاعاتي افزوده شده ، در صدر صفحه مي آيند ) ارائه مي دهد . نمونه اي از اين صفحات در حوزه ي علوم كتابداري و اطلاع رساني LISNews . com است كه موارد ارسالي خوانندگان را نيز مي پذيرد . سياهه اي از وبلاگ هاي كتابخانه اي را نيز در Library News Daily مي توان ديد . مترادف با : blog فرايند ايجاد و نگهداري وبلاگ را « بلاگداري » ( blogging ) مي نامند .