واژه‌نامه اطلاع‌رسانی





a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 174
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 5180
سامانه ي درونخطي پيام رساني و سخنگاه بحث كه به كاربران امكان مي دهد اعلانات و توضيحات خود را براي اعضاي يك گروه موضوعي متصل به آن شبكه ارسال كنند . كاركرد " بي بي اس " شبيه به پايگاه وب است ، ولي فاقد گرافيك مي باشد و داراي شماره تلفني است كه كاربر بايد با كمك يك برنامه ي ارتباطي ، آن شماره را بگيرد . " بي بي اس " ها در ايالات متحده با ورود وب جهانگسترد منسوخ شدند ، ولي هنوز در بخش هايي از جهان كه فاقد دسترسي مستقيم به اينترنت هستند از آن ها استفاده مي شود . مقايسه كنيد با : mailing list
سيستم هشداردهنده ي الكترونيكي كه به منظور كشف موارد غيرمجاز از برداشتن مواد كتابخانه اي ( سرقت ) ، در ورودي و خروجي ساختمان كتابخانه نصب مي گردد . در بيش تر سامانه هاي حفاظتي از يك بازوي چرخشي يا يك جفت ديرك به نام « دروازه ي امنيتي » استفاده مي شود كه با نواري مغناطيسي كه به هر فقره ي كتابخانه اي ضميمه شده ، فعال مي شود . به منظور جلوگيري از به صدادرآمدن زنگ هشدار در هنگام خارج كردن فقره ، اين نوار مغناطيسي بايد توسط كارمند بخش امانت « غيرحساس » شود . بعضي از سامانه هاي امنيتي براي گردآوري آمار الگوهاي رفت و آمد ، داراي يك وسيله ي شمارشگر نيز هستند .
شيوه هاي مورد استفاده براي ثبت امانت اقلام در يك مجموعه ي كتابخانه اي ، به وسيله ي پيونددادن داده هاي موجود در " ركورد مراجعه كننده " به " ركورد مربوط به فقره " براي هر فقره ي امانت داده شده . يك سامانه ي كارآمد ، ابزار شناسايي اقلام امانت داده شده به يك مراجعه كننده ي بخصوص ( شامل اقلام تأخيري ) را ارائه مي كند و كاركنان بخش گردش كتاب را قادر مي سازد آن ها را بازداشت كنند ، اقلام مورد نياز را قبل از تاريخ سررسيد ، بازخواني كنند ، و به امانت گيران درباره ي زمان تأخير اقلام ، اطلاع دهند . سامانه ي گردش خودكار ، قابليت توليد آمار گردش ( براي استفاده در برنامه ريزي و گزارش دهي ) را دارد . كوته نوشت : circ system مترادف با : charging system نيز نگاه كنيد به : automated checkout barcode library card
برنامه ي كاربردي رايانه اي كه براي كنترل ذخيره سازي ، بازيابي ، امنيت ، يكپارچگي ، و گزارش گيري از داده ها به شكل ركوردهاي يكسان ( كه در فايل كاوش پذير بزرگي به نام داده پايگاه سازماندهي شده اند ) طراحي شده . دامنه ي نرم افزارهاي موجود « سامانه ي مديريت بانك اطلاعاتي » از سامانه هاي ساده براي رايانه هاي شخصي تا سامانه هاي بسيار پيچيده كه براي اجرا بر روي كلان رايانه ها طراحي شده اند ، گسترده مي باشد .
Domain Name System ( DNS )
جدولي كه براي ترجمه ي نشاني هاي « آي پي » ( مثل 123 . 456 . 78 . 9 ) به نشاني هاي الفباعددي نام قلمرو كه براي كاربران اينترنت آشنا هستند ( www . thisuniversity . edu ) و بالعكس ، مورد استفاده قرار مي گيرد .
ممانعت از توليد ، توزيع ، اشاعه ، يا نمايش يك اثر به وسيله ي يك مقام حكومتي بر اين مبنا كه اثر مذكور ، حاوي مطالب ناخوشايند يا خطرناك است . شخصي كه موارد ممنوعه را تعيين مي كند ، سانسورچي ( censor ) ناميده مي شود . روش هاي معمول در سانسور از جمله عبارت اند از حكم به مصادره و توقيف ، تصويب قانون ، ماليات خردكننده ، و دادن جواز حق نشر يا محدودكردن حق نشر . " اصول اخلاقي انجمن كتابخانه هاي امريكا " اعضاي اين انجمن را اخلاقاً موظف مي كند كه در برابر سانسور برنامه ها و مواد كتابخانه اي در هر شكل آن ايستادگي كنند و از كتابداران و ديگر كاركناني كه با دفاع از خط مشي هاي كتابخانه اي در برابر سانسور ، شغل خود را به خطر مي اندازند پشتيباني نمايند . مقايسه كنيد با : suppressed نيز نگاه كنيد به : banned book book burning challenge Comstock expurgated filtering intellectual freedom Index Librorum Prohibitorum
واژه ي نوساخته اي كه توسط " ويليام گيبسون " نويسنده ( در رمان علمي - تخيلي اش به نامNeuromancer در1984 ) براي اشاره به دنياي مجازي ارتباطات رقومي ابداع شد ، دنيايي كه در آن ، انسان ها به جاي ارتباط رودررو ، با يكديگر به صورت الكترونيكي و از طريق شبكه هاي رايانه اي در ارتباط اند .
كافه اي مجهز به فناوري پيشرفته با ريزرايانه هايي براي استفاده ي مشتريان . سايبركافه در دهه ي 1990 در شهر نيويورك پديدار شد و از آن پس در سراسر جهان رواج يافته است . بعضي از كتابخانه هاي آكادميك بزرگ در محوطه ي كتابخانه به ايجاد سايبركافه اقدام كرده اند تا مكاني به دانشجويان ارائه كنند تا آنان بتوانند در آنجا استراحت كنند و نامه هاي الكترونيكي شان را بخوانند . مترادف با : netcafe نيز نگاه كنيد به : Internet cafe
اثر يا ويراستي از يك اثر كه در كتابشناسي ها ، فهرست ها ، يا ديگر منابع ثبت مي شود ولي هيچ شواهد قطعي دال بر وجود واقعي آن موجود نيست . مترادف با : bibliographical ghost
وضعيت كتابي كه صحافي اش آن قدر خراشيده شده كه در بعضي جاها نخ نما يا زمخت شده . مقايسه كنيد با : rubbed
اصطلاح عام براي هر نوع صحافي انعطاف پذير چرمي كه كتاب داراي گوشه هاي گردشده ، و بخصوص به رنگ تيره باشد . biblio - برگرفته از واژه ي يوناني biblion به معناي " كتاب " ، كه به عنوان پايه اي براي اصطلاحات تركيبي كه به كتاب و كتابخانه مربوط اند ( كتابشناسي ، كتاب پرستي ، كتابدوست ، كتاب ترسي ، كتاب درماني ، و . . . ) مورد استفاده قرار مي گيرد . اكثر كتابداران شاغل در خدمات عمومي در تعاملاتي كه با مراجعان دارند ، از كلمات مشابه با كلمات بالا پرهيز مي كنند ، زيرا عموم مردم با اصطلاحات فني كتابداري آشنا نيستند .
Chinese style
در چين و ژاپن ، كتاب همچون غرب ، از شكل طومارنوشته تا اوراقي كه در يك پوشه گذاشته شده بودند ، تحول يافت ، اما مسيري متفاوت داشت . به جاي اين كه برگ هايي كه جداگانه بريده شده اند به شكل كادكس صحافي شوند ، حلقه اي از كاغذ مكتوب به صورت آكاردئوني تا مي خورد ، و مجموعه اي از برگ هاي تاخورده را به وجود مي آورد كه در پيش - لبه ، برش نخورده بود و نوشتار ( و بعد ها مطلب چاپي ) فقط در يك طرف آن بود . مترادف با : Japanese style نيز نگاه كنيد به : double leaf
cognitive style
روشي كه در آن ، يك فرد عادتاً تجربه ي حل مشكل يا يادگيري را سازماندهي مي كند؛ بخصوص كه شخص ، محتوايي را كه في الحال و بدون مقدمه ي قبلي تركيب يافته ( سبك خطابه ) ترجيح دهد ، يا بيش تر مايل باشد ساختار خودش را بر مطالب تحميل كند ( رويكرد عملي ) . تفاوت ها در سبك يادگيري ، تأثيرات ضمني مهمي در ارائه ي خدمات مرجع و آموزش كتابنگاشتي ، و در طراحي دوره هاي آموزش درونخطي و صفحات وب كتابخانه اي دارند .
جلوه ي ظاهري در انتشاراتي كه با سُبك حروفنگاري مشابه ، بر روي كاغذي با كيفيت مشابه به چاپ مي رسند و با صحافي كه قطع و طرح مشابهي دارد منتشر مي شوند . مجلداتي كه به صورت يك مجموعه يا فَروُست منتشر مي گردند معمولاً به اين روش توليد مي شوند . نيز نگاه كنيد به : uniform edition نيز به جلوه ي ظاهري هر عنصري از يك اثر چاپي گفته مي شود كه با سُبك يكسان ، در تمام متن تكرار شده است؛ مثل سرعنوان فصل ، عنوان متكرر ، سرآذين ها يا پي آذين ها ، . . . .
شكلي از زندگينگاشت كه در قرون وسطي و رنسانس رواج داشت و در آن ، زندگي يكي از قديسين شرح داده مي شد نيز اشاره به كتابي دارد كه حاوي چنين نوشتارهايي است - غالباً يك زندگينگاشت گروهي ، كه شرح زندگي دو يا چند قديس را دربرمي گيرد . پديدآورنده اي كه درباره ي زندگي ( و افسانه هاي ) قديسين مطلب مي نويسد « سپنتانگار » ( hagiographer ) ناميده مي شود .
بخشي از فهرست راهنماي تلفن كه در آن نام ها ، شماره هاي تلفن ، و نشاني افرادي كه در يك شهر ، شهرك يا ناحيه ي جغرافيايي بخصوص اقامت دارند به صورت الفبايي و بر مبناي نام خانوادگي ذكر شده ، و معمولاً پيش از بخش رده بندي شده ( زرد صفحات ) ، كه اطلاعات مشابهي را درباره ي پيشه ها و سازمان هاي گوناگون ذكر مي كند ، مي آيد . سفيدصفحات قابل دستيابي در اينترنت ، بعضاً شامل نشاني پست الكترونيكي نيز هستند .
گزارش رسمي دولتي در هر موضوع ، بويژه گزارشي كه خلاصه ي نتايج يك بررسي ، يا اتخاذ يك خط مشي مهم در پارلمان بريتانيا است . در اين معنا ، مقايسه كنيد با : green paper اين واژه براي اشاره به يك گزارش موثق در باب يك مقوله ي فناورانه ( مثلاً ابداع يك خط جديد توليد ) نيز مورد استفاده قرار مي گيرد . چنين گزارشي ، كه گاهي به صورت درونخطي نيز قابل دستيابي است ، معمولاً به وسيله ي شخصي نوشته مي شود كه در استخدام يك كارگزار يا شركت پژوهشي است ، يا خودش يك مشاور مستقل است .
asterisk
نويسه ي بخصوصي به شكل ستاره ( * ) كه بر روي صفحه كليد استاندارد با فشردن كليدهاي shift+8 ايجاد مي شود . از ستارك به عنوان نشانه ي ارجاع در چاپ به منظور اشاره به پانوشت يا ارجاع ديگري در همان صفحه استفاده مي شود . گاهي از مجموعه اي از ستارك ها در متن براي نشان دادن مواردي از حذف ( شبيه سه نقطه ) ، مثلاً به جاي يك كلمه غير قابل چاپ ( D*** ) استفاده مي شود . در اكثر داده پايگاه هاي كتابشناختي از ستارك به عنوان علامت پاياني دم برش در كاوش هاي كليدواژه اي استفاده مي شود .
از واژه ي لاتين " elisio " به معناي « حذف كردن » . حذف يك حرف صدادار يا بي صدا در ابتدا يا وسط كلمه ( مثلyou've به جاي you have ، يا ne'er به جاي never ) ، يا حذف يك مصوت ، صامت ، يا هجا در تلفظ يك كلمه يا عبارت . در رسم الخط ، اين حذف با يك ويرگول بالا ( apostrophe ) نشان داده مي شود . مقايسه كنيد با : contraction نيز نگاه كنيد به : ellipsis
مجموعه اي از داستان هاي پرطرفدار در قرون وسطي كه شخصيت هاي آن ها ، حيواناتي با كيفيات انساني بودند و معمولاً به شكل تمثيل هايي نوشته مي شدند كه در آن ها به هجو كليساي كاتوليك ، دربار سلطنتي ، يا شخص ، گروه ، يا نهاد قدرتمند ديگري پرداخته مي شد . نمونه ي معاصر اين نوع ادبي " مزرعه ي حيوانات " ( 1945 ) از " جرج ارول " مي باشد ، كه به همان منوال نوشته شده است . مقايسه كنيد با : bestiary
column
يكي از دو يا چند بخش عمودي از متن مكتوب يا چاپي كه با يك خط عمودي يا فضاي خالي ، از هم جدا شده اند؛ مثل آنچه در طومارهاي باستاني ، روزنامه ها و لغتنامه ها مي بينيم . طول يك مقاله ي روزنامه اي به " اينچ در ستون " بيان مي شود . كوته نوشت : col نيز نگاه كنيد به : double column همچنين به جستاري گفته مي شود كه اظهارنظري درباره ي يك مسئله ي جاري را ، گاهي از نقطه نظر سياسي ( چپ ، راست ، يا ميانه ) ارائه مي كند و در روزنامه يا مجله ي عمومي يا بازاري ، معمولاً در صفحه ي سرمقاله يا نزديك به آن ، به چاپ مي رسد . ستون نويس هاي سياسي كشور ، غالباً با چندين نشريه همكاري مي كنند . مقايسه كنيد با : editorial
اطلاعاتي كه به موازات يك متن ، چاپ مي شود و به لحاظ بصري ، معمولاً با قراردادن در داخل يك چارگوش يا از طريق سايه زدن ، متمايز مي گردد . ستون هاي جانبي در مجلات عمومي ، كتاب هاي درسي ، كتاب هاي مرجع معروف ، كتاب هاي خودآموز ، . . . به منظور ارائه ي مطالب مرتبط يا تكميلي ( كه پديدآورنده مايل نبوده آن ها را در متن ، درج كند ) به كار مي روند . مقايسه كنيد با : side note
در مخابرات ، بخشي از شبكه ي فيزيكي كه دورترين مسافات را تحت پوشش مي گيرد و سنگين ترين ترافيك را تحمل مي كند . ستون فقرات براي اين كه با بالاترين سرعت انتقال ممكن عمل كند ، بايد با كابلي ايجاد شود كه حداكثر باندپهنا را فراهم مي آورد . در اينترنت ، شبكه هاي منطقه اي به ستون فقرات فيبر نوري متصل اند ، شبكه هاي كوچك تر به شبكه هاي منطقه اي متصل مي شوند ، و به همين ترتيب درباره ي شبكه هاي كوچك تر عمل مي شود . در صحافي كتاب ، مترادف با : spine
روزنامه نگاري كه هميشه تفاسيري درباره ي مسائل جاري براي چاپ در يك مجله يا روزنامه ، يا بيش از يك روزنامه ، مي نويسد؛ اين تفاسير معمولاً از يك موضع سياسي چپ يا راست يا ميانه هستند ، يا يك نقطه نظر اصلي درباره ي موضوع موردعلاقه ي خوانندگان را بيان مي كنند . ستون نويسان حوزه ي سياست ملي ، غالباً با چندين نشريه همكاري مي كنند . به يك متخصص در حوزه اي خاص ، يا در يك موضوع مشخص كه تفاسيري را منظماً براي يك مجله ي عمومي يا صنفي مي نويسد نيز اطلاق مي شود
كتابي كه با جلد يا پوشش مقوايي انعطاف ناپذير صحافي گرديده و معمولاً با پارچه ، كاغذ ، پلاستيك ، چرم ، يا ماده ي بادوام ديگري پوشانده شده - در برابر كتابي كه با پوششي از ماده ي انعطاف پذير صحافي گرديده . در نشر نوين ، يك عنوان تجاري جديد معمولاً در ابتدا به صورت سخت جلد منتشر مي شود ، و بعد از اين كه فروش آن به صورت سخت جلد كاهش يافت ، در ويراست « جلد شُميزي » منتشر مي گردد . مترادف با : cloth bound hardback hard bound مقايسه كنيد با : softcover
نسخه ي چاپي از سند يا ركوردي كه داراي قالب ماشين خوان ( رقومي ، ريزنمودي ، . . . ) است . در معناي عام تر براي براي اشاره به يك ماده ي چاپي - در برابر معادل غيرچاپي آن - به كار مي رود . مقايسه كنيد با : printout
يك قطعه ي چوب ، فولاد ، يا ديگر ماده ي انعطاف ناپذير كه يك طرف يا دو طرف آن هموار است و محكم به يك رديف از قفسه بندي كتابخانه متصل شده ، و معمولاً از كف زمين تا بالاي قفسه ادامه مي يابد تا انتهاي طبقاتي را كه در مقابل راهرو يا محوطه ي باز قرار دارند نيز بپوشاند . در مناطقي كه مستعد زمين لرزه هستند ، وجود سرپهنه به افزايش دوام ساختاري قفسه بندي نيز كمك مي كند . سرپهنه ها ممكن است رنگ آميزي گردند ، يا با ماده اي كه از نظر زيبايي شناختي ، چشم انداز كتابخانه را زيباتر مي كند ، پوشانده شوند . سرپهنه هاي چوبي ممكن است سفارش داده شوند تا با اثاثيه ي كتابخانه هماهنگ باشند .
زينتي كه در فضاي خالي ابتداي يك فصل ( يا تقسيمات كتاب ) چاپ مي شود و معمولاً تزيينات چاپي يا تصوير كوچكي است كه توسط تصويرگر حرفه اي اجرا شده . املاي ديگر : head - piece مترادف با : head ornament نيز مترادف با : headband مقايسه كنيد با : tailpiece نيز نگاه كنيد به : sinkage
سطور ابتدايي پيام پست الكترونيكي كه نشاني پست الكترونيكي و ( در بعضي از سامانه هاي پستي ) نام فرستنده ( From : ) و گيرنده ( To : ) ، گزينه هاي تحويل ( CC : ) ، و موضوع پيام ( Subj : ) را نشان مي دهند - در برابر « پاصفحه » كه پايان پيام ، و « بدنه » كه متن پيام را دربرمي گيرند .
صفحه ي اول يا اصلي يك پايگاه بر روي وب جهانگسترد ، كه هر گاه كاربري به مرورگر وب متصل شود و نشاني ( ميم ) پايگاه را وارد كند ، آن صفحه به نمايش درمي آيد . نام فايل در انتهاي نشاني سراصفحه ها ، و چيزي شبيه به home . html , index . html , main . html ، و . . . است . يك سراصفحه ي مناسب حاوي عنوان پايگاه ، نام پديدآورنده ، ميزبان ، تاريخ آخرين روزآمدي ، تذكر حق تكثير ، فهرست مطالب ، و پيوندهايي به زيرصفحه ها ( كه اطلاعات تفصيلي تري درباره ي پايگاه ارائه مي كنند ) مي باشد و معمولاً در اولين ورود به پايگاه ، بهترين نقطه يراي شروع به جست وجو در پايگاه است . املاي ديگر : home page