واژه‌نامه اطلاع‌رسانی





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 340
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 5180
تمريني كه در آن ، مدرس از دانشجويان مي خواهد از منابع كتابخانه براي يافتن پاسخ فهرستي از پرسش هاي بسيار دقيق و غالباً نامرتبط استفاده كنند و گاهي به صورت يك رقابت برگزار مي شود . اين نوع از تكليف معمولاً موجب ايراد فشار موقتي بر ميز مرجع مي شود - بويژه هنگامي كه تعداد زيادي از دانشجويان ، همزمان به كتابخانه هجوم بياورند و همگي در يك زمان ، اطلاعات مشابهي را درخواست كنند . به اين دليل ، اين كار يكي از دلايل آزردگي كتابداران مرجعي مي شود كه عقيده دارند مهارت هاي كتابخانه اي در بستر تكاليف پژوهشي بامعناتر ، بهتر آموخته مي شوند .
اثر نمايشي كه در آن ، نويسنده آگاهانه مي كوشد يك مسئله ي اجتماعي را به تصويربكشد و راه حل احتمالي را به خواننده يا مخاطبان ارائه دهد . نيز نگاه كنيد به : roman a these
واژه ي نوساخته اي كه توسط « جورج اُروِل » ( نويسنده و روزنامه نگار ) در رمان ضدآرمانشهري اش با نام « 1984 » ( كه در سال 1949 منتشر شد ) براي اشاره به زبان ساختگي شعارهاي دولتي ، بويژه تبليغات مستبدانه ، ابداع شد . اين واژه به واژه هاي مؤدبانه اي كه توسط سياستمداران ، ديوانسالاران ، و كارمندان نظامي در بيانيه هاي عمومي براي پرهيز از نگاه موشكافانه ي عموم مردم و منحرف كردن انتقادات از اعمال خود ( مثل يورش به جاي « حمله » ) ، و توسط مراكز پخش عمومي براي آرام كردن مخاطبان از طريق خود - رضامندي مورد استفاده قرار مي گيرد نيز اطلاق مي شود .
نوار باريكي در امتداد يك سمت ، يا بر بالا يا پايين يك پنجره يا كادر در محيط رابط يك برنامه ي ريزرايانه اي كه دكمه ها يا آيكون هايي را كه مي توان با يك ابزار نشانگر ( مثل موشواره ) براي دسترسي به گزين فهرست ها و بازكردن پنجره هاي ديگر ، بر روي آن ها كليك كرد نشان مي دهد و بدين ترتيب كاربر مي تواند گزينه هايي را انتخاب كند ، پارامترهايي را تنظيم كند ، و كاركردهايي را به انجام برساند . مقايسه كنيد با : navigation bar
باريكه ي درازي از نوار مغناطيسي نازك كه صداها به صورت سيگنال هاي الكتريكي بر روي آن ضبط مي شوند ، و با استفاده از تجهيزات مناسب پخش ، دوباره به صدا تبديل مي شوند . رايج ترين نوار صوتي در كتابخانه ها ، 6 ميليمتر پهنا دارد و در قالب كاست صوتي نگهداري مي شود . مترادف با : tape recording نيز نگاه كنيد به : audiorecording
در صحافي كتاب ، بخش مركزي ماده ي پوشش دهنده ، كه از مفصل رويي تا مفصل زيرين و روي توكاره كشيده مي شود و صفحه هاي رويين و زيرين جلد را از هم جدا مي كند و در اكثر ويراست ها روي آن عنوان اثر و نام پديدآورنده نقش مي شود . گاهي مترادف با : spine مقايسه كنيد با : back نيز نگاه كنيد به : lining
رديفي از زبانه ها در يك محيط رابط گرافيكي كه معمولاً در پايين صفحه ي نمايش قرار گرفته و برچسب هاي متني موجود بر روي آن ها ، فايل ها و برنامه هايي را كه در حال حاضر باز هستند نشان مي دهند . در حالت چندكارگي ، كاربر با كليك كردن بر روي يك زبانه مي تواند پنجره ي مربوط به آن را به پيش زمينه بياورد يا اگر آن را كوچك كرده ، دوباره به اندازه ي اصلي برگرداند . در سيستم عامل « ويندوز » ، دكمه ي start نيز بر روي نوار وظيفه واقع شده و اين نوار ممكن است حاوي اطلاعات ديگري همچون تاريخ و ساعت نيز باشد .
واژه ي عام براي انواع مختلف نوارچسب كه مخصوصاً براي مرمت هاي جزئي روي كتاب و ديگر مواد چاپي طراحي شده ، و به صورت حلقه ( يك رويه يا دورويه ، با چسب فشاري يا با چسب آبي ) از تداركچي هاي كتابخانه قابل تهيه است . براي مرمت پارگي در كاغذ ، نوارچسب بدون اسيد ترجيح داده مي شود . در حفاظت ، به منظور برگشت پذيري ممكن است به استفاده از نواري نياز باشد كه بتوان به راحتي و بدون آسيب رساندن به فقره ، آن را برداشت .
رسانه ي ذخيره ي الكترونيكي ، متشكل از نواره ي نازكي از پلاستيك انعطاف پذير كه روكش فلزينه اي بر آن كشيده شده كه مي توان به دلخواه ، آن را مغناطيسي كرد تا اطلاعات ، به شكل منظم و مرتب در شيارهاي خطي يا مارپيچي بر روي آن ثبت شود . نوار مغناطيسي بر روي قرقره يا در در داخل كارتريج پيچيده مي شود . براي بازيابي فايل يا ركوردي خاص بر روي نوار ، تمام ركوردها ( يا بخش ها ) ي قبل از آن بايد به ترتيب ، كاوش شوند . انبارش بر روي ديسك مغناطيسي سريع تر است ، چون امكان « دسترسي بلاترتيب » ( random access ) به داده ها را فراهم مي كند . به همين دليل ، در كاربردهاي كنوني ، داده ها معمولاً روي ديسك ذخيره مي شوند؛ اما از نوار غالباً براي انبارش هاي آرشيوي استفاده مي شود ، چون باصرفه تر است و ظرفيت بيش تري دارد .
نوار مغناطيسي كه تصاوير بصري و صداي همراه با آن ها ( به منظور پخش از طريق نمايشگر يا گيرنده ي تلويزيوني ) بر روي آن ضبط مي شود و معمولاً به شكل ويديوكاست به فروش مي رسد . استاندارد صنعتي براي پهناي نوار ، نوار نيم اينچي ( وي اچ اس ) است . مقايسه كنيد با : videorecording نيز نگاه كنيد به : steaming video educational videotape
نوار باريكي از مواد مغناطيسي كه به شكل يك پوشش و اندود ، در طول يك يا هر دولبه ي طولي فيلم متحرك الصاق شده و شيار صوتي بر روي آن ضبط مي شود .
باريكه اي از كاغذ چاپي ( معمولاً رنگي ) كه دور جلد روكش شده ي كتاب قرار مي گيرد تا توجه همگان را به يك ويژگي بخصوص ، مثلاً امكان خريد كتاب با قيمت كم تر ، دريافت يك جايزه از سوي كتاب ، يا وضعيت اماني بخصوص ( رزرو يا امانت بين كتابخانه اي ) آن ، جلب كند .
نوار مغناطيسي شده ي باريكي از جنس پلاستيك كه در هنگام آماده سازي كتاب يا ديگر فقره ي كتابنگاشتي ، به آن چسبانده مي شود و مي توان تنظيماتي انجام داد تا هر گاه كه شخصي بكوشد آن فقره را به صورت غيرمجاز از كتابخانه خارج كند ، زنگ خطر به صدا درآيد . مترادف با : security strip tattle - tape نبز نگاه كنيد به : desensitization
شيوه اي در زمان بندي نوبت هاي كاري در يك خدمتگاه كتابخانه اي كه در آن ، كتابداران يا ديگر كاركنان ( معمولاً به ترتيبي ازپيش تعيين شده ) نوبت عوض مي كنند . ساعات شب و پايان هفته ي ميز مرجع اغلب با اين شيوه زمان بندي مي شوند تا بار كاري ، به طور مساوي توزيع شود .
YA ( Young Adult )
كوته نوشتي به معناي نوجوانان سنين 12 تا 18 سال ( معمولاً پايه هاي 9 تا 12 ) . نيز نگاه كنيد به : young adult book young adult services
اثر داستاني يا غيرداستاني با تصاوير فراوان كه مخصوصاً براي كودكان خردسال طراحي شده تا خواندن را ياد بگيرند و در آن ، متن سهم مختصري دارد ، واژگان و دستور زبان ساده شده ، و اندازه ي حروف بزرگ است . اين نوع كتاب ها در كتابخانه هاي عمومي در قفسه هاي مجموعه ي كودكان و نوجوانان قرار داده مي شوند .
شخصي در سنين بزرگسالي كه خواندن را به تازگي ( معمولاً با ثبت نام در برنامه ي سوادآموزي بزرگسالان ) ياد گرفته است . كتابخانه هاي عمومي با انتخاب مواد مناسب با سطح خواندن خوانندگان بزرگسال و جديد ، و با گسترش خدمات به منظور آشناكردن آنان با منابع اطلاعاتي موجود ، مي كوشند نيازهاي آنان را برآورده سازند .
ambient light
سطح روشنايي در يك فضاي بسته ، كه از منابع طبيعي يا مصنوعي حاصل مي شود و مورد مهمي در حفاظت موادي است كه وقتي در معرض نور ( بويژه فرابنفش در نور مستقيم خورشيد ) قرار گيرند ، فاسد مي شوند .
بهسازي ساختمان قديمي كتابخانه به منظور سازگاري با امكانات فناوري اطلاعات؛ اين فرايند اغلب هم مستلزم نصب اثاثيه و تجهيزات جديد مي باشد ، و هم ممكن است به تغييرات ساختاري ، تخصيص مجدد فضاها ، تغييرات در روشنايي و HVAC ، سيم كشي اضافي براي برق و ارتباطات ، و توجه به كنترل سروصدا ، الگوهاي ترافيكي ، . . . نياز داشته باشد .
ساختمان كاملاً جدبد كتابخانه ، كه طراحي آن از صفر آغاز گرديده و بناي آن در زمين خالي آغاز شده است - در برابر بازسازي يا توسعه ي ساختار موجود . نوسازي به آرشيتكت اجازه مي دهد ( با توجه به محدوديت هايي كه بواسطه ي بودجه ي پروژه وجود دارد ) از آخرين ابداعات طراحي و جديدترين مواد ، اثاثيه ، و تجهيزات استفاده نمايد . ساختمان قديمي معمولاً پس از انتقال كتابخانه به ساختمان جديد ، به مكاني متناسب با اهداف و كاربردهاي ديگر تبديل مي شود .
واحدهاي فلزي مستطيل شكل كه قالب ريزي جداگانه دارند و بر روي هر يك ، نويسه ي جداگانه اي به صورت برجسته نقش شده است . در چاپ با حروف متحرك ، اين واحدها به وسيله ي حروفچين در كنار هم چيده مي شوند تا صفحات متن تشكيل شوند ، سپس در يك تشتك محكم مي شوند و به تخته ي چاپ دستگاه منتقل مي گردند . در آنجا مْركبي مي شوند و نقشي از مطالب چاپي ، بر اثر فشاردادن آن بر روي يك سطح چاپ ( مثل كاغذ ) ايجاد مي گردد . پس از انجام كار چاپ ، واحدهاي حرفي براي استفاده ي مجدد ، از هم باز مي شوند ، « يوهان گوتنبرگ » در حدود سال 1456 در آلمان ، حروف متحرك چاپ را اختراع كرد . نيز نگاه كنيد به : display type extract type mouse type text type typeface type family type size نيز عبارت است از واردكردن دستي درونداد به يك سامانه ي رايانه اي از طريق صفحه كليد؛ مثلاً واردكردن يك عبارت كاوش براي بازيابي اطلاعات ، از يك فهرست درونخطي يا داده پايگاه كتابنگاشتي .
type of recording
به موجب « قواعد فهرستنويسي انگلو امريكن » ، عبارت است از روش مورد استفاده براي كدبندي صدا بر روي يك نوار يا صفحك ( قياسي ، رقومي ، مغناطيسي ، يا نوري ) كه در ناحيه ي « توصيف ظاهري » ( از ركورد كتابنگاشتي كه براي بازنمايي فقره در فهرست كتابخانه اي توليد مي گردد ) ، همچون مثال هاي زير وارد مي شود : 5 صفحك صوتي : قياسي ، 33 دور در دقيقه ، استريو؛ 12دقيقه 1 صفحك صوتي ( 59 دقيقه ) : رقومي ، استريو؛ 4/3 , 4 اينچ 2 كاست صوتي ( 129 دقيقه ) : قياسي ، 8/7 , 1 اينچ در ثانيه ، استريو 1 كاست صوتي ( 60 دقيقه ) : رقومي 1 حلقه نوار فيلم صوتي ( 10 دقيقه ) : مغناطيسي ، 24 كادر در ثانيه
در داده پردازي الكترونيكي ، نوع كدي كه فايل داده ها با آن نوشته شده و با پس نشانه ي سه يا چهار حرفي در انتهاي نام فايل مشخص مي شود ( مثل dictionary . html براي فايلي به زبان « اچ تي ام ال » ) . مترادف با : file format انواع رايج فايل و پس نشانه هايشان : نوع فايل پس نشانه متن اَسكي ساده . txt سند به زبان « اچ تي ام ال » . html يا . htm سند به زبان « اس جي ام ال » . sgml سند به زبان « ايكس ام ال » . xml تصوير « گيف » . gif تصوير « جي پگ » . jpg يا . jpeg تصوير « تيف » . tif يا . tiff « بيت مپ » . bmp فايل « پـُست اسكريپت » . ps فايل صوتي « اِي آي اف اف » . aif يا . aiff فايل صوتي « اِي يو » . au فايل صوتي « وُو » . wav فيلم « كويك تايم » . mov فيلم « ام پِگ » . mpg يا . mpeg براي آگاهي از سياهه ي كامل تري از قالب هاي فايل به Every File Format in the World مراجعه كنيد .
كدي در ركورد فقره ي مربوط به يك فقره ي كتابنگاشتي در مجموعه ي كتابخانه كه ( همراه با نوع مراجعه كننده ) دستور امانتي را كه در هنگام خروج فقره بايد به وسيله ي امانت گيرنده ي بخصوص ، اعمال شود مشخص مي كند . هر كتابخانه يا نظام كتابخانه اي بر مبناي ماهيت مجموعه اش ( يا مجموعه هايش ) ، انواع فقره هاي خاص خود را ايجاد و نگهداري مي كند .
material type
گزينه ي موجود براي كاربران بعضي از فهرست هاي درونخطي و داده پايگاه هاي كتابنگاشتي كه محدودكردن نتايج كاوش به موادي را كه داراي قالب فيزيكي خاص هستند ( كتاب ، ادواري ، كاست ويديويي ، مضبوط صوتي ، نقشه ، پارتيتور موسيقي ، . . . ) ميسر مي سازد . در فهرستنويسي ، « نوع ماده » بر مبناي سياهه اي كه توسط كتابخانه ي محلي ( يا نظام كتابخانه اي ) تهيه شده به فقره اختصاص داده مي شود و لزوماً با « نوع فقره » اي كه براي گردش كتاب ، مورد استفاده قرار مي گيرد يكسان نيست . نيز نگاه كنيد به : GMD
در سامانه هاي گردش كتابخانه اي ، كدي است كه براي مشخص كردن گروه خاصي از امانت گيرندگان ، در « ركورد مراجعه كننده » وارد مي شود و در پيوند با نوع فقره ، آن « قاعده ي امانت » را كه در هنگام خارج شدن فقره بايد اِعمال شود تعيين مي كند . كتابخانه هاي آكادميك معمولاً از نظر نوع مراجعه كنندگان بين هيئت علمي ، دانشجو ، فارغ التحصيل و كارمند تفاوت قائل مي شوند . بيش تر كتابخانه هاي عمومي بين مراجعان غيرمقيم و مراجعاني كه در ناحيه ي زيرپوشش كتابخانه ساكن هستند ، و بين كاربران نوجوان و بزرگسال تمايز قائل مي شوند . در كتابخانه هاي ويژه ، نوع مراجعان ممكن است انعكاسي از رتبه بندي سلسله مراتبي حاكم در سازمان مادر ، سطوح مجاز امنيتي ، . . . باشند .
شخصي كه اثري را براي شخص ديگر ، و به نام شخصي ديگر ( كه ممكن است مشهور باشد ولي نويسنده ي حرفه اي نيست ) مي نويسد يا آماده مي كند . خودًزندگينگاشت ها و يادنامه ها غالباً به اين شيوه نگاشته مي شوند . « نويسنده ي در سايه » معمولاً بهاي خدمات خود را دريافت مي كند ، و ممكن است نام وي به عنوان پديدآورنده ي همكار در صفحه ي عنوان بيايد .
هر علامت ، نشانه ، يا نمادي كه به طور متعارف در نوشتن يا چاپ مورد استفاده قرار گيرد ، ازجمله حروف الفبا ، اعداد ، نشانه هاي نقطه گذاري ، و علامت هاي ارجاع . در نمايه سازي ، كوچك ترين واحد مورد استفاده در مرتب كردن سرعنوان ها . نيز نگاه كنيد به : loan character nonsorting character در داده پردازي ، توالي هشت رقم دو گاني ( يك بايت ) كه نمايانگر يك حرف الفبا ، يك عدد ، نشانه ي نقطه گذاري ، يا يك نماد ديگر است . نيز يك شخصيت داستاني در يك رمان ، نمايش ، داستان كوتاه ، يا يك اثر ادبي ديگر . " بررسي شخصيت " ( character study ) ، اثري است كه درونمايه ي اصلي آن ، گسترش دروني يك شخص يا گروهي از شخصيت ها است . در " سرعنوان هاي موضوعي كتابخانه ي كنگره " ، " characters " يكي از تقسيمات فرعي استاندارد مي باشد كه در سرعنوان هاي نام اشخاص ، براي نويسندگان آثار داستاني ، بخصوص نمايشنامه نويسان مورد استفاده قرار مي گيرد . مثل : Shakespeare , William , 1546 - 1616 - Characters - Falstaff . به شخصيت هاي بسيار مشهور ، سرعنوان جداگانه اي اختصاص مي يابد ، كه با يك توضيحگر ضمني تكميل مي شود . مثل : Jeeves ( Fictitious character )
نويسه اي ( مثل آپاستروف ) كه وقتي در يك كلمه ، عبارت ، سرعنوان ، يا توصيفگر ظاهر مي شود ، در مرتب كردن مدخل ها از آن چشم پوشي مي شود .
نويسه اي از يك نظام نوشتاري كه در نوشتار زبان ديگر مورد استفاده قرار مي گيرد؛ مثل نويسه هاي چيني كه ژاپني ها براي نوشتن زبان خودشان از آن ها استفاده مي كنند ( كانجي ) .