واژه‌نامه اصطلاحات دکومانتاسیون


واژه‌نامه انگلیسی به فارسی اصطلاحات دکومانتاسیون را عبدالحسین آذرنگ در سال 1359 برای ترویج این رشتة نوپای علمی در ایران پدید آورده است. دکومانتاسیون در برابر documentation به کار می‌رفت که امروزه به دبیزش نیز گفته می‌شود.




a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z

شماره واژه‌ها با این حرف: 51
شمار همه واژه‌‌های واژه‌نامه: 537
مرکزی که تمام رسانه های اطلاعاتی در آن گردآمده باشد و در راه بازیابی اطلاعات مورد بهره برداری قرار گیرد.
یک) عنوان سازمانهایی که موظف به تهیه، گردآوری و اشاعه و پخش انواع بخصوصی از مدارک باشند. 2 ) اصطلاحی است برای آن دسته از کتابخانه های تخصصی که دارای مجموعه محدودی از مواد اطلاعاتی هستند، اما اطلاعات مورد نیاز را از راه تلفن، مکاتبه و استفاده از امکانات و تسهیلات کتابخانه های دیگر به دست می آورند.
یک) محل گردآوری، سازماندهی، اشاعه، انتشار و استفاده از اطلاعات و مدارک؛ 2) سازمانی که موظف به شناسایی ، گردآوری، استخراج، نمایه سازی، چکیده نویسی و خلاصه، تجزیه و تحلیل و معرفی و اشاعه اطلاعات و مدارک است؛ 3) این اصطلاح مسامحتا برای مرکز اطلاعات و داده ها هم بکار می رود.
national information center
مرکز اسناد و مدارک و اطلاعاتی که یا به منظور ارایه خدمات اطلاعاتی در سطح ملی و در زمینه های مختلف تاسیس شود یا از میان مراکز بزرگ و معتبر یکی بعنوان مرکز مادر برگزیده شود و با همکاری، خدمات اطلاعاتی در سطح کشور رائه گردد.
مرکزی که اطلاعات کامل و دقیق کتابشناسی در آن گردآمده باشد، به نحوی که نیازهای ملی کتابخانه ها، مراکز اطلاعات، مراکز خدمات چکیده نویسی و نمایه سازی و مراکز پژوهشی را تامین کند. اطلاعات موجود در این قبیل مراکز، معمولا هسته اصلی کتابشناسی های ملی را تشکیل می دهد.
Alerting service
نوعی از خدمت که به قصد آگاه کردن خوانندگان از مطالب تازه انتشار در مراکز مدارک صورت می گیرد.
موضوعی که با مورد جستجو کاملا بی ارتباط باشد.
اصطلاحی که در باب آن دسته از توصیفگرهای اصطلاحنامه ها که منحصرا مربوط به یک مقوله، موضوع یا زمینه خاص باشد، به کار می رود. مانند اصطلاح Dasein آلمانی که در قاموس اصطلاحات فلسفه وجودی مارتین هیدگر معنا و مفهوم خاصی را افاده می کند.
در نمایه سازی پس همارا، به توصیفگری گفته می شود که مفهوم اصلی دو یا چند اصطلاح را یکجا القا کند. مانند توصیفگر "تاریخ فلسفه" که بر مقوله خاصی دلالت می کند و در نمایه سازی پیش همارا، ممکن است باد و توصیفگر " تاریخ" و "فلسفه" نشان داده شود.
در اصطلاح علم اطلاع رسانی، به اصلی ترین و کوچکترین جز بسیط اندیشه، اطلاع و پیام گفته می شود.
Compendium
اثر خلاصه شده ای که ویژگیهای اصلی را عمدتا حفظ کرده باشد.
Tabular information sources
مدارکی که اطلاعات علمی، فنی یا تخصصی را در قالب جداول رائه دهند.
منابع و مدارکی که در بایگانی (آرشیو) نگهداری میشود
Formal information source
عنوان آثار انتشار یافته ای که حاوی بار اطلاعاتی باشند یا دستنوشته هایی که برای یافتن اطلاعات به ناچار رجوع به آنها اجتناب ناپذیر باشد.
اصطلاحی که برای منابع اخذ اطلاعات، مانند سخنرانی ها، سمینارها، گفتگوها و اجتماعات دیگر به کار می رود. اطلاعاتی مه از این راهها به دست می آید و رد و بدل می شود، غالبا شایعترین و رایجترین طریقه داد و گرفت اخبار و اطلاعات است.
صفت مدرک، موضوع یا اطلاعی که درست و مربوط بازیابی شده باشد.
سند، مدرک و هر منبع مکتوب یا احتمالا غیر مکتوبی که برای رفع احتیاجات اطلاعاتی بدان مراجعه می شود.
یک) دستگاه و وسیله تولید نشانه های انتقال پیام در مرکز مخابره پیام؛ 2) دستگاه و حتی سازمانی که پیامها را از منبع صدور پیام می گیرد و به محل دریافت پیام می فرستد.
منگنه کردن سراسر یک لبه عمودی یا افقی برگه های لبه منگنه.
Logical division
جداکردن توصیفگر جزئی از توصیفگر کلی، در مرحله بازیابی اطلاعات و مدارک. مثلا هنگامی که استفاده کننده از مجموعه ترانه های محلی ایران فقط ترانه های کردی را بخواهد و بازیابی کند، روش منهای منطقی را به کار بسته است.
اطلاعات اساسی و مستند مربوط به یک موضوع که در کار تحقیق مورد استفاده قرار گیرد یا در تهیه نوشته های دیگر، تصحیح اطلاعات و مستندات بدانها مراجعه شود.