واژه‌نامه اطلاع‌رسانی





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 340
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 5180
در مورد كتابي گفته مي شود كه در صحافي ، برش نخورده مانده و صفحات آن بايد با دست و به وسيله ي چاقوي كاغذبري ( معمولاً توسط شخصي كه كتاب را خريده يا آن را هديه گرفته ) بريده شوند . مقايسه كنيد با : unopened
به يك صفحه ي حروفچيني شده گفته مي شود كه سطرهايي با اندازه هاي متفاوت دارد كه با حاشيه ي سمت چپ ( در متون لاتين ، و با حاشيه ي سمت راست در متون فارسي و عربي ) همراستا شده اند ، اما در سمت راست ( در متون لاتين ، و در سمت چپ در متون فارسي و عربي ) نامرتب هستند؛ مثل سطرهاي يك شعر ( در انگليسي ، يا شعر نو در فارسي ) .
محلي در داخل ساختمان كتابخانه يا بيرون از آن كه مواد و تجهيزات كم مصرف تا موقع نياز ، در آنجا گذارده مي شوند . در برخي از كتابخانه ها ، فقره هاي انبارشده ممكن است بنا به درخواست كاربر ، به وسيله ي پيك بازيابي شوند . وضعيت فقره ها در « مجموعه ي انبارشي » ( storage collection ) ممكن است در ركورد مربوط به فهرست ذكر شود .
ناحيه اي از توصيف كتابنگاشتي كه در فهرستنويسي كتابخانه اي براي اطلاعاتي در نظر گرفته شده كه درباره ي اثري است كه به صورت جداگانه و به عنوان فقره اي از يك مجموعه منتشر گرديده ، و عنوان كامل فروست ، شرح مسئوليت در رابطه با فروست ، شابپ ، و شماره ي داخلي فروست ( اگر كه هر يك از فقره ها شماره گذاري شده باشند ) را شامل مي شود . در ركورد مارك ، « شرح فروست » در فيلدهايي با برچسب xx4 وارد مي شوند .
در فهرستنويسي كتابخانه اي ، ناحيه ي توصيف كتابنگاشتي كه اطلاعات مربوط به ويراست ، معمولاً با عدد ترتيبي ( ويراست پانزدهم ) و/يا توضيح ( ويراست بازنگري شده ) ، و از جمله شرح ويراست و شرح مسئوليت مربوط به ويراست ، در آن وارد مي شود . در ركورد « مارك » ، اين عناصر داده اي در فيلد 250 وارد مي شوند .
ناحيه اي پس از « توصيف ظاهري » ( در ركورد كتابنگاشتي ) كه محتواي اثر ، رابطه ي آن با ديگر آثار ، و هر گونه مشخصه ي فيزيكي را كه در ناحيه هاي قبلي ( از توصيف كتابنگاشتي ) درج نشده ، ارائه مي كند . به هر يادداشت پاراگرافي جداگانه در فيلدهاي 5XX از ركورد مارك اختصاص مي يابد .
publisher
شخص حقيقي يا حقوقي كه مطالب چاپي را براي فروش يا توزيع عمومي ، آماده و منتشر مي كند . اين كار معمولاً بر اساس يك قرارداد حقوقي انجام مي گيرد كه به موجب آن ، در ازاي تقبل مخاطرات مالي ملازم با نشر ، حقوقي به ناشر داده مي شود و با جبران زحمات پديدآورنده ( معمولاً به وسيله ي اعطاي بخشي از منافع انتشار اثر به وي ) موافقت مي شود . در كتاب هاي قديمي تر ، ناشر و چاپچي اغلب يكي هستند ، اما در نشر نوين ، اين دوكار توسط اشخاص جداگانه انجام مي شوند . نام ناشر معمولاً در پاي صفحه ي عنوان ، و بر پشت آن ، چاپ مي شود . در فهرستنويسي كتابخانه اي نام ناشر در ناحيه ي « نشر ، توزيع ، و . . . » ( از توصيف كتابنگاشتي ) وارد مي شود . مقايسه كنيد با : distributor نيز نگاه كنيد به : device در ايالات متحده ، انجمن صنفي صنعت نشر « انجمن ناشران امريكا » ( اِي اِي پي ) مي باشد . يك « فهرست راهنماي بين المللي از ناشران و كارگزاران » به صورت خطي در AcqWeb ( پايگاه وبي كه مخصوصاً براي كتابداران فراهم آوري و مجموعه گستري ايجاد شده و نگهداري مي شود ) موجود است . يكي از مجلدهاي « بوكس اين پرينت » ( بي آي پي ) فهرست راهنماي چاپي ناشران ايالات متحده است . نيز نگاه كنيد به : commercial publisher foreign subsidiary museum publisher popular press private press small press trade publisher university press vanity publisher
commercial publisher
ناشري كه در كار توليد و فروش كتاب و/يا انتشارات ديگر براي كسب سود است - در برابر انتشارات دانشگاهي يا شاخه ي انتشاراتي يك جامعه ي پژوهشي ، انجمن حرفه اي ، يا سازمان غيرانتفاعي ديگري كه تنها بر اساس بازيافت هزينه كار مي كند . اين واژه ناشران بازاري و مطبوعات همگاني را نيز شامل مي شود . در نشر انتفاعي ، تصميم به نشر يك اثر در گرو امكان فروش مي باشد و گاهي به بهاي فداشدن نوآوري و كيفيت تمام مي شود .
يك سازمان انتشاراتي كه كتاب هاي مورد علاقه ي خوانندگان تحصيلكرده را براي فروش در دانشكده ها و خرده فروشي هاي معتبر كتاب ، منتشر مي كند . تعداد ناشران انتفاعي بزرگي كه مستقل مانده باشند ، معدود است . مقايسه كنيد با : popular press university press نيز نگاه كنيد به : trade book trade edition
شركتي انتشاراتي كه در توليد چاپ جديد از عنوان هاي منتشرشده ي قبلي ( كه ناشر اصلي ، عليرغم تقاضاي مداوم ، اجازه داده كه همچنان « ناموجود » باشند ) تخصص مي يابد . درباره ي حقوق چاپ مجدد بايد با دارنده ي حق تكثير مذاكره كرد . تعداد نسخه هاي ويراست چاپ مجدد ، معمولاً كم تر از ويراست اصلي است .
ناشر كوچك منابع نسبتاً محدود ، كه مستقل از « بنگاه » ( establishment ) انتشاراتي عمل مي كند و در نتيجه احتمال انتشار آثار خارج از روند كلي فرهنگي توسط وي ، بيش تر است . تعداد افرادي كه ناشران خرده پا به كار مي گيرند عمدتاً از تعداد انگشتان دست بيش تر نيست و بيش تر از 20 تا 30 عنوان جديد در سال منتشر نمي كنند . مترادف با : little press براي اتصال به سراصفحه ي « مركز ناشران خرده پا » ( موسسه ي آموزشي و فرهنگي غيرانتفاعي كه به ارتقاي آگاهي از ناشران مستقل كوچك و نقش آن ها در جامعه اختصاص دارد ) اينجا را كليك كنيد . نيز نگاه كنيد به : niche publishing
ناشري كه انتشارات چاپي را به طور غيررسمي يا پنهاني ( معمولاً براي اعضاي يك گروه يا سازمان مخالف با خط مشي هاي حكومت موجود يا قدرت ديگر ) منتشر مي كند . اين شيوه بيش از دوران صلح و شكوفايي ، در زمان ناآرامي هاي مدني رواج دارد . در نهايت ، بيش تر ناشران زيرزميني يا از هم مي پاشند و منحل مي شوند يا به سازمان هاي انتشاراتي « روزميني » تبديل مي گردند .
museum publisher
يك جامعه ي تاريخ دوست يا موزه كه كتاب ها ، كاتالوگ هاي نمايشگاهي ، و انتشارات ديگري را با مشخصات نشر خاص خود ، يا در قالب تعاون با ديگر ناشران منتشر مي كند . انتشارات موزه اي معمولاً كيفيت مرغوب دارند ، و اغلب هم در ويراست سخت جلد و هم نرم جلد منتشر مي شوند تا هم كلكسيونرها و هم خريداران اتفاقي را جلب نمايند . نيز نگاه كنيد به : exhibit catalog
كيفيت غيرشفاف كاغذ هاي چاپي ، كه با ميزان فضاي خالي موجود در بين الياف كاغذ تعيين مي شود و با مقدار گذر نور از يك ورق كاغذ مشخص مي گردد . اگر كاغذ مورد استفاده در چاپ خيلي نازك باشد ، متن يا تصوير چاپ شده در پشت صفحه يا ورق ، ممكن است از اين طرف نيز ديده شود . به عنوان يك قاعده ي كلي ، كاغذهاي سفيد روشن ، شفاف تر از كاغذ هاي سفيدِ تيره يا كِرِم رنگ هستند ، و « پرداخت مات » موجب ناشفافيتي بيش تري نسبت به « پرداخت براق » مي شود . نيز اشاره دارد به ميزان تيرگي ناشي از مركّب كه در رنگ سطح چاپ شده ايجاد مي شود .
umbilicus
در آثار عتيقه ، به ميله ي چوبي دوسر گره داري گفته مي شد كه به يك سرِ طومار پاپيروس متصل مي شد و طومار را به دور آن مي پيچيدند . معمولاً يك برچسب از جنس كاغذپوست به يك سر اين نافه متصل ، و حاوي يادداشتي بود كه عنوان يا محتواي طومار در آن ذكر مي شد .
imperfect
به كتابي گفته مي شود كه در هنگام بررسي متوجه شده اند صفحات يا بخش هايي از آن مفقود يا تكراري هستند ، يا خارج از ترتيب صحيح ، يا به شكل وارونه صحافي شده اند . ناشر معمولاً نسخه هاي حاوي خطاهاي صحافي را تعويض يا تكميل مي نمايد ، و هزينه هاي ارسال را نيز به خريدار مي پردازد . مقايسه كنيد با : imperfections
آسيب ديدگي ، مخدوش شدگي ، يا تخريب مواد كتابخانه اي كه نه به صورت اتفاقي ، بلكه عملاً صورت گرفته؛ مثل پاره كردن جلدها ، صفحات ، بريدن تصاوير يا قطعاتي از متن ، علامتگذاري يا نوشتن در حاشيه ها يا متن ، و برداشتن برچسب ها ، برگه هاي تعلق ، روكش هاي محافظ ، برگه هاي سررسيد ، . . . و همه ي اعمالي كه منابع كتابخانه را ازبين مي برند . انگيزه ي چنين اعمالي از احساس حق به جانبي يا دغدغه هاي پولي ( كتابخانه ها معمولاً براي فتوكپي كردن ، هزينه مي گيرند ) ، مخالفت با تصميمات مجموعه گستري كتابخانه ، تا سوء نيت محض ، متفاوت هستند . نيز نگاه كنيد به : biblioclast
نامي كه براي مشخص كردن يك بنگاه پيشه گاني بخصوص و شهرتي كه در بازار به دست آورده ، مورد استفاده قرار مي گيرد ( مثل « مايكروسافت » ) - در برابر علامت هاي تجارتي كه نام محصولات آن شركت مي باشند ( مثل « ويندوز » ) . نيز نگاه كنيد به : brand name
بخشي از نام يا نشان ، كه با يك محصول يا خدمت بخصوص همراه است ، و مي توان آن را تلفظ كرد ؛ معمولاً حروف ، كلمات ، و/ يا اعدادي كه آن محصول يا خدمت را از انواع مشابه مربوط به شركت هاي رقيب ، مشخص و متمايز مي كنند . نام تجاري يا بخشي از آن ، پس از ثبت در " اداره ي ثبت نوآوري ها و نشان هاي تجارتي ايالات متحده " ، " نشان تجاري " ناميده مي شود . brass نگاه كنيد به : blocking
نام رسمي كه يك نهاد تنالگاني ( مانند انجمن ، شركت انتفاعي ، نهاد دولتي ، موسسه ، يا سازمان ) به وسيله ي آن شناخته مي شود ، و توسط كتابخانه ها در فهرستنويسي انتشاراتي كه با آن نام ( مثلاً " انجمن كتابخانه هاي امريكا " ) منتشر مي شوند ، مورد استفاده قرار مي گيرد . مترادف با : collective name نيز نگاه كنيد به : geographic name personal name
نامي كه براي شناسايي يك مكان ، عارضه ، يا منطقه ي جغرافيايي ، بيش ترين مورد استفاده را دارد و توسط فهرستنويسان در تعيين شكل صحيح مدخل ، ترجيح داده مي شود و لزوماً با نام سياسي يكي نيست ( مثل France به جاي Republique francaise ) . براي اتصال به « نام هاي جغرافيايي و وب جهانگسترد » ( صفحه ي وبي كه « اداره ي پشتيباني و خط مشي فهرستنويسي » كتابخانه ي كنگره ميزباني آن را بر عهده دارد ) اينجا را كليك كنيد . مترادف با : place name نيز نگاه كنيد به : corporate name personal name Getty Thesaurus of Geographic Names
يك شخص با نام واقعي خود . نيز اشاره به اثري دارد كه تحت نام واقعي پديدآورنده ، و نه تحت نام مستعار يا دگرنام ، منتشر مي شود .
نام مشتركي كه اعضاي يك خانواده را مشخص مي كند و با نام مادرزادي ( كه ممكن است در ميان بستگان دور و نزديك مشابه باشد و احتمال مشابهت آن با افراد بيرون از خانواده ، زياد است ) متفاوت مي باشد . در فهرستنويسي كتابخانه اي ، مدخل هاي « نام شخصي » با نام خانوادگي آغاز مي شوند ، و شكل نام تابع « كنترل مستند » مي باشد . مترادف با : last name family name نيز نگاه كنيد به : compound surname patronymic
نام خانوادگي متشكل از دو يا چند اسم خاص كه معمولاً با يك خط ربط ، حرف ربط ، يا حرف اضافه به هم وصل شده اند . طبق " قواعد فهرستنويسي انگلوامريكن - ويراست2 " نام هاي خانوادگي مركب ، تحت آن جزئي كه توسط شخص فهرستنويس ترجيح داده شود ، با ارجاع متقاطع از عناصر ديگر ، وارد مي شوند؛ مثال : لويد جورج ، ديويد ، 1945 - 1863؛ با ارجاعي از " جورج ، ديويد لويد " كه نام خانوادگي اصلي و صحيح وي مي باشد . نام هاي خانوادگي حاوي خط ربط ، در زير جزء اول آورده مي شوند؛ مثال : بورك - وايت ، مارگارت ، 1971 - 1904
يك نام واحد ، كه چندين پديدآورنده با آن به انتشار آثار خود مي پردازند . همچنين نام شخص يا شخصيتي كه آن قدر با يك كيفيت ، فرايند ، يا فعاليت همايندي نزديك دارد كه از آن اسم براي برجسته كردن آن كيفيت يا فرايند يا فعاليت استفاده مي شود ( هركول وار ، پاستوريزاسيون ، افلاطوني ، مجنون وش ) . به شخصي كه نامش را به يك مؤسسه ، ساختار ، مكان ، . . . داده ( يا مشهور است كه داده ) ، يا به عنوان متمايز كننده اي كه از نام يك شخص مشتق شده و به افراد ، مكان ، شئ ، يا دوره ي زماني خاص اشاره مي كند نيز اطلاق مي شود .
شكل كوتاه شده يا ساده شده ي يك اسم رسمي كه يك شركت ، نهاد دولتي ، يا ديگر نهاد تنالگاني به وسيله ي آن شناخته مي شود .
official name
نام قانوني يك شركت ، نهاد ، سازمان ، مؤسسه ، . . . كه ممكن است با شكل اسمي مورد استفاده در انتشارات آن سازمان يا در فهرستنويسي اين انتشارات براي مجموعه هاي كتابخانه اي ، متفاوت باشد . مقايسه كنيد با : corporate name
شكل كوتاه شده ي يك نشاني پست الكترونيكي كه به كاربر رايانه امكان مي دهد با وارد كردن يك شناسه ي كوتاه ( مثلاً susan ) ، پيام خود را براي شخصي كه نشاني كامل پست الكترونيكي او بسيار طولاني تر است ( مثلاً susanmiller@library . myuniversity . edu ) بفرستد . مقايسه كنيد با : macro همچنين ، يك نام مستعار ، بويژه نامي كه شخص درگير در يك فعاليت غير قانوني برمي گزيند تا از شناسايي و در نتيجه مجازات احتمالي پيشگيري كند . مقايسه كنيد با : pseudonym
political name
اسم يك عارضه ي جغرافيايي ، مكان ، ناحيه ، يا يك هويت عمومي ، كه به موجب يك روند قانوني تخصيص يافته و با تغيير دولت ها ممكن است تغيير كند ( مثل تغيير « سنت پترزبورگ » به « پتروگراد » ، به « لنينگراد » ، به « سنت پطرزبورگ » ) . مقايسه كنيد با : geographic name
personal name
نامي كه به يك موجود جاندار ( واقعي يا خيالي ) داده مي شود؛ در مورد انسان ، معمولاً يك نام كوچك و نام خانوادگي ، و گاهي فقط يك اسم تنها ( موسي ، سقراط ، . . . ) است ، كه وقتي آثار شخص در فهرست كتابخانه اي ذكر مي شوند اين نام به عنوان شناسه ي اصلي مورد استفاده قرار مي گيرد . در يك سرعنوان موضوعي ، ممكن است يك بيانگر توضيحي براي مشخص كردن اسم ، به دنبال آن بيايد؛ مثل « تارزان ( شخصيت داستاني ) » . به اسم شخصي موجود غيرانساني نيز ، به منظور نشان دادن گونه ي آن ، يك بيانگر اضافه مي شود؛ مثل « دالي ( گوسفند ) » . مقايسه كنيد با : corporate name geographic name نيز نگاه كنيد به : nickname pseudonym